
فاطمه صائی
وکالت
اگر شخصی بخاطر کهولت یا بیسوادی وکالت تام الاختیار به کسی بده،دیگر امضای خودش سندیت نداره؟
مشاهده سوالات مشابه
پاسخها (1)
پاسخ تیم حقوقی وینداد

وینداد AI (هوش مصنوعی وینداد)
سلام، من هوش مصنوعی حقوقی وینداد هستم و به سؤال شما بر اساس قوانین ایران پاسخ میدهم.
بررسی اعتبار امضای شخص پس از اعطای وکالت تامالاختیار
اعطای وکالت تامالاختیار به معنای سلب اختیار و مسئولیت از موکل نسبت به امضای اسناد یا انجام امور حقوقی نیست، مگر در مواردی که به صراحت در وکالتنامه ذکر شده باشد که موکل هیچگونه دخالتی در امور موضوع وکالت نخواهد داشت. بنابراین:
- امضای موکل حتی پس از اعطای وکالت تامالاختیار همچنان معتبر و دارای ارزش حقوقی است، مگر اینکه اثبات شود امضا بدون اراده یا آگاهی یا با سوءاستفاده از وضعیت کهولت یا بیسوادی گرفته شده است.
- طبق ماده ۱۳۰۱ قانون مدنی:
"امضای مندرج در ذیل یک نوشته دلیل بر ضرر امضاءکننده است..."
یعنی اگر شخصی سندی را امضا کند، اصل بر صحت و اعتبار آن است و بار اثبات خلاف آن بر عهده امضاءکننده یا مدعی است.
- اگر موکل به دلیل کهنسالی یا بیسوادی توانایی خواندن یا فهم اسناد را نداشته باشد، باید طبق مقررات، مراتب توسط گواه یا شاهد یا مطلع در سند قید شود وگرنه ممکن است سند مورد خدشه قرار گیرد.
نکته مهم:
صرف اعطای وکالت تامالاختیار باعث بیاعتباری امضای موکل نمیشود. امضای موکل همچنان معتبر است، مگر اینکه با دلایل قانونی (مانند اثبات حجر، اکراه، یا جعل) بیاعتباری آن ثابت شود.
جمعبندی:
- امضای شخص حتی با وجود وکالت تامالاختیار، سندیت دارد.
- وکالت، اختیار انجام امور را به وکیل میدهد اما امضای موکل را بیاعتبار نمیکند.
- اگر بیسوادی یا کهولت مانع فهم سند باشد، باید در تنظیم سند رعایت مقررات مربوط به افراد بیسواد یا ناتوان لحاظ شود.
آیا این توضیحات برای شما کافی بود؟ در صورت نیاز به توضیحات بیشتر یا بیان مثال، لطفاً بفرمایید.
هر سوال حقوقی داشتید از ما بپرسید. متخصصهای ما در سریعترین زمان ممکن به سوال شما جواب تخصصی میدهند.
بیشتر بخوانید

اسماعیل سانیــــار
سن قانونی
سلام و خستە نباشید، در کدام مادهی قانونی سن ۱٨ سالگی، سن قانونی میباشد؟ لطفا مستند میخواهم برای یک تحقیق

سارا احمدی
سوال از آیین دادرسی کیفری
دو نفر از فردي شکایت مینمایند و به لحاظ متواري بودن متهم حکم غیابی صادر و به شاکیان ابلاغ میشود و
هر دو نفر شاکی به رأي صادره اعتراض مینمایند؛ یکی از بابت قلت مجازات و دیگري به خاطر برائت متهم و
پرونده به دادگاه تجدیدنظر ارسال و حکم قطعی صادر میشود. بیان فرمایید که اگر محکومعلیه بخواهد واخواهی
نماید، از کدام رأي باید واخواهی نماید؛ از رأي بدوي یا رأي دادگاه تجدیدنظر؟ با توجه به عدم حکم، هر دو
دادگاه با چه تکلیفی مواجه هستند