آزاده احمدی
ابطال و بطلان اسناد
پسری از پدرش وکالت فروش گرفته ولی ملک بنام خود سند قطعی زده بدون انکه ثمنی بدهد و بعد ملک را با ملک مجاور تجمیع کرده و یک دستگاه اپارتمان گرفته و فروخته آیا در صورت تقاضای ابطال و بطلان کلیه معاملات و اسناد با استناد به رای وحدت رویه شماره ۸۴۷ دیوان عالی کشور حکم به تلف حکمی داده میشود ؟ اگر مصداق تلف حکمی باشد میتوان بعدا قیمت آن را طی یک دادخواست مجزا مطالبه کرد ؟؟
مشاهده سوالات مشابه
پاسخها (1)
پاسخ تیم حقوقی وینداد
وینداد AI (هوش مصنوعی وینداد)
با توجه به سؤال شما و بر اساس رویه و نظریات حقوقی موجود، نکات زیر قابل توجه است:
۱. مفهوم «تلف حکمی» در معاملات و اسناد
- تلف حکمی در حقوق ایران به معنای وضعیتی است که عین مال به نحوی از بین رفته یا تغییر یافته که بازگشت آن به حالت اولیه ممکن نباشد (مانند انتقال رسمی ملک و تجمیع یا ساختوساز و انتقال به غیر).
- در فرض سؤال شما، ملک ابتدا به نام پسر منتقل شده، سپس با ملک مجاور تجمیع و تبدیل به آپارتمان شده و نهایتاً فروخته شده است. این اقدامات معمولاً مصداق تلف حکمی تلقی میشوند، زیرا اعاده عین ملک به حالت اولیه امکانپذیر نیست.
۲. رأی وحدت رویه شماره ۸۴۷ دیوان عالی کشور
- رأی وحدت رویه شماره ۸۴۷ مورخ ۱۴۰۲٫۱۲٫۱ دیوان عالی کشور تصریح میکند که در مواردی که عین مال موضوع معامله تلف حکمی شده باشد و اعاده عین ممکن نباشد، ذینفع میتواند قیمت روز مال را مطالبه کند.
- بنابراین در فرض سؤال، در صورت ابطال معاملات و اسناد و احراز تلف حکمی، مطالبه قیمت روز مال ممکن خواهد بود.
۳. امکان طرح دعوای مطالبه قیمت روز
- اگر دادگاه به استناد تلف حکمی (بر اساس رأی وحدت رویه) امکان اعاده عین را منتفی بداند، خواهان میتواند در همان دعوا یا با تقدیم دادخواست جداگانه، مطالبه قیمت روز ملک را مطرح کند.
- در رویه قضایی، امکان طرح دعوای مطالبه قیمت روز پس از احراز تلف حکمی و صدور حکم بر ابطال اسناد و معاملات وجود دارد و این دو دعوا قابل جمع یا طرح متوالی هستند.
جمعبندی و نتیجه
- در فرض شما، اقدامات انجامشده (انتقال رسمی، تجمیع، تبدیل به آپارتمان و فروش) مصداق بارز تلف حکمی است.
- پس از ابطال اسناد و احراز تلف حکمی، مطالبه قیمت روز ملک به استناد رأی وحدت رویه شماره ۸۴۷ دیوان عالی کشور، همزمان یا در دعوای جداگانه ممکن است.
مراجع و مستندات:
- رأی وحدت رویه شماره ۸۴۷ مورخ ۱۴۰۲٫۱۲٫۱ هیأت عمومی دیوان عالی کشور
- اصول کلی تلف حکمی در حقوق ایران و رویه قضایی
آیا پاسخ من برای شما کافی بود؟ اگر نیاز به توضیح بیشتر یا ارائه مستندات دقیقتری دارید، لطفاً بفرمایید.
من، هوش مصنوعی وینداد هستم و برای دریافت خدمات تخصصیتر میتوانید از خدمات حقوقی وینداد نیز بهرهمند شوید.
هر سوال حقوقی داشتید از ما بپرسید. متخصصهای ما در سریعترین زمان ممکن به سوال شما جواب تخصصی میدهند.
بیشتر بخوانید
راحله راحله
مسدودی کارت ملی
سلام با توجه ب بخشنامه جدید معاون اول قوه قضاییه مبنی بر ممنوع شدن مسدودی کارت ملی سوال دارم ؟؟
سوال
۱. تکلیف کارت ملی های مسدودشده از قبل این بخشنامه چیه؟؟؟
۲. الان رفع مسدودی برای کارت ملی های مسدوده بابت بدهی ب شخص تا ۸۰۰ میلیون صادر میشه ؟؟؟
.
.
.
(((شخص مسدود شده کارت ملی تصادف کرده و میخواد از بیمه اسفاده کنه ولی وقتی میره بیمه مرکزی تا اصالت بیمه خودشو بگیره تا از بیمه استفاده کنه هرچی کد ملی شخص رو میزنن هیچی بالا نمیاد و الان گیر کرده
میخوام بدونم با توجه ب این بخشنامه الان رفع مسدودی صادر میشه برا اشخاصی ک بابت بدهی ب شخص تا ۸۰۰ میلیون کارت ملیشون مسدود شده ؟؟؟
خود ب خود رفع مسدودی میشه یا باید پیگیری کرد تا بشه ؟؟؟
.
.
.
خواهشا همین سوالا رو جواب بدین
ممنون از وقتی ک میزارین بزرگواران
ماشاالله فلاح
تدلیس و سوءنیت در قولنامه برای فریب دادن
حدود 20 سال پیش بنده یک ملک را با شخص دیگری جهت برگشت چک توقیف نمودم
شخص اول که این ملک را به صاحب ملک و چک فروخته بود برای دریافت سند هم کمک شایانی کرده بود و شخص دهیار هم کلا رفاقت و همکاری خریدوفروش ملکی را با صاحب ملک و چک و شخص اول که بدون خرید از شخصی این ملک را به صاحب سند فروخته بود
لذا با گذشت چند سال
شخص اولی که زمینخوار و همدست دهیار بود
به بنده پیشنهاد کردند که واگذار کن به من تا سهم نیم انش اداره ثبت و شخص ثالث و خودت راضی کنم و الباقی کارشناسی که طلب صاحب ملک است را به حساب اداره ثبت واریز و انتقال سند را به من بزنید
در صورتی که تنها قصد و سوءنیت
این شخص چنین نبوده و قصد
تنظیم قولنامه فروش بنام بنده لازم داشتند تا در محل دیگری از همان روستا در مزرعهای که ما عمده املاک داریم و سهم قابل توجه هم موقوفه هست. استفاده کنند و در آن مزرعه هم املاک موقوفه را هم اراضی بنام ما را راحت با استفاده از این قولنامه بفروشند
در نتيجه در هنگام تنطیم قولنامه
همین اول بنده را به عنوان فروشنده و شخص زمینخوار را بنام خریدار نوشته بود
اعتراض کردم با چرب ربانی و فلان و بهمان فردا میرویم محظر و اداره ثبت اونجا مهم است این مهم نیست
خلاصه اسرار کردم توضیحات بیشتر را در قولنامه قید کردند که زمین بنام فلان شخص و در توقیف بنده و شخص ثالث است با مشخصات کامل
لذا با اعتماد که به شخص دهیار کردم قبول امضا نمودم که کلا یک برگ بیشتر نوشته نشد
آن هم دست آنها ماند
منتها با زیرکی و حیله گری که داشتند شخص دهیار بعنوان امین و نویسنده قولنامه دستی در برگ سفید دفتر معمولی کوچک
بعد از دو تیتر مشخصات فروشنده و خریدار
فاصله اندک می دهد و سه تیتر توضیحات را می نویسد لذا بعد
با فاصله اندک در شروع تیتر چهار
این چنین می نویسد
هر آنچه سهم اینجانب می باشد واگذار کردم به شخص فلانی بابت بدهی قبلی و از این پس هیچگونه فلانی طلبی ندارد
باز در همین حال اعتراض خود را کردم متاسفانه چرب زبانی و ریاک...
نیما لَک
کلاهبرداری و تحصیل مال نامشروع
سلام و وقت بخیر
حدود 4روز پیش شخصی رو بعنوان فروشنده و فروش صندلی دانشگاهی پیدا کردم و بعداز واریز مبلغ
((مبالغ جداگونه ،ولی برای انجام یک امر واریز شده، برای شخص اول 95میلیون و برای 3شخص دیگر نفری دومیلیون که باعث میشه هزینه به 101 میلیون برسه))
متوجه شدم کلاهبردار هستش.
—1) الان شکایت کنم کلاهبرداری بالای 100میلیون تومان حساب میشه یا نه پیایین 100میلیون و جرم هرشخص با شخص دیگه فرق خواهد کرد؟
—2) این شخص اصلی که کلاهبرداری کرده فکر کنم کارت بانکی این اشخاص رو اجاره کرده خب، و فقط میدونم یک شماره تماس با شخص اصلی کلاهبردار تماس گرفته و میدونم با کارت بانکی یک نفر دیگه رفته از یک سایت ایرانی خرید کرده((باتوجه به IP که داخل سایت میوفته ،اطلاعاتگوشی و شماره سیمکارت قابل استخراج و استعلام هستش))> آیا میتونم با استفاده از اون هم درخواست استعلام و استخداج رو بدم؟ با اینکه اون شماره کارت مال شخص بنده نیست و مال یک شخص دیگه ،ولی مال آشنا هست. امکانش هست؟
—3) بنده قبلاً یک شکواییه دیگهای رو بر علیه افراد ناشناس تنظیم کرده بودم و از طریق کلانتری به حل اختلاف ارجاع داده شد ،اتهاماتی هم بر بنده زده شده بود که به دادسرای کیفری اراجاع داده شده بود ولی منع تعقیب صادر شد.الان این سوال رو میخوام بپرسم که وقتی الان بنده شکایت میکنم از کلانتری به حل اختلاف ارجاع داده میشه و بعدش دادگاه یا ازکلانتری به حل اختلاف و بعدش به دادسرا و بعدش به دادگاه؟