حسین حقیقی
مشاهده سوالات مشابه
پاسخها (1)
مهرنوش فتاحی
به نظر می رسد رابطه میان مدیرعامل و شرکت تجاری رابطه کارگری و کارفرمایی موضوع قانون کار نبوده و مسئولیت وی در مقابل شرکت همان مسئولیت وکیل در مقابل موکل می باشد . مضافاً اینکه در لایحه قانونی مربوط به تعیین مدیر یا مدیران موقت برای سرپرستی واحدهای تولیدی و صنعتی و تجاری و کشاورزی و خدماتی اعم از بخش عمومی و خصوصی مصوب مورخ 23/4/59 شورای انقلاب اسلامی نیز مسئولیت مدیر هر واحد در مقابل آن واحد همان مسئولیت وکیل در مقابل موکل اعلام گردیده است و از آنجا که به نظر نمی رسد مدیران واحدهای مشمول قانون مزبور دارای خصوصیتی در قیاس با مدیران واحدهای تجاری باشند به لحاظ وحدت ملاک می توان حکم یاد شده را به مدیران عامل نیز تسری داد.
نکته دیگر آنکه مدیرعامل با دو عنوان می تواند در شرکت فعالیت نماید:
1- با عنوان مدیرعامل که در این صورت رابطه حقوقی نظیر وکالت با شرکت دارد، در نتیجه هر زمان قابل عزل است و نمی تواند به سبب این عزل تقاضای خسارت کند، مگر اینکه عزل او در شرایطی انجام شده باشد که خطا از جانب شرکت باشد و منجر به ورود خسارت به مدیرعامل گردد. در این رابطه قرارداد خدمت مدیر عامل مورد استفاده قرار میگیرد.
2- با عنوان کارمند شرکت که در این صورت قرارداد او تابع قانون کار است. اگر مدیرعامل کارمند شرکت هم باشد، عزل او مانع ادامه کارش در شرکت نخواهد بود؛ اما اگر فقط مدیرعامل شرکت باشد، با عزل از این سمت، ارتباط او با شرکت قطع خواهد شد و نمی تواند ـ برای مثال با مراجعه به اداره کار ـ درخواست بازگشت به شرکت را بکند.
هر سوال حقوقی داشتید از ما بپرسید. متخصصهای ما در سریعترین زمان ممکن به سوال شما جواب تخصصی میدهند.
بیشتر بخوانید
یعقوب رضایی
چگونگی پرداخت هزینه های انتقال سرقفلی و رضایت حق اربابی و مطالبه وجه از خریدا
با عرض سلام و ادب
سال ۷۳ پدرم سرقفلی مغازه ای را که شخصی قبل از پدر سال ۵۷ از خود مالک خریده بود، خرید، بنجاق اصلی دست نویس بوده ، مالک به حق انتقال بغیر اشاره نکرده، اجاره بها تعیین شده با چندتا شاهد، در بنجاق دست نویس پدر با مالک سرقفلی دوم، رضایت مالک بر عهده فروشنده نوشته شده با تعیین اجاره بها که به وراث( مالک فوت شده) پرداخت شود،از آنموقع تاکنون وراث برای اخذ اجاره بها از پدر نیامده اند،( هر یک در چند شهر دیگر)، البته در شهرستان ما روابط بین موجر و مستأجر اجرایی نیست، سال ۹۳ سه دانگ سرقفلی را از پدر خریدم و سال۹۵ پدر سه دانگ دیگر را به شخص دیگر فروخت، امسال قصد فروش سهم خود بصورت مشاعی به شریکم را داشتم، ابتدا اظهار نامه ای از طریق دفتر خدمات قضایی به وراث(۲۶ورثه) ارسال کردم( با عنوان قصد فروش سهم خود دارم و بدوا به شما اعلام میکنم.....با مهلت جواب دهی ۱۵ روز) ، فقط دو تن از وراث را میشناسم که در شهر خودمان هستن و آدرس مابقی را از ایشان گرفتم، بعد از گذشت دو ماه از ارسال جوابی از سوی وراث نیامد( یا در محل حاضر نبودن یا به فامیل وارث ابلاغ یا آدرس اشتباه بود... بجز دو سه نفر که ثبت ثنا داشتند)احتمال جواب دهی نمیدادم(رابطه آنچنانی با هم ندارند) سرانجام با شریکم در بنگاه بصورت مبایعه نامه ۴ صفحه ای معامله کردیم، حق مالکیت و رضایت مالک بر عهده من است، خریدار مبلغ ۲۵ میلیون تومان بابت حق مالکیت نگه داشته و میگه هر وقت حق مالکیت وراث را دادی( دقیق نمیدانم باید پرداخت کرد یا راهی برای نپرداختن است؟ اگر راهی هست راه حل چیست؟ که این یه سوال بنده از شما وکیل محترم است) در ازای دریافت رسید از وراث، تصفیه میکنیم، حال مشکل و سوال من این است: حق مالکیت که قانونی نیست و عرفی ست، بنظر شما آسانترین، بصرفه ترین، بی دردسرترین اقدام قانونی( یا بصورت کدخدا منشانه) علیه خریدار چیست ؟ تا مطالبه وجه کنم؟
ممنون از راهنمایی و جواب
عرفان اصغری
مالیات برای کسب و کار واسط
با سلام
من دارای سایتی هستم که به پزشکان خدمات میدم. بیماران زیادی در سایت من تراکنش دارند و من این پولها رو به حساب پزشکان واریز میکنم و فقط درصد خیلی ناچیزی از اون تراکنش های عظیم سهم من هست.
من در حال حاضر بدون ثبت شرکت کار میکنم ولی خواستم بدونم اینکه مبلغ زیادی پول به درگاه بانکی که به اسم من هست ریخته میشه و یک درصد جزئی اون سهم من هست برای من مشکل مالیاتی ایجاد نمیکنه!
با تشکر از پاسخگویی شما
کاربر
نقش حقوقی مالک جدید و قدیم در معامله املاک
معامله ملکی با اطلاع کامل خریدار و فروشنده از تمام جزییات مورد معامله و حقوق سایر افراد نسبت به ملک موصوف انجام شده است . سال گذشته من دادخواست الزام به تنظیم سندسرقفلی را علیه مالک فعلی تقدیم کردم . دادگاه پس از جلسه سوم رسیدگی، با استدلال اینکه طرح دعوی میبایست علیه مالک اولیه نیز انجام میشد قرار رد دعوی را صادر نمود . با توجه به اینکه مالک فعلی با اطلاع دقیق از حق سرقفلی مذکور نسبت به خرید اقدام کرده است اکنون حضور مالک اولیه در دادگاه ضرورت دارد؟ آیا میتوان بدهی را به مالک اولیه نسبت داد؟
مالک فعلی نیز اخیرا" دو دانگ ملک را به دیگری واگذار کرده است آیا باید وی را نیز طرف دعوی قرارداد؟