
سیدعلی اصغر میرعیسایی
ندادن حواله
باسلام ظهرحواله ای بصورت متقلبانه ازبنده امضاواثرانگشت گرفتن درکارشناسی تاییدشدخواهان مغازه اموگرفته الان ۲سال بهشون میگم ملک منوازبابت ضمانت گرفتی حواله روبیارنمیاره
بنطرحضرات عالی چ نوع شکایتی کنم(حقوقی یاکیفری)تابتوانم حواله ایکه بابتش دین روپرداخت کردم بگیرم.
۲.اگردردادگاه بگویدحواله را گم کردم چ کنم؟
چون الان متوجه شدم تاریخ حواله دستخوردگی داره دوباره میخواهم اصل حواله روببرم کارشناسی
۳.بنده که ضامن حواله ام وحواله ام حامل میباشد میتونم از دست گیرنده مال شکایت کنم؟تاثیرمثبتی دارد؟
صادرکننده حواله فردی معتادوکارتن خوابه ومتواری مشخص نیست اصلا درقیدحیاط باشدیانه یااینکه ازکشورخارج نشده باشد. ممنونم از جواب وراهنماییتون.
مشاهده سوالات مشابه
پاسخها (0)
هر سوال حقوقی داشتید از ما بپرسید. متخصصهای ما در سریعترین زمان ممکن به سوال شما جواب تخصصی میدهند.
بیشتر بخوانید

مرتضی قلی جعفری
حقوق شهروندی
سلام وعرض ادب
وقتی بنده وامثالهم سوال یادرخواست کتبی از اداره ویا دستگاه دولتی یا عمومی پیرامون اوضاع واحوال شخصیه خود دارم آیا باید از ارائه جواب کتبی امتناع نماید یا ملزم به پاسخ است طبق درخواست ووقتی استنکاف می نماید چگونه میتوانم آنرا مجاب به ارائه جواب نمایم با تشکر وسپاس ومجنون از راهنمایی

مینا وارسته
مطالبه مهریه
هزینه ی داد خواست برای مطالبه ی مهریه به مبلغ 1 میلیون تومان سال 1370 در سال 1404 چقدره؟

ر ص
تهدید ارعاب و جعل هویت و سواستفاده از احساسات مذهبی و افشای اطلاعات خصوصی
به نام خداوند بخشنده مهربان
این روایت زندگی من است؛ روایتی از اعتماد، خیانت و رنجی که بر خانوادهام تحمیل شد.
در بهار ۱۴۰۱، در اوج بیپناهی و آوارگی ناشی از طرد خانوادگی به خاطر تغییر مذهب، با آقای ابوالفضل سرگزی آشنا شدم. او خود را شفایافتهٔ حضرت امام رضا(ع) معرفی کرد و پدرش را خادم حرم. این ادعا برای من که آرزوی آرامش در سایهٔ حرم را داشتم، چون نور امیدی بود.
با همین وعدهها، دو واحد منزل مجهز و مبلهام در ایرانشهر را با ماهیانه شش و نیم میلیون تومان و ودیعهٔ شصت میلیونی (بیست میلیون نقد و بقیه چهار ماهه) به او اجاره دادم. قرار شد پدرش من را به عنوان خادم حرم معرفی کند تا هم از گزند خانواده در امان باشم، هم در جوار آقا امام رضا زندگی جدیدی آغاز کنم.
اما دو سال گذشت و هیچ عمل نشد. وقتی خودم پیگیر شدم، با چهرهٔ واقعی آنها روبرو شدم؛ مستأجر مانع بازدید متقاضیان خرید شد، اجاره را قطع کرد و پس از چندبار کشاندنم به ایرانشهر، وقت تحویل ملک، با صحنهای مواجه شدم که قلبم را به درد آورد:
منزلم عمداً ویران شده بود. سه کولر و دو بخاری امانی سوخته، کابینتها به حیاط ریخته، سرویسها مسدود، طبقه دوم بیآب و طبقه اول با لولههای نشتی. همهچیز نابود شده بود.
پدرش نه تنها میانجیگری نکرد، که دروغ گفت و مرا متهم به دروغگویی و کتک زدن پسرش کرد. حتی وقتی سه شاهد حاضر به گواهی شدند، سکوت اختیار کرد.
با حکم دادگاه، خسارت ۱۵۵ میلیون تومانی (۱۰۵ میلیون برای طبقه اول و ۵۰ میلیون برای طبقه دوم) تأیید شد. اما آنها نه تنها پاسخگو نبودند، که با ادعای واهی، علیه من شکایت کردند و ودیعه را مطالبه نمودند. من از حقم گذشتم تا مبادا آتش اختلاف بیشتر شود.
حتی برای حلالیت و عذرخواهی پیشقدم شدم و گفتم: "هر وقت به ایرانشهر آمدید، خبرم کنید تا دستتان را ببوسم." اما پاسخی نشنیدم.
اکنون پروندهٔ قضایی من به دلیل کارشکنی و نفوذ این پدر و پسر، چهار ماه است که مسکوت مانده. سه کارشناس دادگستری انصراف دادهاند و من در تنگنای مالی شدید، قادر به بازسازی منزل نیستم.
وقتی از پدرم برای فروش خانه کمک خواستم، با جوابی دردناک روبرو شدم: "حق تماس با خانواده را نداری. تو برای م...