مشاوره حقوقی مبتنی بر هوش مصنوعی، از وینداد AI سوالات حقوقی خود را به رایگان بپرسید!
پروفایل کاربر

پروانه مهاجرانی

توقیف اموال

سلام

حکم توقیف اموال شرکت را از قوه قضاییه گرفتم ولی شرکت خالیه

الان میخوام حکم توقیف اموال مدیرعامل رو بگیرم.به قوه قضاییه مراجعه کردم راهنمایی نمیکنن که از کجا باید شروع کنم.میشه بفرماییدکه ابتدا باید کجا شکایت کنم.تشکر

مشاهده سوالات مشابه

پاسخ‌ها (2)

صنم مقیمی

6 سال پیش

با سلام 

اصولا شرکت های تجاری موضوع ماده ۲۰ قانون تجارت شخصیت حقوقی مستقل از اعضا خود دارند بنابراین این استقلال باعث می شود که دیون و اموال شرکت ها به حساب مدیران شرکت نباشد.
اما چنانچه شرکت ها بابت تعهدات قراردادی خود محکوم به پرداخت مبالغی شوند این مبالغ باید از حساب خود شرکت پرداخت شود نه از اموال مدیران شرکت و حالت عکس این قضیه نیز متصور است.
امکان شکایت و تعقیب مدیر شکایت نیز در مورد شرکت های گوناگون متفاوت است و به عنوان مثال در فرضی که شرکت ورشکست شده باشد و دارایی های شرکت برای پرداخت بدهی های آن کافی نباشد و چنانچه ورشکستگی شرکت معلول تخلفات مدیر عامل و هیئت مدیره آن باشد بنا به حکم دادگاه از محال دارایی خود محکوم به پرداخت آن قسمت از بدهی هایی شرکت می شود که پرداخت نشده است.
اگر نیاز به راهنمایی بیشتر در این مورد دارید می توانید از کارشناسان وینداد مشاوره بگیرید.

با احترام 

تیم حقوقی وینداد 

پاسخ تیم حقوقی وینداد

زهرا بیات

6 سال پیش

سلام

حکمی که علیه شرکت صادر شده است بر علیه مدیر قابل استناد نخواهد بود زیرا مدیر و شرکت دو شخصیت متمایز از یکدیگر هستند. طرح دعوای حقوقی و کیفری علیه مدیر شرکت بسته به نوع شرکت و نوع دعوای مطروحه، متفاوت خواهد بود.


در صورت نیاز بهمشاوره حقوقی با کارشناسان حقوقی وینداد تماس بگیرید.

با احترام

تیم حقوقی وینداد


هر سوال حقوقی داشتید از ما بپرسید. متخصص‌های ما در سریع‌ترین زمان ممکن به سوال شما جواب تخصصی می‌دهند.

بیشتر بخوانید

پروفایل کاربر

رضا حسینی

اثبات جعل

باسلام و احترام
در یک پرونده اثبات عقد بیع و الزام به تنظیم سند که براساس مبایعه نامه ای رسمی و دارای کد رهگیری شکایت نمودم در دادگاه بدوی حقوقی رای به نفع من و اثبات عقد بیع شد. بعدا فروشنده با همدستی مشاور املاک دو نسخه دیگر از مبایعه نامه را آوردند که امضا و اثرانگشت من در آن نبود و جعل کرده بودند و در پایین آن نیز متنی اضافه کرده بودن که این مبایعه نامه در فلان تاریخ با حضور طرفین فسخ شد. از این افراد به جرم جعل سند عادی و استفاده از سند جعلی شکایت کیفری کردم که با تایید نظریه کارشناسی مشخص شد جعل انجام شده است. در دادگاه بدوی کیفری رای مجرمیت برایشان صادر شد و محکوم به حبس تعزیری شدند اما در تجدیدنظر متاسفانه از طریق آشنایی که دارند پرونده را بایگانی نمودن و قاضی استدلال نموده که چون در هر سه نسخه امضای من وجود ندارد پس اثبات جعل و استفاده از سند جعلی امکان ندارد. و تاکید کرده که در نسخه در دست من امضاهای خریدار و فروشنده و کدرهگیری و امضای و مهر املاک براساس نظر کارشناسی صحیح است. فروشنده مدعی شده که مبایعه نامه صوری تنظیم شده و برای گرفتن وام بوده و لذا در نسخه من خودش امضا کرده ولی در نسخه های دیگر بجای من!!! امضا نموده و اثرانگشت زده. آیا این استدلال واقعا درست است ؟؟؟ پس جرم جعل چه معنایی دارد؟ اگر امضای من بود که جعلی صورت نگرفته بود. آیا چون سه نسخه مشابه هم نیستن و دو نسخه آنها که دست خودشان هست و در آن براساس کارشناسی جعل انجام داده اند دلیل کافی بر تحقق بزه جعل نیست واقعا؟؟؟
قاضی تجدیدنظر اناطه صادر کرده و از من خواسته که مجدد بروم و دادخواست اثبات جعلیت سند را مطرح کنم!!!!
ممنونم از زحمات شما عزیزان

پروفایل کاربر

رضا جوانمرد

خسارت به موبایل توسط تعمیر کار

با سلام

بنده گوشی موبایل خود را برای تعمیر به یک مرکز تعمیرات موبایل دادم که متاسفانه هنگام تحویل یک ایراد جدیدی در آن به وجود آمده بود بنده یک هفته و بیس از ۷ بار به این مرکز تعمیراتی مراجعه و درخواست حل مشکل را داشتم که هر بار تعمیر کار آن با بهانه های مختلف که اصلا وجود نداشت من را دست به سر میکند و از حل مشکل سر باز میزند به عنوان مثال یک دفعه میگوید ایراد از فلان جا هست خلافش ثابت میشود بعد حرفش را عوض میکند به جز مراجعه به اتحادیه و تعزیرات چه اقدام حقوقی یا کیفری میتوانم انجام بدهم؟

پروفایل کاربر

محمد مرادی

دعوی بطلان معامله برای باردوم

سلام
فروشنده بصورت قطعی محکوم به تحویل مبیع بعدازرفع نواقص واخذپایانکارشد و اجراییه هم صادر شد
فروشنده برای فرار از اجرای حکم :
_ شکایت جعل کرد که قطعی ردشد
_ دعوی تاییداقاله کردکه قطعی ردشد
_ دعوی بطلان معامله کرد که درجلسه اول قاضی دعوت به سازش وپرونده را به شورا سازش ارسال و بعداز۳جلسه دعوت برای سازش وعدم حضور فروشنده ، پرونده مجدد به شعبه ارسال وتعیین وقت جلسه دوم شد ؛
_ دعوی تاییدفسخ قرارداد کرد همزمان با جلسه دوم دعوی بطلان معامله ! ، که بدرخواست خریدار پرونده ها تجمیع شدند ،
وکیل فروشنده درجلسه ، درخواست استرداد دعوی بطلان معامله را داد لذا قرار رد دعوی بطلان معامله بااستنادبه بند ب ماده۱۰۷ صادرشد ولی
قاضی درحکم نهایی رای بر بطلان هردو دعاوی تاییدفسخ قرارداد و بطلان معامله را بعلت عدم ارائه دلیل ، صادر نمود
در رای تجدیدنظرخواهی نوشته شد :
رای در شق فسخ قرارداد تایید و در شق بطلان معامله نقض بلاارجاع می گردد
》》سئوال
فروشنده اکنون مجدد دعوی بطلان معامله را طرح نمود! :
۱-) آیا با روند رسیدگی توضیح داده شده وارد است؟
۲-) می توان به طرح دعوی بطلان معامله قبلی و همزمان دعاوی درخواست تایید اقاله و تایید فسخ که همگی رد شدند برای اثبات طرح دعوی واهی برای فرار ازاجرای حکم ، استناد و استفاده کرد؟