فرجام خواهی در امور کیفری و حقوقی +تفاوت آن با تجدید نظرخواهی

فرجام خواهی به عنوان یکی از شیوه‌هایی که قانون‌گذار برای اعتراض به آراء قضایی پیش‌بینی نموده است، در پرونده‌های حقوقی مفهوم و جایگاهی متفاوت از پرونده‌های کیفری دارد. در این نوشتار به صورت مجزا به بررسی مفهوم و جایگاه فرجام‌خواهی در موضوعات کیفری و حقوقی(مدنی) پرداخته خواهد شد. فرجام خواهی

فرجام خواهی به عنوان یکی از شیوه‌هایی که قانون‌گذار برای اعتراض به آراء قضایی پیش‌بینی نموده است، در پرونده‌های حقوقی مفهوم و جایگاهی متفاوت از پرونده‌های کیفری دارد. در این نوشتار به صورت مجزا به بررسی مفهوم و جایگاه فرجام‌خواهی در موضوعات کیفری و حقوقی(مدنی) پرداخته خواهد شد.

فرجام خواهی در امور حقوقی (مدنی) به چه معناست؟

حتی بهترین قاضی هم همواره در معرض اشتباه و لغزش قرار دارد. از این رو در رسیدگی به پرونده‌های قضایی، اصل بر دو مرحله‌ای یا حتی چند مرحله‌ای بودن رسیدگی گذاشته شده و بر این اساس نیز روش‌هایی که پیش‌بینی شده است که رأی قاضی بتواند مورد بازبینی قرار گیرد. این بازبینی که در قالب اعتراض از رأی در نزد مرجعی غیر از مرجع صادرکننده‌ رأی و گاه نیز در نزد همان مرجع صادرکننده‌ی رأی صورت می‌گیرد، به دو دسته‌ عادی و فوق‌العاده تقسیم‌بندی می‌گردد.

منظور از طرق عادی اعتراض به آراء، طرقی است که جز در موارد استثنایی مجاز است. در میان انواع روش‌هایی که برای اعتراض به آراء قضایی وجود دارد، تجدیدنظرخواهی و واخواهی از طرق عادی اعتراض به آراء قضایی به شمار می‌روند. در مقابل، منظور از طرق فوق‌العاده‌ شکایت از آراء روش‌هایی است که علی‌الاصول امکان استفاده از آن‌ها برای اعتراض به آراء قضایی وجود ندارد، مگر در مواردی که قانون‌گذار استفاده‌ی از آن‌ها را تجویز کرده باشد.

فرجام‌خواهی، اعاده‌ دادرسی و اعتراض شخص ثالث از طرق فوق‌العاده‌ اعتراض به آراء قضایی به شمار می‌روند.

بدیهی است که استفاده از روش‌های فوق‌الذکر برای اعتراض به آراء صادرشده دارای شرایط خاصی است. بنابراین در موضوعات حقوقی، فرجام‌خواهی یکی از طرق فوق‌العاده‌ اعتراض به آراء قضایی است؛ بدین معنا که اصل بر غیرقابل فرجام بودن آرای دادگاه‌ها بوده و صرفاً آن دسته از آراء قضایی که در قانون تصریح شده است، قابل فرجام‌خواهی هستند.

تفاوت فرجام خواهی با تجدید نظر در امور حقوقی

فرجام‌ خواهی و تجدیدنظرخواهی دو تفاوت با یکدیگر دارند:

  1. مرجع صالح برای رسیدگی به فرجام‌خواهی، دیوان‌ عالی‌ کشور است. دیوان‌ عالی‌ کشور پس از بررسی پرونده می‌تواند رأی صادره را ابرام (تأیید) یا نقض (رد) کند. در صورت نقض رأی، پرونده برای بررسی مجدد به دادگاه هم‌عرضِ دادگاه صادرکننده‌ی رأی که می‌تواند دادگاه بدوی یا تجدیدنظر باشد، ارجاع داده می‌شود. این در حالی است که مرجع صالح برای رسیدگی به تجدیدنظرخواهی، دادگاه تجدیدنظر است.
  2. فرجام‌خواهی از طرق فوق‌العاده‌ی اعتراض به آراء قضایی و تجدیدنظرخواهی از طرق عادی اعتراض به این آراء است.

فرجام خواهی در امور مدنی و کیفری

کدام یک از آراء حقوقی قابل فرجام‌ خواهی است؟

معمولاً بدین نحو است که باید یک پرونده‌ حقوقی هم در دادگاه بدوی و هم در دادگاه تجدیدنظر مورد رسیدگی و قضاوت قرار گرفته باشد تا فرجام‌ خواهی نسبت به آن صورت گیرد. به عبارت بهتر، فرجام‌خواهی در موضوعات حقوقی به این نحو است که ابتدا پرونده در دادگاه بدوی مورد بررسی قرار گرفته و رأی در خصوص آن صادر می‌شود و سپس، با تجدیدنظرخواهی از آن مجدداً در دادگاه تجدیدنظر مورد بررسی قرار می‌گیرد.

در نهایت و پس از طی نمودن این دو مرحله، فرجام‌خواهی موجب می‌شود که پرونده برای بار سوم مورد رسیدگی قرار گیرد. با این حال قانون‌گذار در برخی از موارد آراء دادگاه نخستین را که به علت عدم تجدیدنظرخواهی در وقت مقرر قطعیت یافته است، قابل فرجام‌خواهی دانسته است. بنابراین، اصل بر این است که آراء صادره از دادگاه‌های بدوی و تجدیدنظر قابلیت فرجام‌خواهی ندارند و اگر قرار بر فرجام‌خواهی باشد، معمولاً آرایی این قابلیت را دارند که از دادگاه تجدیدنظر صادر شده باشد. این، نتیجه‌ای است که از مباحث پیشین به دست آمد. حال باید دید طبق قانون کدام یک از آراء دارای این قابلیت هستند.

طبق ماده ۳۶۸ قانون آیین‌دادرسی‌مدنی آرایی که از دادگاه تجدیدنظر صادر می‌شود، در موارد زیر قابل فرجام‌ خواهی در دیوان‌عالی‌کشور است:

الف. احکام صادره در خصوص اصل نکاح و فسخ آن، طلاق، نسب، حجر و وقف

ب. قرارهای ابطال دادخواست و هم‌چنین رد دادخواست به این شرط که اولاً از سوی دادگاه تجدیدنظر صادر شده باشد و ثانیاً اصل حکم راجع به آن‌ها نیز قابل فرجام باشد.

پ. قرار سقوط دعوا و قرار عدم اهلیت به این شرط که اصل حکم راجع به آن‌ها نیز قابل فرجام باشد.

آرای دادگاههای بدوی که به علت عدم تجدیدنظرخواهی به قطعیت رسیده قابل فرجام خواهی نیست مگر در موارد ذیل الذکر:

  1. احکامی که خواسته آن بیش از مبلغ بیست میلیون ریال باشد.
  2. احکام راجع به اصل نکاح و فسخ آن، طلاق، نسب، حجر، وقف، ثلث، حبس و تولیت.

علاوه‌براین، طبق ماده ۳۶۷ این قانون، آراء دادگاه‌های نخستین که به علت عدم‌تجدیدنظرخواهی در وقت مقرر قطعی شده‌اند، در موارد زیر قابل فرجام‌خواهی می‌باشند:

الف. دعاوی که میزان خواسته‌ی آن‌ها بیش از بیست میلیون ریال باشد.

ب. احکام راجع به اصل نکاح و فسخ آن، طلاق، نسب، حجر، وقف، ثلث، حبس و تولیت

پ. قرارهای ابطال دادخواست یا رد دادخواست به شرطی که اولاً از دادگاه صادر شده باشد و ثانیاً اصل حکم راجع به آن‌ها قابل رسیدگی فرجامی باشد.

ت. قرار سقوط دعوا یا قرار عدم اهلیت یکی از طرفین دعوا به شرطی که اصل حکم راجع به آن‌ها قابل رسیدگی فرجامی باشد.

چه احکامی قابلیت فرجام خواهی را نخواهد داشت؟

  1. احکام مستند به اقرار قاطع دعوا در دادگاه.
  2. احکام مستند به رای یک یا چند نفر کارشناس که طرفین به صورت کتبی آن را قاطع دعوا قرار داده باشند.
  3. احکام مستند به سوگند که قاطع دعوا باشد. (به این معنی که بلافاصله بعد از اقرار یا تقدیم نظریه کارشناسی به پرونده، رای صادر شود. در این زمان خواهیم گفت که قاطع دعوا بوده است.)
  4. احکامی که طرفین حق فرجام خواهی را از خود سلب نموده باشند.
  5. احکامی که ضمن یا بعد از رسیدگی به دعاوی اصلی راجع به متفرعات آن صادر می شود. در صورتی که حکم راجع به اصل دعوا قابل رسیدگی فرجامی نباشد.
  6. احکامی که به موجب قوانین خاص غیر قابل فرجام است.

فرجام‌ خواهی کیفری چیست؟

تمام مطالبی که تا به این‌جا در خصوص فرجام‌ خواهی مطرح شد، به آراء صادره در پرونده‌های حقوقی یا مدنی مربوط است. فرجام‌ خواهی در موضوعات کیفری دارای ماهیت و جایگاه متفاوتی است. فرجام‌خواهی از آراء کیفری نیز در دیوان‌عالی‌کشور صورت می‌گیرد اما تفاوت فرجام‌خواهی از آراء کیفری با فرجام‌خواهی از آراء حقوقی آن است که در موضوعات کیفری مرجع رسیدگی به اعتراض به برخی از موضوعات، دادگاه تجدیدنظر بوده و مرجع رسیدگی به اعتراض به برخی دیگر از موضوعات، دیوان‌عالی‌کشور است. به اعتراضی که در دادگاه تجدیدنظر مطرح می‌شود، تجدیدنظرخواهی و به اعتراضی که در دیوان‌عالی‌کشور صورت می‌گیرد، فرجام‌خواهی گفته می‌شود.

بنابراین، برخلاف موضوعات حقوقی که یک رأی می‌تواند هم قابل تجدیدنظرخواهی بوده و هم قابل فرجام‌خواهی باشد، در موضوعات کیفری امکان این‌که بتوان نسبت به یک رأی هم تجدیدنظرخواهی نمود و هم از آن فرجام‌خواهی کرد، وجود ندارد. به عبارت بهتر، در حقوق جزا تجدیدنظرخواهی و فرجام‌خواهی دو شیوه‌ی اعتراض به آراء کیفری می‌باشند که در عرض هم قرار دارند و صرفاً از حیث مرجعی که صلاحیت رسیدگی به آن‌ها را دارد، متفاوت می‌باشند.

کدام یک از آراء کیفری قابل فرجام خواهی هستند؟

مطابق ماده‌ی ۴۲۸ قانون آیین‌دادرسی‌کیفری آراء ذیل قابل‌ فرجام‌خواهی در دیوان‌عالی‌کشور است:

  1. آراء صادره درباره‌ جرایمی که مجازات قانونی آن‌ها سلب حیات، قطع عضو، حبس ابد و یا تعزیر درجه‌ی سه و بالاتر است.
  2. آراء صادره در خصوص جنایات عمدی علیه تمامیت جسمانی که میزان دیه‌ آن‌ها نصف دیه‌ی کامل یا بیش از آن است.
  3. آراء صادره درباره‌ جرایم مطبوعاتی و سیاسی قابل فرجام‌خواهی

در مواردی که طرفین دعوای کیفری با توافق کتبی حق فرجام خواهی یا تجدیدنظرخواهی را از خود سلب و ساقط نمایند، حکم دادگاه قابل فرجام خواهی نیست، مگر اینکه دلیل فرجام خواهی در امور کیفری اعتراض به صلاحیت دادگاه یا قاضی صادر کننده رای باشد.

مهلت فرجام خواهی کیفری

درقانون آیین دادرسی مدنی، مهلت فرجام خواهی مورد پیش بینی قرار گرفته است . بر اساس ماده ۳۹۷ این قانون ، مهلت درخواست فرجام خواهی برای اشخاص ساکن ایران بیست روز و برای اشخاص مقیم خارج دو ماه است.

نکته مهمی که در این خصوص وجود دارد، این است که مهلت بیست روز یا دو ماهه مذکور مانند سایر مواعد قانونی اعمال می‌شوند. بنابراین در شرایطی ممکن است که در عمل حتی بیشتر از این زمان نیز به طول انجامد.

بر اساس ماده ۳۹۸ قانون آیین دادرسی مدنی، ابتدای مهلت فرجام خواهی به قرار زیر است:

الف – برای احکام و قرارهای قابل فرجام خواهی از دادگاه تجدید نظر استان،از روز ابلاغ تعیین می شود. بنابراین، در صورتی که رأی فرجام خواسته از دادگاه تجدیدنظر استان صادر شده باشد، مهلت فرجام خواهی از تاریخ ابلاغ رأی آغاز می‌شود.

ب – برای احکام و قرار های قابل تجدید نظر دادگاه بدوی که نسبت به آن تجدیدنظر خواهی نشده، از تاریخ انقضای مهلت تجدید نظر تعیین می‌شود. بنابراین، در صورتی که رأی فرجام خواسته ازدادگاه نخستین صادر شده باشد، مهلت فرجام خواهی از تاریخ پایان یافتن مهلت تجدید نظر خواهی آغاز می‌شود.

نکات مهم فرجام خواهی

در درخواست فرجام خواهی این نکات را حتما باید رعایت کرد:

  • نام و نام خانوادگی و اقامتگاه و سایر مشخصات فرجام خواه (شخص معترض) و وکیل او در صورتی که دادخواست را وکیل داده باشد.
  • نام و نام خانوادگی و اقامتگاه و سایر مشخصات فرجام خوانده.(طرف مقابل دعوا)
  • حکم یا قراری که از آن درخواست فرجام شده است.
  • دادگاه صادر کننده رای.
  • تاریخ ابلاغ رای.
  • دلایل فرجام خواهی.

سخن آخر

بنابراین، در صورتی که پس از صادر شدن آراء فوق‌الذکر از دادگاه‌های کیفری نخستین نسبت به آن‌ها اعتراضی وجود داشته باشد، این اعتراض باید در دیوان‌عالی‌کشور مطرح شود. اعتراض به دیگر آراء کیفری باید در دادگاه تجدیدنظر صورت بگیرد. در صورت نیاز به یک وکیل متخصص در امور فرجام‌خواهی حقوقی و کیفری می‌توانید بر روی وکلای وینداد حساب کنید.

۳.۸/۵ - (۵ امتیاز)
اشتراک‌گذاری
نظرات
ثبت نام
Notify of
guest

0 Comments
جدیدترین
قدیمی‌ترین بیشترین امتیاز
Inline Feedbacks
مشاهده تمامی نظرات
تصویر لیلا بلالی

لیلا بلالی

لیلا بلالی از نویسندگان خلاق و کاربلد وینداد است که کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرم شناسی از دانشگاه تهران دارد و با داشتن اطلاعات تخصصی محتواهای حقوقی را به زبان ساده و کاربردی در مجله وینداد منتشر کرده که در ادامه این محتوا را می‌خوانید.

خدمات پیشنهادی مناسب شما