
eee masterrr
شرایط احقاق حق از طریق اتاق تعاون یا دادگاه چگونه است؟؟؟
با احترام
بنده یک طرف "قرارداد واگذاری آپارتمان" از شرکت تعاونی مسکن x می باشم لیکن تعاونی از معرفی بنده به دفتر ثبت اسناد جهت دریافت سند تک برگ بنامم خودداری مینماید و مدعی است به دلیل اینکه در زمان هیئت مدیره قبلی انتقال سهام تعاونی در دفتر سهام تعاونی از طریق یک وکالتنامه تام الاختیار بلاعزل انجام شده و موکل فوت نموده است بنابراین باید به بخش داوری اتاق تعاون مراجعه شود تا رای صادر نمایند، این درحالی است که طبق مدارک ذیل بنده به عنوان عضوی از اعضای خریدار منظور شده ام.
حالا سوال بنده این است بنده با توجه به مدارک ذیل چگونه باید اقدام نمایم؟ آیا اصلا قابل احقاق حقم می باشد؟ باید به دادگاه مراجعه شود یا مستقیما به اتاق تعاون؟ چه چیزی در انتظارم است؟؟
مدارک:
۱- قرارداد واگذاری آپارتمان مبتنی بر کد عضویت و قدرالسهم و ... با امضا و مهر شرکت و بنده و دو نفر شاهد عادی
۲- کپی صفحه واگذاری یک امتیاز تعاونی مسکن مربوطه به بنده در دفتر سهام که اصل آن دفتر سهام در تعاونی موجود می باشد و شاید بتوانند آن را غیب کنند!!! (با دستخط انتقال دهنده و امضا و اثر انگشت وی با متنی مشتمل بر تشریفات انتقال سهم و امتیاز خود به خریدار و سلب کلیه اختیارات در حال و بعد از ممات از خود نموده است و خریدار در آن دخل و تصرف نموده و ....و بعد از این توضیحات تعاونی دقیقا متن ذیل را نوشته است و دو شاهد و مدیرعامل تعاونی امضا و ممهور به مهر شرکت کرده اند : آقای X طبق وکالتنامه Y در دفترخانه فلان به آقای بنده واگذار نموده است/ واگذار )
۳- کارت عضویت تعاونی مسکن با امضای مدیرعامل وقت
۴- وکالتنامه ای که به آن اشاره شد( که قاعدتا از درجه اعتبار ساقط شده)
۵- کلیه فیشهای پرداختی به نام بنده به حساب تعاونی
۶- تصاویر سایت تعاونی که در آن صریحا به عنوان یک عضو در لیست خریدار نهایی و عضو خریدار قرار گرفته ام
۷- مدارک واریزی مبلغ مازاد درآمد تعاونی از فروش بخشی از اموالش به میزان سهم مشخص هر عضو به حساب بانکی بنده
۸- صورت مجلس تحویل واحد مذکور به نام بنده از تعاونی مسکن
بنده در واحد مذکور ساکن شده ام و دخل و تصرف نمودم
** بنده هیچ مبایعنامه یا هیچ مدرک مجزای دیگری مبنی بر خرید سهم از انتقال دهنده به جز مدارک بالا ندارم و تعاونی به اعضا خریدار غیر عضو واژه خریدار اتلاق میکند!
** تاکنون هیچ وراثی نه شکایتی کرده اند و نه ادعایی داشته اند
**(چرا تعاونی باید به شخصی که به عنوان عضو نمیشناسد مبلغی واریز نماید و با او قرارداد امضا نماید و کارت عضویت صادر نماید و..... الان به دلیل اینکه امکان دارد درآینده وراث انتقال دهنده فوت شده از تعاونی شکایت کنن، مسئولیت نپذیرد و بگوید اشتباه کردم و نمیتوانم شما را به ثبت اسناد برای دریافت سند معرفی کنم و باید از وراث رضایت بگیری حال آنکه ما اصلا انحصار وراثتی انجام نداده ایم و نیازی نبوده چون مالی وجود نداشته و همه اموال منقول و غیرمنقول تعیین تکلیف شده
(
سپاس از پاسخهای شما اساتید
مشاهده سوالات مشابه
پاسخها (2)
پاسخ تیم حقوقی وینداد
پاسخ تیم حقوقی وینداد
هر سوال حقوقی داشتید از ما بپرسید. متخصصهای ما در سریعترین زمان ممکن به سوال شما جواب تخصصی میدهند.
بیشتر بخوانید

علی رسولی
پس گرفتن بیعانه
سلام و خسته نباشید.
من یه مبل سفارش دادم و مبلغی رو به عنوان بیعانه پرداخت کردم، فروشنده بعد از اینکه از زمان تحویل گذشت، تماس گرفتن که پارچه انتخابی شما رنگش روشن تر و ... ، بنده گفتم نمیخوام ، اما زیر بار نمیرن میگن من پول شما رو دادم پارچه گرفتم در صورتی که پارچه انتخابی ما نیست، حالا برگشته میگه یا باید رنگ پارچه رو عوض کنی یا منتظر باشید من شکایت کن پولتون رو از پارچه فروش بگیرم وگرنه بیعانه رو نمیدم چون پارچه خریدم و پول ندارم و کلی دعوا.
البته داخل فاکتور فروش هیچ چیزی در مورد اینکه اگر فلان پارچه نشد یا مشکل داشت پول استرداد میشه قید نشده .
حالا میخواستم بدونم میتونیم با شکایت پول بیعانه رو پس بگیریم یا خیر؟

عباس ط
اثبات زوجیت
آیا همسرم که قبلا طلاق غیابی گرفته بود وپس ازده سال ما بهم رجوع کرده وبمدت ۴سال درمنزل خودمان سکونت داشته ایم ولی رجوع ثبت نکرده ایم الان خانمم ازآن خانه به مکان نامعلومی رفته وبمنم میگه من طلاق گرفتم توشوهرمن نیستی آیا با مطرح کردن همان ۴سالی که باهم زندگی کردیم میتوانم اثبات زوجیت کرده و ایشان رابرگردانم

مریلا زنگنه
بردن دخترم توسط شوهرم بدون اجازه
سلام من چند ماهه با شوهرم مشکل دارم. دوتا دختر بچه با سن 3 و 4 سال دارم. من چند وقتیه که قهر کردم و به همراه بچه ها اومدم خونه مادرم. چند ماه گذشت، با شوهرم توافق کردیم که اگر حق طلاق رو به من بده، من برمیگردم و با اون زندگی میکنم. در غیر اینصورت نمیخوام به زندگی با اون ادامه بدم. اون قبول کرد و به همراه برادرش از شهر خودشون به شهر ما اومد برای انجام کار ها.به دلیل یک سری مشکلات مجبور شد که شب رو خونه مادرم بمونه. در اون زمانی که من مشغول انجام کار خونه بودم،موقعی که حواسم نبود شوهرم و برادرش دختر 4 ساله ام رو برداشته بودن و برده بودن. وقتی بهش زنگ زدم گفت من بچه رو بردم تهران با خودم. حالا من موندم چیکار کنم بخدا دارم سکته میکنم توروخدا کمکم کنید