آيين نامه ايمني در معادن سال مصوب 1391

آيين نامه ايمني در معادن سال مصوب 1391,11,03

هدف:
هدف از تدوين اين آيين‌نامه پيشگيري از حوادث منجر به صدمات جاني و خسارات مالي و ايمن‌سازي محيط كار در معادن مي‌باشد، لذا اين آيين‌نامه به استناد ماده۸۵ و ۸۶ قانون كار جمهوري اسلامي ايران تدوين گرديده است.
دامنه شمول:
اين آيين‌نامه در كليه معادن اعم از زيرزميني و سطحي و به طور كلي كارگاه­هاي مشمول ماده۸۵ قانون كار جمهوري اسلامي ايران لازم‌الاجرا است.

فصل اول : تعاريف

۱ـ سرپرست معدن:
شخصي است كه توسط دارنده پروانه عمليات معدني به اين سمت منصوب مي‌شود و مسئوليت كليه عمليات معدن را به عهده دارد.

۲ـ مسئول فني:
مسئول فني بر اساس مفاد قانون نظام مهندسي معدن، شخصي است كه اداره كليه امور فني معدن را عهده دارد و توسط دارنده پروانه عمليات از ميان اعضاي سازمان نظام مهندسي معدن انتخاب و به وزارت صنعت، معدن و تجارت معرفي مي‌شود.

۳ـ مسئول ايمني:
مسئول ايمني هر معدن نظارت بر ايمني عمليات معدن را به عهده داشته و توسط دارنده پروانه عمليات به اين سمت منصوب مي‌شود. ضوابط و حدود صلاحيت مسئول ايمني منطبق با مفاد قانون كار و قانون نظام مهندسي معدن و از طريق وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعي با هماهنگي وزارت صنعت، معدن و تجارت تعيين ‎مي‌شود. جانشين ‎مسئول ايمني نيز تابع همين‎شرايط است.

۴ـ اپراتور ماشين‌آلات:
شخصي است كه عامل انجام كار با ماشين‌آلات معدني است.

۵ ـ پروانه اكتشاف / بهره‌برداري:
طبق مواد مندرج در قانون معادن و آيين­نامه اجرايي آن تعريف مي‌شود.

۶ ـ معدن:
به محدوده­اي اطلاق مي­شود كه شامل ذخيره معدني است.

۷ـ معدن زيرزميني:
معدني است كه در آن عمليات معدنكاري در زير سطح زمين اجرا مي­شود.

۸ ـ معدن سطحي:
معدني است كه در آن عمليات معدنكاري در روي سطح زمين اجرا مي­شود.

۹ـ عمليات معدني:
كليه عمليات معدني (اعم از اكتشاف تا بهره‌برداري و استخراج معدن) است كه در قانون معادن و آيين­نامه اجرايي قانون معادن پيش‌بيني شده است.

۱۰ـ تأسيسات سطحي معدن:
شامل همه ساختمان­ها و سازه­هايي است كه براي انجام امور معدن و آماده­سازي ماده معدني براي فروش استفاده مي­شوند. تأسيسات سطحي معدن هم در معادن زيرزميني و هم در معادن سطحي بخشي از معدن محسوب مي­شوند.

۱۱ـ تونل:
حفاري زيرزميني افقي يا تقريباً افقي است.

۱۲ـ تونل شيب­دار:
تونلي كه شيبي حداكثر تا ۱۸ درجه داشته باشد.

۱۳ـ چاه مايل:
حفاري مايلي كه به سطح زمين راه داشته و داراي شيب بين ۱۸ تا ۹۰ درجه باشد.

۱۴ـ چاه يا چاه قائم (شفت):
حفاري قائم يا با شيب ۹۰ درجه است كه به سطح زمين راه داشته باشد.

۱۵ـ دويل:
حفاري زيرزميني شيب­دار و با سطح مقطع نسبتاً كوچك كه معمولاً به طرف بالا حفاري مي‌شود و براي منظورهاي مختلف مورد استفاده قرار مي‌گيرد.

۱۶ـ پذيرگاه:
محل توقف، بارگيري و تخليه واگن‌ها و انجام وظايف مختلف زيرزميني كه معمولاً در محل ارتباط با چاه قائم يا چاه مايل در زير زمين احداث مي‌شود.

۱۷ـ راهرو:
انواع حفاري‌هاي زيرزميني و معمولاً با طول زياد است.

۱۸ـ بونكر:
مخزن يا انباره­اي كه از فولاد يا مصالح ساختماني ساخته شده يا در سنگ حفر مي‌شود و براي انباشتن مواد يا سنگ استفاده مي­شود و معمولاً قسمت پائين­تر آن كوچكتر و به شكل قيف است.

۱۹ـ وسايل الكتريكي:
شامل كابل­هاي برق و هر قسمتي از ادوات يا ماشين‌آلاتي است كه براي توليد، تبديل، ذخيره، انتقال يا بهره‌برداري از الكتريسيته استفاده مي­شوند.

۲۰ ـ ماشين سيم برش:
وسيله­اي كه با كشيدن سيمي برنده، سبب جداكردن بلوك­هاي سنگ­هاي تزئيني مي­شود.

۲۱ـ ماشين بالابر:
دستگاهي است كه براي خارج كردن مواد معدني يا باطله استخراج شده از معادن زيرزميني يا جابه‌جايي افراد استفاده  مي­شود و به دو نوع عمده: طبلكي و اصطكاكي تقسيم مي­شود. كابل فولادي در بالابر طبلكي به دور استوانه پيچيده مي­شود و كابل فولادي در بالابر اصطكاكي به وسيله قرقره به حركت درمي­آيد و يك سر آن محفظه حمل بار (اسكيپ يا قفس) و سر ديگر آن وزنه تعادل يا محفظه ديگري مي­باشد.

۲۲ ـ اسكيپ (Skip) :
به صندوق مخصوص حمل مواد در چاه گفته مي­شود.

۲۳ ـ كيج (Cage) :
به قفس مخصوص حمل نفرات و مواد در چاه گفته مي­شود.

۲۴ ـ شاول (Shovel) :
نوعـي ماشين باركننده صندوقه­اي با مكانيزم كابلي يا هيدروليكي در معادن سطحي است.

۲۵ـ لودر (Loader) :
نوعي ماشين باركننده صندوقه­اي با مكانيزم هيدروليكي است كه عمليات بارگيري در معادن را انجام مي­دهد.

۲۶ ـ دامپ تراك (Dump Truck) :
كاميون­هاي معدني خودكشش و چرخدار با ظرفيت­هاي متنوع كه قابليت باربري و تخليه مواد معدني يا باطله را دارند.

۲۷ ـ وينچ (Winch) :
طبلك دوار كه با كشيدن كابل فولادي متصل به وسايل باربري، موجب جابه‌جايي آنها مي­شود.

۲۸ـ بولدوزر (Bulldozer) :
ماشيني كه در جلوي آن تيغه­اي براي كندن و جابه‌جا كردن مواد پيش‌بيني شده است . برخي ازانواع آن داراي كلنگ‌هايي در عقب براي شكافتن خاك يا سنگ­هاي نرم است.

۲۹ـ جامبو دريل (Jumbo Drill) :
نوعي ارابه چال­زني كه بيش از يك بازوي حفاري دارد.

۳۰ـ نوار نقاله:
تسمه­اي بي­انتها كه با عبور از روي دو طبلك ابتدايي و انتهايي، بار خود را به طور مداوم منتقل مي­كند.

۳۱ـ اسكريپر (Scrapper) :
نوعي ماشين بارگيري ـ باربري صندوقه­اي كه در آن عمل بارگيري و باربري به وسيله خود ماشين يا تراكتور كشنده انجام مي­شود.

۳۲ ـ وسايل نگهداري قدرتي:
وسايل نگهداري مكانيزه كه داراي كف، ستون هيدروليك و سپر سقف هستند و در روش­هاي استخراج جبهه كار طولاني و كوتاه استفاده مي­شوند.

۳۳ ـ نگهداري اوليه:
نوعي سيستم نگهداري كه در هنگام عمليات حفاري نصب مي­شود و وظيفه آن ايجاد شرايط ايمن در هنگام عمليات حفاري است.

۳۴ ـ ستون:
پايه­هاي چوبي، فولادي يا هيدروليك كه براي نگهداري سقف كارگاه­هاي استخراج نصب مي­شوند.

۳۵ ـ لارده:
تخته­ها يا الوارهاي كوچكي كه در پشت وسايل نگهداري اصلي تونل نصب مي­شوند و وظيفه توزيع فشار بين دو قاب نگهداري و همچنين پوشش سقف و ديوارها براي جلوگيري از سقوط قطعات كوچك سنگ را دارند.

۳۶ ـ قاب كشويي:
نوعي قاب فلزي سه تكه كه قطعات آن در داخل يكديگر مي­لغزند. اين قطعات به نحوي به يكديگر متصلند كه سطح مقطع قاب با افزايش فشار كاهش مي­يابد.

۳۷ ـ پيچ سنگ:
ميله­اي فولادي كه براي اتصال لايه­ها و قطعات مختلف سنگ به يكديگر به كار مي­رود.

۳۸ ـ پايه:
هر يك از ستون­هايي كه در طرفين قاب و زير كلاهك نصب مي­شوند.

۳۹ـ آتشباري:
به عمليات خرجگذاري و انفجار مواد منفجره براي تخريب سنگ گفته مي‌شود.

۴۰ـ آتشبار:
شخصي كه مسئوليت عمليات آتشباري را به عهده دارد و صلاحيت وي توسط سازمان­هاي ذيصلاح تأييد شده باشد.

۴۱ـ مواد منفجره:
موادي كه قابليـت انفجار داشته و در معدن براي تخريب سنگ مورد استفاده قرار مي‌گيرند.

۴۲ـ خرجگذاري:
قراردادن مواد منفجره در داخل چال است.

۴۳ـ چال:
سوراخي كه در سنگ معمولاً براي قراردادن ماده منفجره يا ماده منبسط‌شونده حفر مي‌شود.

۴۴ـ فشنگ:
به هر قطعه ماده منفجره جامد (معمولاً انواع ديناميت) گفته مي‌شود.

۴۵ـ گاز زغال:
گازي كه دركانسارهاي زغال سنگ همراه با ساير هيدروكربورها وجود دارد و عمدتاً از متان تشكيل شده است. اين‎ گاز چنانچه به ‎نسبت معيني با هوا مخلوط ‎شود قابليت ‎انفجار ‎پيدا مي‌كند.

۴۶ ـ معادن گازدار:
معادني كه در آنها آزاد شدن گاز زغال از لايه­ها به داخل حفاري­هاي معدني انجام مي­شود. معادن گازدار برحسب مقدار گاز زغال (به مترمكعب) به ازاي يك تن توليد روزانه به چهار گروه: طبقه يك (تا ۵ مترمكعب بر تن)، طبقه دو (۵ تا ۱۰ مترمكعب بر تن)، طبقه سه (۱۰ تا ۱۵ مترمكعب بر تن)، طبقه چهار (بيشتر از ۱۵ مترمكعب بر تن) تقسيم مي‌گردند. تمام معادن زغال سنگ و انواع آن مانند معادن بيتومين، جزو معادن گازدار شمرده مي‌شوند.

۴۷ ـ گرد زغال:
ذرات ريز زغال سنگ كه قابليت انفجار دارند و بر اثر استخراج توليد و به صورت گرد و غبار در فضاي معدن پراكنده مي­شوند.

۴۸ ـ گاززدايي:
فرآيند بيرون كشيدن گاز زغال موجود در لايه­هاي زغال سنگ و لايه­هاي اطراف با حفر گمانه­هاي ويژه و انتقال گاز به بيرون از معدن براي كمك به تهويه مؤثر معدن مي­باشد.

۴۹ ـ تهويه طبيعي:
جريان هوا كه به علت اختلاف دماي هواي داخل و بيرون و به­تبع آن اختلاف وزن مخصوص و در نتيجه اختلاف فشار هوا در نقاط ورودي و خروجي حادث مي­شود.

۵۰ ـ خودسوزي:
اكسيداسيون و در پي آن گرم شدن و سوختن كند و خود به خودي كان سنگ­هاي مستعد بدون افروختن آتش است.

۵۱ ـ سد آتش بند:
صفحاتي كه روي آنها خاك نرم يا پودرسنگ ريخته شده و يا ظرف‌هايي كه از آب پرشده و زير سقف تونل در نقاط مناسبي براي جلوگيري از گسترش انفجار نصب مي‌گردند . اين صفحات و ظرف‌ها در اثر تغيير فشار هواي حاصل از انفجار، خودبخود واژگون شده و مواد آن سدي در مقابل انتشار‌ آتش به وجود مي‌آورند.

فصل دوم : مقررات عمومي

ماده ۱: در كليه معادني كه داراي حداقل ۲۵ نفر كارگر هستند بايد يك نفر به عنوان مسئول ايمني و يك نفر به عنوان مسئول بهداشت حرفه­اي به استناد آيين­نامه كميته حفاظت فني و بهداشت كار مصوب شوراي عالي حفاظت فني تعيين گردد. اين مسئوليت در معادن كمتر از ۲۵ نفر مي­تواند به مسئول فني محول شود.

ماده ۲: مسئول ايمني هر معدن به عنوان ناظر و كنترل‌كننده عمليات و انطباق دادن معدن با بندهاي مندرج در اين آيين­نامه و ديگر آيين­نامه‌هاي مصوب شوراي عالي حفاظت فني مي‌باشد و با حضور و بازرسي از معدن، توصيه‌ها و پيشنهادهاي خود را جهت پيشگيري و رفع خطر تذكر داده و در صورت حساسيت موضوع آن را كتباً به مسئولين معدن گزارش مي‌نمايد و در صورت تشخيص خطر حتمي برابر مقررات اين آيين­نامه تا رفع خطر نسبت به توقف عمليات در محل خطر اقدام نمايد.

ماده ۳: كليه معادن و كارگاه­هاي آن، اعم از معادن سطحي و زيرزميني بايد قبل از شروع هر نوبت كاري توسط مسئول ايمني يا نمايندگان وي براساس فرم هاي چك ليست ايمني، بازرسي شوند.

تبصره – فرم­هاي چك ليست­ها بايد سالانه بازنگري شوند و مجدداً به تأييد مسئول فني رسانده شوند.

ماده ۴: وزارت صنعت، معدن و تجارت بايد رونوشت پروانه‌هاي اكتشاف و بهره­ برداري را به وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعي ارسال نمايد و دارنده پروانه اكتشاف يا بهره­برداري مكلف است تاريخ شروع عمليات را به اداره كل تعاون، كار و رفاه اجتماعي مربوطه اطلاع دهد.

ماده ۵: معادن داراي پروانه بهره­برداري بايد بطور مستمر ارزيابي ريسك شوند.

تبصره – دستورالعمل اجرائي اين ماده بطور مشترك توسط وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعي و وزارت صنعت، معدن و تجارت تدوين مي­شود.

ماده ۶: كارفرما بايد مدارك ذيل را در محل معدن آماده داشته باشد:
الف) نقشه به روز بهره‌برداري شامل راه­هاي دسترسي: به مقياس حداقل   براي معادن سطحي و  براي معادن زيرزميني
ب) دفتر ويژه ايمني حاوي: ثبت اقدامات اصلاحي بعمل آمده در راستاي اجراي ابلاغيه­هاي بازرسان كار وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعي و كليه اقدامات ايمني و بهداشت كار كه توسط مسئول ايمني انجام مي­شود.
ج) دفتر ثبت حوادث ناشي از كار، موضوع تبصره ۱ ذيل ماده۹۵ قانون كار جمهوري اسلامي ايران.

ماده ۷: همه تجهيزات و ماشين­آلاتي كه در معادن استفاده مي­شوند در صورتي كه جزء كالاهاي مشمول استاندارد اجباري باشند بايد داراي استاندارد ملي ايران يا يكي از استانداردهاي مورد تأييد سازمان ملي استاندارد باشند.

تبصره – كليه دستورالعمل‌ها و نكات احتياطي و ايمني كه از طرف سازندگان و توليدكنندگان لوازم، كالاها، تجهيزات و ماشين‌آلات معدني ارائه مي­گردد لازم‌الاجرا است.

ماده ۸: كارفرما موظف است دستورالعمل­هاي ايمني متناسب با نوع كار كارگران را به آنها آموزش دهد.

ماده ۹: ورود كليه افراد غيرشاغل به معدن منوط به كسب اجازه كتبي از سرپرست معدن يا جانشين وي مي‌باشد.

ماده ۱۰: تمام اشخاصي كه وارد معدن مي‌شوند بايد آموزش­هاي ايمني لازم را توسط مراجع ذيصلاح در ارتباط با نوع كار محوله و ايمني عمومي معدن ديده‌ باشند.

ماده ۱۱: تمام شاغلين در معادن زيرزميني و كارگراني كه با تغيير شغل از قسمتي به قسمت ديگر معدن منتقل مي‌شوند بايد با راه‌هاي خروجي و اضطراري معدن آشنا شده و آگاهي كامل پيدا كنند.

ماده ۱۲: هر گونه ورود به كارگاه‌ها و معادن زيرزميني متروكه منوط به كسب نظر مسئول ايمني معدن و تأييد سرپرست معدن بوده و بايد با رعايت مقررات اين آيين­نامه انجام گيرد.

ماده ۱۳: با تمهيداتي كه از طرف سرپرست معدن انجام مي‌گيرد بايد همواره تعداد و اسامي افرادي كه در هر لحظه داخل معدن و بخصوص زير زمين هستند، مشخص باشد و تا زماني كه كارگران در زير زمين مشغول كار هستند حداقل يك نفر از مسئولين ايمني بايد در معدن حضور داشته باشد.

ماده ۱۴: مناطق حادثه­ساز در معدن بايد با تابلو و علائم هشدار دهنده مناسب از محل‌هاي مجاور مجزا شده و هر گونه ورود به اين مناطق منوط به كسب مجوز از مسئول ايمني است.

ماده ۱۵: استعمال دخانيات و روشن كردن آتش در حفاري­هاي زيرزميني ممنوع است.

ماده ۱۶: ورود افراد همراه با سيگار، كبريت، فندك يا هر نوع وسايل و لوازم آتش‎زا به معادن زغال سنگ، حفريات گازدار و ساير معادني كه خطر آتش‎سوزي يا انفجار داشته ‎باشد ممنوع است.

تبصره – همراه داشتن دوربين عكاسي يا فيلمبرداري، تلفن همراه، ساعت و هر نوع وسيله باطري­دار كه حفاظت شده نيستند نيز در اين گونه معادن ممنوع است. كليه افراد قبل از ورود به معدن براي اطمينان از همراه نداشتن وسايل خطرناك بايد بازرسي بدني شوند.

ماده ۱۷: روشن كردن آتش در سطح زمين تا شعاع ۲۰ متري از دهانه دويل‌ها، چاه‌ها و ورودي معادن زيرزميني كه احتمال خطر آتش‌سوزي و انفجار وجود دارد ممنوع مي‌باشد.

ماده ۱۸: شناسايي منابع آب‌هاي زيرزميني به منظور طراحي معدن براي پيش‌بيني يا ارزيابي آب‌هاي هجومي به داخل عمليات معدني و اتخاذ روشي مناسب جهت آبكشي و انتقال آب به خارج از محوطه معدن ضروري است.

ماده ۱۹: كپسول خود نجات در معادن زغال سنگ زيرزميني از تجهيزات الزامي حفاظت فردي است و تمام افرادي كه وارد معدن مي­شوند بايد در تمام مدت آن را به همراه داشته باشند و جز در موارد استفاده آن را از كمربند خود باز نكنند.

تبصره – آموزش كار با كپسول­هاي خود نجات در معادن زغال سنگ براي تمام افرادي كه وارد معدن مي‌شوند الزامي است.

ماده ۲۰: پوشيدن جليقه شبرنگ­دار در معادن زيرزميني در همه نوبت­هاي كاري و در معادن سطحي در نوبت­هاي كاري بعد از غروب آفتاب براي تمامي افراد الزامي است.

فصل سوم : راه­هاي معدن

الف ) الزامات عمومي

ماده ۲۱: در معادن زيرزميني (به استثناي جبهه كارهاي در حال حفاري و سينه كارهاي در حال پيشروي) بايد حداقل از طريق دو راه با شرايط ذيل به سطح زمين ارتباط داشته باشد:
الف) راه‌هاي مذكور در داخل معدن به هم ارتباط داشته باشند.
ب) عبور افراد يا حمل مجروح از هر يك از آنها ميسر باشد.
ج) دهانه آنها مجزا بوده و مدخل آنها در نقاط سيل­گير و يا بهمن­گير و مانند آن نباشد.
د) در معادني كه از چاه معدني (شفت) براي حمل و نقل افراد استفاده مي­شود بايد تمهيدات و ادوات لازم به نحوي پيش­بيني و در شرايط مناسب نگهداري شوند تا همواره راه خروجي مذكور باز نگه داشته شود.

ماده ۲۲: در صورت توقف وسيله بارگيري يا باربري در مكان­هايي غير از محل پاركينگ، محوطه توقف وسيله  بايد با علايم هشدار دهنده مانند شبرنگ، چراغ و حفاظ مشخص شود.

ماده ۲۳: حداكثر شيب طولي براي مسيرهاي باربري ريلي با لوكوموتيو ۲ درصد و در مسيرهاي باربري با تجهيزات چرخ لاستيكي ۱۲ درصد است.

ماده ۲۴: شيب، عرض و قوس­هاي هر قسمت از مسير باربري بايد به شكلي باشد كه راننده ماشين باربري بتواند به شكل ايمن ماشين را هدايت كند.

ماده ۲۵: كليه مسيرهاي باربري و تردد افراد كه در معرض آب گرفتگي هستند بايد به شكل مناسب آبكشي شوند.

ماده ۲۶: سطح مسير باربري با كاميون در صورت يخ‌زدگي بايد به شكل مناسب نمك و شن پاشي شود.

ماده ۲۷: براي جابه‌جايي افراد در معدن بايد از وسايل نقليه مناسب كه داراي صندلي براي نشستن هستند استفاده شود و بكارگيري وسايل باربري مانند كاميون براي حمل افراد ممنوع است.

ماده ۲۸: كارگراني كه در راه­هاي شيب­دار با شيب بيش از ۴۵ درجه كار مي­كنند در زمان كار بايد بر روي جايگاه متناسب با نوع كار مستقر شوند يا از تجهيزات حفاظت فردي كار در ارتفاع استفاده كنند.

ماده ۲۹: نحـوه طراحي و نصب بونكـرها، ناوها و نقاله­هاي هوايي و زميني بايد به گونه­اي باشد كه خطر سقوط سنگ يا ديگر اشياء بر روي افراد وجود نداشته باشد.

ماده ۳۰: ورود به بونكر فقط با حضور و كمك شخص ديگري و از بالاي آن و با استفاده از حمايل­بند كامل بدن، طناب نجات و ساير وسايل حفاظت فردي و رعايت اصول ايمني بايد صورت پذيرد.

ب ) راه­ها در معادن سطحي

ماده ۳۱: حداكثر سرعت باربري و تردد در مناطق مختلف راه­هاي معدني بايد با توجه به مشخصات فني راه، وضعيت ماشين­آلات و شرايط آّب و هوايي توسط مسئول فني معدن تعيين و با نصب تابلوهاي مناسب در مسيرهاي تردد مشخص شود.

ماده ۳۲: راه­هاي معدني در مناطق مشرف به پرتگاه­ها بايد با ديواره اطمينان متناسب با ظرفيت ماشين و سرعت باربري تجهيز شوند به نحوي كه حداقل ارتفاع آنها معادل نصف ارتفاع محور چرخ بزرگترين وسيله باربري باشد.

ماده ۳۳: عرض­ مفيد راه­هاي دو طرفه معدن بايد حداقل معادل دو و نيم برابر عريض­ترين ماشين باربري معدن باشد.

ماده ۳۴: جهت مجاز تردد وسايل نقليه در جاده­هاي دو طرفه بايد از طريق نصب علايم استاندارد مشخص شود.

ماده ۳۵: از جاده­هاي يك بانده كه عرض آن فقط براي عبور يك وسيله باربر، كافي است فقط هنگامي مي­توان به عنوان جاده دو طرفه استفاده كرد كه در طول مسير آن در فواصل هر ۳۰۰ متر توقفگاه كناري مناسب ايجاد شده باشد و از يك سامانه براي مديريت باربري در پيچ­ها و يا ساير مناطق خطرناك استفاده شود.

ماده ۳۶: در مواردي كه به علت شرايط آب و هوايي يا هر علت ديگري ميدان ديد رانندگان از سه برابر طول ماشين كمتر است باربري بايد متوقف شود.

ج ) راه­ها در معادن زيرزميني

ماده ۳۷: راه عبور افراد در تونل‌هاي افقي و شيب­دار كه باربري ريلي دارند يا مجهز به نوار نقاله هستند بايد حداقل ۷۰ سانتيمتر عرض و ۱۸۰ سانتيمتر ارتفاع از كف تونل داشته باشد و محل عبور افراد در تمام مسير در يك سمت باشد.

ماده ۳۸: حفريات شيب­داري كه براي عبور و مرور افراد اختصاص داده مي‌شود بايد در شيب‌هاي مختلف با وسايل ذيل تجهيز گردند:
الف) در شيب­هاي ۱۵ ـ ۷ درجه: دستگيره سرتاسري.
ب) در شيب­هاي ۳۰ ـ ۱۵ درجه: پله‌هاي وسيع شيب­دار و دستگيره.
ج) در شيب­هاي ۴۵ ـ۳۰ درجه: اسكوب يا پله‌هاي افقي و دستگيره.
د) در شيب ۴۵ درجه و بيشتر از آن: اسكوب.

ماده ۳۹: فاصله پاگردها در حفريات با شيب تند مجهز به اسكوب نبايد از ۱۰ متر بيشتر باشد.

ماده ۴۰: درتونل‌هاي شيب­دار و چاه‌هاي مايل با باربري ريلي بايد در فاصله حداكثر هر ۵۰ متر يك جان‎پناه احداث شود. همچنين در محل استقرار سوزنبان بايد جان­پناه ساخته شود.

د ) شفت­ها (چاه­هاي معدني)

ماده ۴۱: ورودي به چاه­هاي معدني بايد داراي شرايط ذيل باشد:
الف) داشتن روشنايي كافي در تمام ساعات.
ب) سفيدكاري شده باشد.
ج) داراي در فولادي و نرده حفاظتي براي جلوگيري از سقوط افراد يا ماشين‌آلات معدني يا ديگر تجهيزات به داخل چاه.
د) پيش‌بيني تسهيلات لازم براي عبور ايمن افراد از يك لبه شفت به لبه ديگر در جاهاي لازم.

ماده ۴۲: يخ تشكيل شده در مناطقي از چاه­ معدني كه به علت شرايط آب و هوايي به وجود آمده است بايد در اسرع وقت به طريق ايمن زدوده شود.

ماده ۴۳: تمامي آب­هاي سطحي و تراوشي براي جلوگيري از ريزش به داخل شفت بايد زهكشي و جمع آوري شوند.

ماده ۴۴: كف چاه­ها بايد از تجمع اشياء رها شده، مواد معدني و گل و لاي تميز نگه داشته شوند.

ماده ۴۵: همه افراد در حين بازسازي و تعمير و نگهداري چاه­ها بايد از تجهيزات حفاظت فردي كار در ارتفاع استفاده كنند.

ماده ۴۶: كار كردن به تنهايي در چاه­هاي معدني براي بازسازي و تعمير و نگهداري آنها ممنوع است.

ماده ۴۷: هنگام حفر چاه معدني، استفاده از سپر محافظ (سكو) در فاصله‌اي كمتر از ۳ متر از جبهه كار الزامي است. اين سكو بايد علاوه بر كابل فلزي (سيم بكسل) تعليق به كمك جك‌هاي مكانيكي افقي به ديواره چاه تثبيت شود.

تبصره در سنگ­هاي ريزشي اين فاصله نبايد از ۲ متر تجاوز كند.

ماده ۴۸: هنگام حفر چاه معدني از زير سكوي كار تا جبهه كار مي‌توان از نردبان طنابي استفاده كرد مشروط بر آن كه طول آن از ۳ متر كمتر باشد.

فصل چهارم : ماشين‌آلات معدني

الف ) الزامات عمومي

ماده ۴۹: كليه ماشين‌آلات و تجهيزات معدني بايد توسط افراد ماهر و آموزش ‎ديده ‎بكار برده شوند.

ماده ۵۰: داشتن گواهينامه ويژه جهت كار با ماشين‌آلاتي مانند: بيل مكانيكي، لودر و بـولدوزر، لوكوموتيو و نـظاير آن براي متصديان اين گـونه ماشين‌آلات الزامي است.

ماده ۵۱: سوار شدن افراد غيرمجاز بر ماشين‌آلات معدني نظير: لودر، گريدر، بولدوزر و شاول ممنوع است.

ماده ۵۲: حـضور افراد غيرمجاز در منـطقه عملياتي ماشين‌آلات و تجهيزات ممنوع است.

ماده ۵۳: اپراتور در صورت نياز به حضور افراد در حوزه عمليات ماشين، بايد به گونه­اي كار كند كه در همه اوقات شخص مزبور در ميدان ديد وي باشد.

ماده ۵۴: اتاقك راننده ماشين­آلات بارگيري و باربري بايد از طريق ركاب و نردبان قابل دسترس باشد.

ماده ۵۵: پياده و يا سوار شدن از ماشين­آلات در حال حركت تحت هر شرايط ممنوع است.

ماده ۵۶: اپراتور بايد قبل از ترك ماشين­آلات آنها را خاموش، دنده­ها را درگير و از ترمز دستي استفاده نمايد.

ماده ۵۷: تعويض و جابه‌جايي متصديان ماشين‌آلات و دستگاه­ها فقط در زمان توقف آنها مجاز است.

ماده ۵۸: دستگاه‌ها، تجهيزات و ماشين‌آلات در معادن سطحي بايد حسب مورد مجهز به برق­گير داراي سيستم تخليه الكتريسيته باشند.

ماده ۵۹: متصديان دستگاه‌هاي برقي هنگام كار بايد از وسايل حفاظت فردي مناسب شامل دستكش لاستيكي، كفش و كلاه ايمني عايق در برابر الكتريسيته متناسب با ولتاژ و جريان برق دستگاه استفاده كنند.

ماده ۶۰: ماشين­آلات الكتريكي مانند شاول­ها و دستگاه­هاي حفاري برقي نبايد قبل از قطع سوئيچ اصلي برق و تنظيم ترمزها براي پيشگيري از حركت ناخواسته، توسط اپراتور ترك شوند.

ب ) ماشين‌آلات بارگيري و باربري

ماده ۶۱: وسايل باربري بايد به گونه­اي بارگيري شوند كه احتمال ريزش از آنها در زمان حمل وجود نداشته باشد.

ماده ۶۲: وسيله باربري نبايد قبل از متوازن نمودن بار حركت نمايد.

ماده ۶۳: كابين ماشين‌آلات بدنه محور گرد معادن سطحي در زمان جابه‌جايي بايد در جهت حركت ماشين باشد.

ماده ۶۴: كليه وسايل بارگيري و باربري بايد مجهز به وسايل اطفاي حريق مناسب و در دسترس باشند.

ماده ۶۵: ماشين­آلات بارگيري و باربري بايد داراي هشداردهنده‌هاي صوتي و نوري مناسب در زمان حركت به عقب باشند.

ماده ۶۶: شيشه ماشين‌آلات بارگيري و باربري بايد از جنس شيشه ايمني (سكوريت) باشد.

ماده ۶۷: استفاده از ماشين‌هاي با موتور احتراقي و الكتريكي غيرحفاظت شده در محيط‌هاي آلوده به گازهاي قابل انفجار ممنوع است.

ماده ۶۸: حداكثر شيب مجاز در عمليات بارگيري براي لودرهاي پشت­انداز، چرخ لاستيكي و زنجيري به ترتيب 2 /0، ۲ و ۲۰ درصد است.

ماده ۶۹: به كارگيري بولدوزرها در جبهه كارهاي با شيب بيش از ۲۵ درجه مجاز نيست.

ماده ۷۰: اسكريپرهايي كه توسط تراكتورهاي لاستيكي كشيده مي­شوند در زمان پربودن، مجاز به عبور از راه­هاي دسترسي با شيب بيشتر از ۱۵ درجه و در زماني كه دستگاه خالي است مجاز به عبور از مسيرهاي با شيب بيش از ۲۵ درجه نيستند.

ماده ۷۱: زنجيرهاي كشش جام و اتصالات مربوطه در بيل كششي، كابل­ها در شاول­هاي كابلي و سيستم هيدروليك جام در شاول­هاي هيدروليك يا لودرها بايد به طور روزانه توسط اپراتور ماشين و هر هفته توسط مسئول ايمني معدن يا نماينده وي بازديد و كنترل شوند.

ماده ۷۲: نواحي بارگيري بايد تا شعاعي كه خطر سقوط، پرتاب سنگ يا برخورد با ماشين‌آلات وجود دارد حفاظت شوند و از ورود افراد غيرمجاز به آنجا ممانعت شود.

ماده ۷۳: فاصله بوم يا هر قسمت ديگر از ماشين‌آلات در معادن سطحي از خطوط انتقال برق بايد با رعايت مقررات حريم خطوط انتقال نيرو و توزيع برق باشد.

ماده ۷۴: جام شاول (صندوقه بيل مكانيكي) در موقع كار هرگز نبايد بالاي سر افرادي كه در محل كار مي‌كنند چرخانده شود.

ماده ۷۵: جام شاول نبايد از بالاي اطاق راننده كاميون و كابل‌هاي انتقال برق حركت داده شود.

ماده ۷۶: در مكان­هايي كه خطراتي نظير ريزشي بودن ديواره و برق گرفتگي وجود دارد بايد از راهنما براي هدايت اپراتور ماشين بارگير استفاده شود.

ماده ۷۷: چرخ­هاي ماشين‌آلات بارگيري و باربري بايد هنگام توقف براي جلوگيري از حركات ناخواسته مهار شوند.

ماده ۷۸: شرايط ساخت، نصب، نگه­داري و بهر­ه­برداري مخازن سوخت و مواد سريع اشتعال و همچنين فاصله آنها با توقفگاه ماشين‌آلات معدني بايد مطابق آيين­نامه حفاظتي مواد خطرناك و مواد قابل اشتعال و مواد قابل انفجار مصوب شوراي عالي حفاظت فني رعايت شود.

ماده ۷۹: جام، چنگك‌ يا بيل ماشين‌آلات بارگيري معادن سطحي در هنگام توقف كار بايد پايين آورده شده و روي زمين قرار گيرد و رها كردن آن به حالت آويزان و معلق ممنوع است.

ج ) ماشين‌آلات حفاري

ماده ۸۰: نكات زير بايد به هنگام كار با دستگاه‌هاي چال­زني رعايت شود:
الف) در صورت تاخوردگي شيلنگ نبايد دستگاه را روشن كرد.
ب) براي چال­زني با دستگاه‌هاي الكتريكي از دستكش عايق الكتريسيته مناسب استفاده شود.
ج) دستگاه چال ز­ني در هنگام كار در لبه پله­هاي معدني يا پرتگاه­ها نبايد در فاصله كمتر از ۳ متري از لبه پله مستقر شود.
د) دستگاه چال­زني بايد در هنگام حفاري در محل هموار مستقر گردد و جك­هاي تعادل دستگاه در وضعيت فعال قرار گيرند (در صورت دارا بودن) و چنانچه در محل حفاري احتمال ناپايداري وجود دارد بايد با استفاده از كابل فولادي(سيم بكسل) مناسب نسبت به اتصال دستگاه حفاري به تكيه­گاه ايمن اقدام شود.
هـ) چال زني بايد با تزريق آب يا آب پاشي يا با استفاده از دستگاه غبارگير انجام شود به طوري كه ميزان غبار توليد شده از حد مجاز كمتر باشد.

ماده ۸۱: راستاي محور طولي دستگاه چال­زني هنگام عمليات حفاري در لبه پله­هاي معدني يا پرتگاه­ها بايد عمود بر امتداد لبه پله­ يا پرتگاه باشد.

ماده ۸۲: چال زني در ته چال­ها (باقيمانده چال­هاي آتشباري شده) ممنوع است.

ماده ۸۳: در زمان كار مته حفاري نبايد هيچ فردي بر روي دكل ماشين حضور داشته باشد.

د ) ماشين‌آلات حفاري مكانيزه زغال سنگ

ماده ۸۴: كليه قسمت­هاي دستگاه­هاي حفاري مكانيزه در معدن زغال سنگ كه احتمال توليد جرقه در آنها وجود دارد بايد قبـل و بعد از هـر نوبت كاري، بازرسي و كنترل شوند و درصورتي كه صدمه ديده باشند بايد قبل از راه اندازي مجدد اقدام به تعمير و تعويض آنها شود.

ماده ۸۵: نشانگرهاي حرارتي در دستگاه­هاي حفاري مكانيزه زغال سنگ بايد در صورت نياز حرارت ناشي از اصطكاك را نشان دهند و آب پاشي در زمان كار با فشار و جريان مناسب كه بر اساس دستورالعمل سازنده تعيين شده صورت پذيرد.

هـ ) نقاله­ها (نوار نقاله و نقاله هوايي)

ماده ۸۶: تمامي استوانه­هاي محركه و هرزگرد و قرقره­هاي تأمين كشش نوار نقاله بايد به خوبي براي گرفتار نشدن اشخاص از فاصله ايمن حفاظ گذاري شوند.

ماده ۸۷: در محل تقاطع مسير افراد با نوار نقاله بايد پل‌هاي ايمن براي عبور و مرور از روي نقاله ساخته ‌شود.

ماده ۸۸: در نقاطي كه خطر ريزش يا پرتاب اشياء از روي نقاله وجود دارد بايد حفاظ مناسب براي جلوگيري از سقوط تأمين شود.

ماده ۸۹: راه‌اندازي نوار نقاله يا ناو زنجيري تنها بايد به وسيله متصدي مربوطه انجام شود و پس از خاتمه باربري خاموش شوند.

ماده ۹۰: افراد اطراف نوار نقاله بايد قبل از شروع به كار آن با ارسال علائم صوتي يا بصري آگاه شوند.

ماده ۹۱: نوار نقاله­هايي كه راه عبور افراد در مجاورت آنها قرار گرفته بايد مجهز به كليدها يا ساير وسايل قطع‌كننده اضطراري باشند.

ماده ۹۲: همه نوار نقاله­ها در معادن زيرزميني و همچنين روغن هيدروليك مورد استفاده در آنها بايد از نوع مقاوم در برابر آتش باشند و در صورت سوختن، گازهاي سمي توليد نكنند.

ماده ۹۳: درسرتاسر مسير نوار نقاله بايد تجهيزات اطفاي حريق مناسب نصب گردند.

ماده ۹۴: نظافت نقاله‌ها و روغنكاري قسمت‌هاي متحرك آن در هنگام كار ممنوع است.

ماده ۹۵: استوانه­هاي محرك و هرزگرد نوار نقاله­ها بايد داراي مكانيزم خود پاكسازي باشند و در غير اين صورت بايد ترتيبي اتخاذ شود كه تميز كردن آنها فقط در زمان توقف نوار صورت پذيرد.

ماده ۹۶: نوار نقاله­ها بايد داراي مكانيزم قفل كننده در زمان پاكسازي و تعميرات براي پيشگيري از حركات ناخواسته باشند.

ماده ۹۷: مسير باربري با نوار نقاله يا ناو زنجيري بايد در فواصل زماني مناسب از مواد ريخته شده از روي نوار يا ناو پاكسازي شود.

ماده ۹۸: سوار شدن افراد بر روي نوار نقاله‌هاي حمل بار ممنوع است.

ماده ۹۹: نوار نقاله بايد مجهز به حسگرهايي باشد تا در صورت پارگي يا منحرف شدن نواراز مسير خود، برق اصلي را قطع نمايد.

ماده ۱۰۰: در هر دو سر ايستگاه نقاله هوايي بايد ارتباط مخابراتي مستقيم بين پايانه­ها براي تبادل اطلاعات وجود داشته باشد.

ماده ۱۰۱: سوار شدن افراد به نقاله هوايي ويژه باربري مواد معدني ممنوع است.

ماده ۱۰۲: نقاله­هاي هوايي ويژه حمل افراد بايد داراي تجهيزات ذيل باشند:
الف) دو ترمز مستقل كه هر يك به تنهايي قابليت متوقف كردن نقاله را با حداكثر بار داشته باشند.
ب) دارا بودن نيروي محركه اضطراري براي مواقعي كه نيروي محركه اصلي وجود ندارد.
ج) اتاقك­هاي ويژه حمل نفرات در نقاله­هاي هوايي بايد مجهز به قفل­هايي براي جلوگيري از تخليه اتفاقي افراد باشند.

ماده ۱۰۳: ترمزهاي نقاله هوايي در صورت قطع نيروي محركه بايد به شكل خودكار عمل نمايند و نقاله را متوقف كنند.

ماده ۱۰۴: طراحـي، ساخت، نصـب و بهره­بـرداري از دكل­هاي نقاله هوايي بايد به گونه­اي باشد كه ضمن تأمين ايمني كامل، مانع از لنگر برداشتن و يا حركات اضافي صندوقه­ها در طول مسير باربري شوند.

فصل پنجم : باربري در معادن

الف ) الزامات عمومي

ماده ۱۰۵: تمامي مسيرهاي باربري بايد از لحاظ شيب و پهنا يكنواخت و تا حدامكان مستقيم و متناسب با حجم ترافيك و نوع وسايل باربري باشند و همواره در شرايط ايمن نگه‌داري شوند.

ماده ۱۰۶: تابلوي مقررات ايمني براي هر سيستم باربري بايد در ابتدا و انتهاي آن و در همه مسيرهاي ارتباطي در معرض ديد قرار داده شود.

ماده ۱۰۷: باربري همزمان با رفت و آمد نفرات فقط در صورتي مجاز است كه امكان سر خوردن وسايل باربري يا غلتيدن بار وجود نداشته باشد.

ماده ۱۰۸: تمامي مسيرهاي باربري بايد از قطعات سنگ يا ديگر موانع تميز نگه داشته شوند.

ماده ۱۰۹: اتصال يا جدا كردن وسايل باربري بايد در محل مناسب و به گونه­اي صورت پذيرد تا از حركات ناخواسته آنها جلوگيري شود.

ماده ۱۱۰: اقدامات احتياطي مناسب در كليه مسيرهاي باربري براي جلوگيري از حركت ناخواسته وسايل باربري بايد به گونه­اي پيش­بيني شود تا در موقع لزوم به شكل خودكار عمل نمايند.

ماده ۱۱۱: سوار شدن كارگران روي كليه وسايل باربري به استثناي وسايلي كه براي نفربري كارگران اختصاص دارد، ممنوع است.

ماده ۱۱۲: وسايل باربري از خط خارج شده نبايد تا زمان توقف موتور وسيله يا طناب كشنده آنها با دست بر روي ريل قرار داده شوند.

ماده ۱۱۳: در صورت نياز به حمل و نقل بارهاي سنگين و غيرمعمول از نظر وزن و ابعاد، موارد ذيل بايد زير نظر سرپرست معدن لحاظ شوند:
الف) وزن دقيق محموله مشخص شود و وسيله نقليه مناسب و ايمن براي آن انتخاب شود.
ب) مسير مناسب براي حمل و نقل در نظر گرفته شود و كل مسير قبل از حمل و نقل مورد بازرسي قرار گيرد.
ج) كليه اتصالات و زنجيرها بايد براي بار سنگين محاسبه شوند تا توانايي تحمل وزن مورد نظر را داشته باشند.

ب ) باربري دستي

ماده ۱۱۴: باربري دستي در معادن بايد بر اساس آيين­نامه حفاظتي حمل دستي بار مصوب شوراي عالي حفاظت فني صورت پذيرد.

ماده ۱۱۵: در جابه‌جايي واگن‌ها با دست يا وينچ بايد روي لبه واگن چراغ روشن نصب گردد.

ماده ۱۱۶: جابه‌جايي دستي واگن­ها در شيب­هاي بيش از نيم درجه ممنوع است.

ماده ۱۱۷: در مواردي كه كارگر ناچار است وسايل باربري را در فضاهاي تنگ هل بدهد بايد حفاظ مناسبي براي دست بر روي وسايل باربري وجود داشته باشد.

ماده ۱۱۸: فواصل واگن­ها در باربري دستي بايد به گونه­اي باشد تا از برخورد واگن­ها به باربرها جلوگيري شود.

ج ) باربري ريلي

ماده ۱۱۹: محل استقرار اپراتور لوكوموتيو در معادن زيرزميني بايد داراي كابين مسقف باشد.

ماده ۱۲۰: حداكثر سرعت مجاز باربري با قطار در معادن زيرزميني نبايد بيش از ۱۸ كيلومتر در ساعت باشد.

ماده ۱۲۱: حمل افراد بايد با واگن مخصوص نفربري انجام شود.

ماده ۱۲۲: بستن واگن­هاي حمل بار به واگن­هاي نفربر ممنوع است.

ماده ۱۲۳: حمل مواد منفجره و مواد آتشزا در واگن­هاي نفربر ممنوع است.

ماده ۱۲۴: مكانيزم اتصال واگن‌ها به يكديگر بايد از نوعي باشد كه براي بستن يا باز كردن آنها كارگر مجبور به قرار گرفتن بين دو واگن نباشد.

ماده ۱۲۵: هر لوكوموتيو بايد داراي چراغ جلو با قابليت روشنايي مؤثر تا فاصله ۳۰ متر باشد. همچنين در پشت آخرين واگن هر قطار بايد چراغ خطر قرمز رنگ يا وسايل هشداردهنده نصب شود به گونه­اي كه حداقل از فاصله ۳۰ متري ديده شود. چراغ­هاي قطار در زمان حركت بايد روشن باشند.

ماده ۱۲۶: واگن‌ها بايد به شكل دوره­اي تحت سرويس و روغن كاري و تعمير قرار گيرند. كارهاي انجام شده بايد با ذكر شماره واگن، تاريخ تعمير و سرويس و نام خانوادگي شخصي كه مجري آن بوده است در دفتر مخصوص ثبت گردد.

ماده ۱۲۷: اتصال و يا جدا نمودن واگن‌ها و كنترل اتصالات بين آنها در زمان حركت قطار ممنوع مي‌باشد.

ماده ۱۲۸: سوار شدن كمك راننده لوكوموتيو فقط روي صندلي مخصوص وي كه به طور موقت به لبه آخرين واگن قطار نصب مي‌گردد مجاز است.

ماده ۱۲۹: به منظور بلند كردن و روي ريل قرار دادن واگن‌ها و لوكوموتيوهايي كه از روي ريل منحرف و يا خارج شده‌اند لازم است كه روي هر لوكوموتيو و همچنين جنب دهانه تونل، جك مخصوص اين كار وجود داشته باشد.

ماده ۱۳۰: در موارد ذيل استفاده از واگن‌ها ممنوع است:
الف) در صورت عدم روغنكاري، سالم نبودن محور چرخ‌ها و يا وجود شكستگي در چرخ‌ها.
ب) در صورت سالم نبودن زنجير و قلاب و ديگر اجزايي كه مربوط به اتصال واگن‌ها مي‌باشند.
ج) در صورت ناقص بودن سپرهاي طرفين واگن و يا ترمز (در واگن‌هاي ترمزدار).
د) در صورت وجود نقص در سيستم تخليه واگن‌ها.

ماده ۱۳۱: مراكز بارگيري در تونل­ها بايد طوري طراحي شوند كه جاي كافي براي عبور و مرور افراد باقي بماند و شروع حركت قطار و يا واگن بايد توسط علائم هشداردهنده شنيداري و ديداري اعلام گردد.

ماده ۱۳۲: دريچه خروجي بونكرها به جز هنگام بارگيري بايد بسته باشد.

ماده ۱۳۳: ورودي محل­هاي واگن برگردان بايد توسط مانع ايمن شود تا از ورود ديگر قطارها به محل و خطر برخورد با آن جلوگيري شود.

ماده ۱۳۴: در تونل‌هاي معادن گازدار كه از نظر گاز خيزي جزء طبقه ۳ يا بالاتر از آن مي‌باشند بايد فقط از لوكوموتيوهاي مجاز براي معادن گازدار استفاده شوند.

ماده ۱۳۵: قطار نبايد از نقطه ترمز تا توقف كامل بيش از ۴۰ متر را طي نمايد.

ماده ۱۳۶: لوكوموتيو در هنگام حركت‌ بايد در ابتداي قطار واگن‌ها قرار گيرد. قرار گرفتن لوكوموتيو در انتهاي قطار واگن‌ها فقط در مواقع مانور و جابجا كردن واگن‌ها در سر دو راهي‌ها و هنگام تخليه بار مجاز است.

ماده ۱۳۷: استفاده از لوكوموتيو در موارد ذيل ممنوع است:
الف) نقص در سپرهاي جلو و عقب و يا عدم وجود آنها.
ب) ناقص بودن زنجير و قلاب و يا ساير وسايل اتصال.
ج) عيب در ترمزها.
د) نقص در سيستم اطفاي حريق.
ه) خرابي و يا عدم نور كافي چراغ لوكوموتيو.
و) خرابي دستگاه علايم هشداردهنده شنيداري و ديداري.
ز) مشاهده نقص در وسايل ضد انفجار لوكوموتيو (در تونل‌هاي خطرناك از نظر وجود گاز).
ح) عدم وجود جك همراه لوكوموتيو.
ط) ساير موارد بنا به تشخيص مسئول ايمني يا مسئول فني معدن.

ماده ۱۳۸: پايين پريدن از قطار و واگذاري رانندگي لوكوموتيو در حال حركت به ديگري ممنوع است.

ماده ۱۳۹: قبل از آن كه واگن خارج شده از خط را بلند كرده و روي خط قرار دهند بايد اقدامات ايمني براي جلوگيري از حركات ناخواسته لحاظ شود.

ماده ۱۴۰: سيستم اضطراري توقف قطارهاي نفربر بايد داراي ترمزهاي خراب ـ ايمن كه در شرايط خراب نيز قادر به توقف كامل قطار است، باشد.

ماده ۱۴۱: فاصله دو واگن در هنگام عبور از كنار هم نبايد از ۲۰ سانتيمتر كمتر باشد.

ماده ۱۴۲: ارتفاع بارگيري واگن بايد براي پيشگيري از سر ريز شدن، متناسب با ظرفيت آن باشد.

ماده ۱۴۳: همه واگن­هاي صندوقه گردان بايد مجهز به قفل باشند تا از تخليه اتفاقي صندوقه آنها جلوگيري شود.

ماده ۱۴۴: براي جلوگيري از واژگون شدن واگن در زمان تخليه بايد از زنجير ايمني كه به شاسي واگن متصل مي­شود، استفاده كرد.

ماده ۱۴۵: كنترل اتصالات واگن­ها در زمان حركت قطار مجاز نيست.

ماده ۱۴۶: سر ريل­ها در محل اتصال دو ريل به يكديگر بايد در يك سطح باشند و ريل خارجي در قوس­ها بايد بالاتر از ريل داخلي قرار گيرد. ريل­ها بايد هر ماهه توسط مسئول ايمني معدن يا نماينده وي بازرسي شوند و در صورت وجود فرسايش مؤثر در كلاهك يا مشاهده ترك­هاي طولي يا عرضي در تيغه ريل، نسبت به تعويض كامل آنها اقدام شود.

د ) لوكوموتيو باطري­دار در معادن زيرزميني

ماده ۱۴۷: باطري­ها در معادن زيرزميني بايد فقط در ايستگاه­هاي ويژه با مشخصات ذيل شارژ يا تعويض شوند:
الف) از مواد غيرقابل اشتعال ساخته شود.
ب) مجهز به وسايل مناسب و كافي براي اطفاي حريق باشد.
ج) هواي عبور كرده از روي باطري مستقيماً بايد در يك راه هوايي تخليه شود و براي تهويه جبهه كار از آن استفاده نشود.
د) دهانه­هاي راه هوايي در نزديكي سقف جاي داده شوند.
هـ) به گونه­اي باشد كه خطر سر ريز شدن آب باطري يا الكتروليت وجود نداشته باشد.
و) تجهيزات و لوازم الكتريكي ايستگاه شارژ بايد ضد جرقه باشند.

ماده ۱۴۸: آب باطري يا الكتروليت ريخته شده در ايستگاه شارژ بايد بلافاصله پاك شود.

ماده ۱۴۹: در جعبه باطري‌هاي لوكوموتيو و همچنين دريچه­هاي آن بايد در هنگام شارژ باز باشند. بستن در جعبه پس از اتمام تصاعد خروج كامل گاز از دريچه­ها مجاز است.

تبصره– در هر حال بستن در جعبه زودتر از يك ساعت پس از اتمام شارژ ممنوع است.

ماده ۱۵۰: قبل از خارج نمودن باطري از اطاق شارژ بايد ايزوله كردن و عايق‌بندي بين المنت‌ها و بدنه جعبه باطري مورد كنترل قرار گيرد.

ماده ۱۵۱: شارژ نمودن باطري‌هاي معيوب و يا كثيف ممنوع است.

هـ ) باربري با لوكوموتيوهاي الكتريكي در معادن زيرزميني

ماده ۱۵۲: درصد گاز قابل‌انفجار در هواي تمامي مسيرهايي كه در آنها از لوكوموتيوهاي الكتريكي استفاده مي­شود بايد كمتر از حد مجاز باشد.

ماده ۱۵۳: در تونل‌هايي كه به علت وجود گاز يا گرد زغال سنگ خطرناك مي‌باشند، تعميرات مربوط به وسايل برقي لوكوموتيو ممنوع است.

ماده ۱۵۴: سيم­­هاي تغذيه لوكوموتيو الكتريكي بايد داراي كليد­هاي قطع جريان در فواصل حداكثر ۵۰۰ متر و در ابتداي همه خطوط منشعب باشند.

ماده ۱۵۵: سيم­­هاي تغذيه لوكوموتيو الكتريكي بايد داراي تجهيزات حفاظتي در برابر عبور جريان اضافه باشند.

ماده ۱۵۶: سيم­­هاي تغذيه لوكوموتيو الكتريكي در معادن زيرزميني زغال سنگ بايد فقط در مسير هواي تازه شبكه تهويه نصب شوند.

ماده ۱۵۷: سيم­­هاي تغذيه لوكوموتيو الكتريكي و سيم­هاي لخت مخابراتي در موارد عبور از ميان درهاي تهويه يا در محل تقاطع با ديگر سيم­ها يا كابل­هاي حاوي برق بايد به شكل مناسبي عايق‌بندي شوند.

ماده ۱۵۸: سيم­­هاي تغذيه لوكوموتيو الكتريكي با كمتر از ۲ متر ارتفاع از كف بايد در موارد ذيل به شكل مؤثر حفاظ‌گذاري شوند:
الف) در همه نقاطي كه ممكن است محل كار واقع شده يا كارگران به طور منظم از زير سيم­هاي برق عبور نمايند.
ب) در هر دو طرف درهاي تهويه.
ج) در ايستگاه­هايي كه افراد از قطارهاي ويژه حمل نفرات پياده يا سوار مي­شوند.
د) حفاظ‌­گذاري موقت در مناطقي كه افراد در نزديكي لوكوموتيو الكتريكي يا سيم‌هاي تغذيه لوكوموتيو الكتريكي كار مي­كنند.

ماده ۱۵۹: علايم نوري واضح در مناطق تعويض خط، تقاطع­ها و مسيرها در زمان برق­دار بودن سيم لوكوموتيو الكتريكي بايد مشهود باشد.

ماده ۱۶۰: جريان برق لوكوموتيوهاي الكتريكي قطارهاي نفربري در زمان سوار و پياده شدن اشخاص بايد قطع باشد و يك علامت نوري ويژه نشان دهد كه سيم برق تغذيه لوكوموتيو الكتريكي بي­برق است.

ماده ۱۶۱: سيم يا سيم‌هاي تغذيه لوكوموتيوهاي برقي بايد به طريقي نصب شوند كه احتمال قطع شدن، برق گرفتگي يا بروز حريق وجود نداشته باشد.

ماده ۱۶۲: سيم يا سيم‌هاي تغذيه لوكوموتيوهاي برقي بايد در ارتفاع حداقل 5/ 2 متر از كف نصب شوند در غير اين صورت، جريان برق در هنگام عبور و مرور اشخاص بايد قطع شود.

ماده ۱۶۳: اطاقك راننده در لوكوموتيوهاي الكتريكي كه از سيم لخت برق مي‌گيرد بايد مسقف بوده و تجهيزات انتقال جريان بايد به طور كامل عايق‌بندي شده باشد تا احتمال برق گرفتگي راننده وجود نداشته باشد.

ماده ۱۶۴: تمام قسمت‌هاي لوكوموتيو كه جريان برق از آن عبور مي‌كند بايد به وسيله پوشش مناسبي عايق شوند.

ماده ۱۶۵: جريان برق بايد قبل از انجام هرگونه تعمير در شبكه انتقال برق به لوكوموتيو يا تعمير قسمت‌هاي الكتريكي يا مكانيكي لوكوموتيو قطع شود.

و ) باربري با لوكوموتيوهاي ديزلي و ساير وسايل نقليه ديزلي در معادن زيرزميني

ماده ۱۶۶: ميزان منوكسيدكربن در گازهاي خروجي از اگزوز لوكوموتيو ديزلي بايد كمتر از 05/ 0 درصد باشد.

ماده ۱۶۷: استفاده از لوكوموتيو ديزلي در تونل­هاي پيشروي كه تهويه آنها با بادبزن­هاي موضعي انجام مي‌گيرد به شرطي مجاز است كه مقدار گاز زغال در جريان هواي خروجي از تونل كمتر از 5/ 0 درصد باشد.

ماده ۱۶۸: دماي گازهاي خروجي از اگزوز لوكوموتيو ديزلي نبايد بيشتر از ۷۰ درجه سانتيگراد باشد و هيچ شعله­ و جرقه­اي نبايد از وسيله نقليه خارج شود.

ماده ۱۶۹: توقفگاه، محل سوختگيري و تعويض روغن لوكوموتيوهاي ديزلي بايد داراي ويژگي­هاي ذيل باشد:
الف) با جريان كافي هوا تهويه شود.
ب) از مواد غير قابل اشتعال ساخته شده باشد.
ج) كف محل بايد از لايه­اي از بتن با سطح غيرمتخلخل، با شيب مناسب و كانال­ هايي براي انتقال سيال ريخته شده پوشيده شود.
د) داراي وسايل مناسب و كافي براي اطفاء حريق باشد.

ماده ۱۷۰: سوختگيري يا تعويض روغن وسايل نقليه ديزلي فقط بايد در ايستگاه­هاي ويژه انجام شود.

ماده ۱۷۱: الياف تنظيف مواد روغني براي پيشگيري از حريق بايد در ظروف غيرقابل اشتعال جمع‌آوري شده و در اسرع وقت به سطح زمين منتقل شوند.

ماده ۱۷۲: مقدار روغن انبار شده و مواد سريع الاشتعال در داخل معادن زيرزميني نبايد بيش از ميزان مصرف براي ۲۴ ساعت آينده باشد و مخازن تخليه شده روغن بايد در اسرع وقت به بيرون از معدن برده شوند.

ز ) باربري در مسير شيب­دار با وينچ

ماده ۱۷۳: عبور و مرور افراد در زمان باربري با وينچ از مسير شيب­دار وينچ ممنوع است.

ماده ۱۷۴: سرعت باربري با وينچ نبايد از ۵ متر بر ثانيه بيشتر باشد.

ماده ۱۷۵: زنجيرهاي اتصال واگن­ها به استثناي واگن اول بايد مقاومتي معادل حداقل ۶ برابر وزن واگن پر را دارا باشند. ميزان مقاومت زنجير اتصال واگن اول بايد حداقل ۱۰ برابر وزن واگن پر باشد.

ماده ۱۷۶: بازديد از سيم بكسل وينچ بايد هر ماه توسط مسئول ايمني با اندازه­ گيري قطر سيم بكسل در محل­هاي فرسوده انجام شود و در صورت تخريب حداكثر ۵ درصد از بافت سيم بكسل بايد نسبت به تعويض آن اقدام نمود.

ماده ۱۷۷: حداقل ۳ دور اضافه از سيم بكسل بايد روي قرقره وينچ باقي بماند.

ماده ۱۷۸: ورودي محل تخليه واگن­ها بايد براي پيشگيري از ورود واگن­هاي ديگر و خطر برخورد، توسط مانع ايمني مناسب مسدود شود.

ماده ۱۷۹: قرقره وينچ بايد داراي ترمزي باشد كه در حال توقف بسته بماند.

ماده ۱۸۰: واگن­هايي كه توسط وينچ بالا كشيده مي­شوند بايد مجهز به چنگك­هايي باشند تا با گير كردن به تراورس­ها در مواقع اضطراري به عنوان ترمز عمل نموده و واگن را متوقف كنند.

ماده ۱۸۱: در صورت خروج واگن از خط بايد پس از حصول اطمينان از قفل بودن قرقره وينچ، واگن از بالا كشيده و دوباره روي خط قرار گيرد. شروع مجدد به كار مشروط به اطمينان از عدم قرار گرفتن كارگران در منطقه خطر مي­باشد.

ماده ۱۸۲: پذيرگاه بالايي راه مورب بايد داراي نرده مناسبي باشد تا از حركت ناخواسته واگن‌ها به مسير شيب­دار جلوگيري شود. باز كردن نرده بايد بعد از حصول اطمينان از بسته شدن واگن‌ها به يكديگر و سيم بكسل انجام شود.

ماده ۱۸۳: بين پذيرگاه‌ها در مسير باربري با وينچ بايد وسيله تبادل علايم موجود باشد.

ماده ۱۸۴: نزديك شدن افراد متفرقه‌اي كه در كار دستگاه‌ها دخالتي ندارند هنگام كار دستگاه‌هاي باربري در مسير شيب­دار به محوطه‌اي كه در آنها واگن‌ها از سيستم بكسل و يا زنجير جدا و تخليه مي‌گردند، ممنوع است. به اين منظور بايد در محل فوق‌الذكر تابلوي هشداردهنده نصب نمايند.

ح ) باربري در چاه (بالابرها)

ماده ۱۸۵: اگر عمق چاه به اندازه‌اي باشد كه ارتباط مستقيم بين متصديان پذيرگاه‌هاي مختلف چاه به وسيله صداي افراد به طور واضح برقرار نشود بايد اين ارتباط به وسيله هشدار دهنده صوتي يا وسايل مخابراتي برقرار گردد.

تبصره در چاه‌هايي كه از وسايل حمل و نقل براي رفت و آمد كارگران استفاده مي‌شود علاوه بر علايم ارتباطي زنگ­دار بايد ارتباط تلفني بين متصديان تمام پذيرگاه‌ها و متصدي بالابر نيز برقرار باشد.

ماده ۱۸۶: كليه قسمت‌هاي انتقال‌دهنده نيرو، سيم بكسل­ها، نگه­دارنده­ها و ترمزهاي بالابرها بايد روزانه از نظر صحت عملكرد كنترل شوند.

ماده ۱۸۷: بالابرهاي دائم بايد داراي ويژگي‌هاي ذيل باشند:
الف) داراي ريل­هاي ثابت جهت هدايت باربري در مسير باشند.
ب) سقوط اشياء از داخل آنها ممكن نباشد.
ج) بار در داخل آنها بي­حركت بماند.

ماده ۱۸۸: بالابرهاي مخصوص حمل افراد بايد داراي سرپناه و پاراشوت بوده و به علاوه دستگاه محركة آنها مجهز به تنظيم‌كننده سرعت باشد. پلاك نشان‌دهندة ظرفيت سرنشين‌هاي اين وسايل بايد به طور آشكار در محل مناسبي نصب گردد.

ماده ۱۸۹: بالابرهاي دائمي كه براي حمل افراد به كاربرده مي‌شوند بايد مجهز به سيستم نشان دهنده موقعيت اطاقك بالابر در چاه بوده و با وسايل هشداردهنده صوتي نزديك شدن آن به پذيرگاه­ها اعلام گردد.

ماده ۱۹۰: يك فضاي مناسب (چاهك) در سيستم بالابر ويژه حمل افراد در پايين­ ترين محل استقرار قفس در زير فضاي آخرين پذيرگاه جهت نصب سپرها (ضربه‌گيرها) يا ديگر وسايل مشابه به منظور كم كردن صدمات ناشي از سقوط قفس بايد حفر شود.

ماده ۱۹۱: ماشين بالابر بايد مجهز به عمق نمايي باشد كه حين عبور وسيله حمل و نقل از طبقات مختلف معدن زنگ اخباري را به شكل خودكار به صدا درآورد.

ماده ۱۹۲: نشانگر عمق بايد به نحوي نصب شود كه شنيدن صداي زنگ و ديدن آن توسط اشخاصي كه با بالابركار مي­كنند به آساني صورت پذيرد.

ماده ۱۹۳: سرعت حركت بالابر هنگام حمل مسافر نبايد از ۸ متر بر ثانيه ‎تجاوز كند.

ماده ۱۹۴: بالابر بايد داراي ترمزي باشد كه در صورت لزوم بتواند كابل فولادي را در شرايطي كه بالابر با حداكثر ظرفيت باربري در هر يك از جهات كار مي­كند، متوقف كند.

ماده ۱۹۵: ماشين‌هاي بالابر بايد به دو دستگاه ترمز جداگانه شامل ترمز عادي و ترمز ايمني كه هر يك به طور مستقل قادر به توقف ماشين باشد، مجهز گردند.

ماده ۱۹۶: ترمزها بايد به شكلي تنظيم شوند كه در صورت قطع نيروي محركه به شكل خودكار عمل كنند. همچنين انتقال نيروي محركه ماشين با بكار افتادن ترمز ايمني بايد به طور خودكار قطع شود.

ماده ۱۹۷: بالابر بايد داراي مكانيزمي باشد تا در مواقعي كه قفس به بالاتر از حد نهايي تعيين شده در سر چاه برسد نيروي محركه را قطع و سيستم ترمز را فعال كند.

ماده ۱۹۸: بالابرهايي كه براي جابه‌جايي افراد استفاده مي­شود بايد به سيستم­هاي خودكار مهار سرعت و از كارانداز ناشي از اضافه بار مجهز باشد.

ماده ۱۹۹: در چاه‌هايي كه از چرخ چاه كلاج­دار استفاده مي‌شود هر موتور بايد داراي ضامن باشد كه باز كردن ترمز و آزاد كردن كلاج به طور همزمان امكان نداشته باشد.

ماده ۲۰۰: يك نشانگر سرعت بايد در محلي كه به آساني توسط اپراتور ماشين بالابر ديده ­شود، نصب گردد.

ماده ۲۰۱: جنس كابل فلزي بايد مناسب با شرايط محيط كار انتخاب شود و در مقابل خوردگي و فرسايش مقاوم باشد.

ماده ۲۰۲: ضريب اطمينان كابل فلزي بايد حداقل ۶ باشد. به عبارت ديگر ميزان بار مفيد و بار مرده و كل وسيله باربري نبايد از يك ششم مقاومت كابل تجاوز كند.

ماده ۲۰۳: هرگاه پس از هر آزمايش مشخص شود كه تقليل قابل ملاحظه‌اي در مقاومت كابل حاصل شده و يا بيش از ده درصد عنصرهاي مشهود آن در طول سه گام پاره شده و يا تغيير محسوسي در شكل ظاهري كابل از نظر خوردگي، سائيدگي، تقليل قطر، شكستگي يا باز شدن پيچش آن حاصل شده باشد، آن كابل بايد تعويض گردد.

ماده ۲۰۴: در هر معدن كه باربري از طريق چاه با وسايل بالابر انجام مي‌گيرد، بهره‌بردار موظف است، دفتري براي ثبت موارد ذيل در معدن اختصاص دهد:
الف) نام و نشاني كارخانه سازنده كابل فلزي و وسايل مربوطه.
ب) مشخصات كابل، نوع سيم‌هاي بكار برده شده و ساختمان آن و نتيجه آزمايش‌هاي انجام شده درباره كابل نو و محاسبه مقاومت كل كابل فلزي و همچنين نتيجه آزمايش‌هايي كه برطبق مقررات مربوطه انجام مي‌شود.
ج) تاريخ شروع استفاده از كابل و نوع باربري آن.
د) وزن مرده كليه وسايلي كه كابل متحمل مي‌شود به انضمام وزن خودكابل و همچنين حداكثروزن باري كه حمل مي‌كند.
ه) تاريخ و نوع تعميرات و تاريخ سر و ته كردن كابل.
ز) تاريخ و علت خارج كردن كابل از سرويس.
ح) مقدار عملكرد كابل در حركت به طرف پايين و در حركت به طرف بالا و ميزان تن ـ كيلومتر باربري ماهانه.

ماده ۲۰۵: ماشين بالابر و متعلقات آن بايد مطابق آيين­نامه حفاظتي وسايل حمل و نقل و جابه‌جا كردن مواد و اشياء در كارگاه­ها مصوب شوراي عالي حفاظت فني بازرسي شوند.

ماده ۲۰۶: قبل از اولين استفاده منظم كاري از هر كابل فلزي بالابر در جابه‌جايي نفرات، اين كابل حداقل بايد ۲۰ مرتبه به همراه بار هم اندازه­اش به كار برده شود. كابل بالابر بعد از اين آزمايش بايد كنترل شود تا هيچ گونه صدمات مشهود در آن ايجاد نشده باشد.

ماده ۲۰۷: سيم بكسل ماشين بالابر بايد بصورت ماهانه و بعد از تميز كردن سطح كابل فلزي با عبور با سرعتي كمتر از ۵/۰ متر بر ثانيه توسط مسئول ايمني يا نماينده وي بازرسي شود.

ماده ۲۰۸: لبه طبلك­ها براي جلوگيري از لغزش بايد طوقه داشته باشند. (به استثناي طلبك­هاي مخروطي كه بايد مكانيزمي براي پيشگيري از لغزش كابل فولادي در آنها بكار رفته باشد) سر كابل بايد به شكل مناسب و ايمن به طبلك متصل شود (به استثناي بالابر از نوع اصطكاكي) به نحـوي كه حتي در زماني كه قفس بالابر در پايين­ترين نقطه قرار دارد، حداقل ۲ دور كابل فلزي بر روي طبلك باقي مانده باشد.

ماده ۲۰۹: كيج بايد داراي سقف محافظ محكم بوده و داخل آن ميله­ها يا دستگيره­هايي براي گرفتن افراد وجود داشته باشد.

ماده ۲۱۰: كيج بايد به شكل ايمن در زمان حمل افراد محصور شود تا امكان سقوط اشخاص از آن به داخل چاه وجود نداشته باشد.

ماده ۲۱۱: درهاي كيج نبايد به سمت خارج باز شوند و به شكلي بايد تنظيم شوند تا در اثر ضربه يا تكان­هاي ناگهاني باز نشوند.

ماده ۲۱۲: حداكثر ظرفيت مجاز حمل نفر و بار كه در هر كيج اجازه سوار شدن را دارند بايد بر اساس مشخصات فني، توسط سرپرست معدن تعيين شود.

ماده ۲۱۳: كف كيج بايد تحمل فشارها و تنش­هاي ايجاد شده در زمان بارگيري و تخليه در شرايط معمولي و اضطراري را داشته باشد.

ماده ۲۱۴: ارتفاع كيج نفربري بايد به اندازه­اي باشد تا اشخاص به آساني بتوانند در آن بايستند.

ط ) باربري با كاميون

ماده ۲۱۵: جاده­هاي باربري كه شيب متوسط بيش از ۵ درصد دارند بايد داراي راه­ هاي خروج اضطراري در پيچ­ها باشند تا راننده در صورت عمل نكردن ترمز دامپ تراك، بتواند با هدايت ماشين به آنها، كاميون را به شكل ايمن متوقف كند.

ماده ۲۱۶: تمام كاميون­ها در معدن بايد داراي چراغ جلو و چراغ خطر در عقب باشند و بلندي صداي سيستم هشداردهنده صوتي آنها بيشتر از بلندي صداي معمول در معدن باشد.

ماده ۲۱۷: دود خروجي از اگزوز كاميون­هاي با موتور احتراق داخلي بايد از محلي دور از محل استقرار راننده خارج شود.

ماده ۲۱۸: خودروهاي سواري كه وارد محدوده تردد دامپ تراك­ها مي­شوند بايد در روز مجهز به پرچم و در شب داراي چراغ روشن گردان باشند كه در ميدان ديد رانندگان دامپ تراك­ها قرار داشته باشد.

فصل ششم : حفاري استخراجي و اكتشافي

ماده ۲۱۹: در حفاري‌ها و معادن سطحي، شيب موقت ديواره‌ها و شيب نهايي آنها با توجه به خصوصيات مكانيكي سنگ‌ها بايد به گونه‌اي تعيين شود كه خطر ريزش و شكست نداشته باشند.

ماده 220: در ديواره­ هاي پرشيب يا ريزشي معادن سطحي بايد نسبت به ايجاد پله اطمينان با عرض مناسب اقدام شود.

ماده ۲۲۱: در معادني كه از دستگاه سيم برش الماسه استفاده مي‌شود، به منظور جلوگيري از پرتاب سگمنت (دندانه‌هاي الماسه روي سيم برش) و يا صدمات ناشي از شلاق زدن سيـم پاره شده، لازم است در مسير سيم برش پوشش حفاظتي مناسب بكار گرفته شود.

ماده 222: نحوه استفاده از سيم برش بايد به گونه­ اي باشد كه احتمال پاره شدن آن در هنگام برش وجود نداشته باشد.

ماده ۲۲۳: زمين اطراف محل كار بايد قبل از انجام عمليات برش با دقت تسطيح و كليه گوشه­هاي تيز و ناصاف كه با سيم برش در تماس خواهند بود، حذف شوند. همچنين اطراف مسير گردش سيم برش بايد كاملاً از سنگ ريزه و ساير مواد معدني پاك شود.

ماده ۲۲۴: اتصال سيم برش­هاي مختلف و استفاده از دانه­هاي سگمنت متفاوت از نظر اندازه و وزن ممنوع است.

ماده ۲۲۵: جداكردن و واژگوني بلوك سنگ بريده شده از جبهه ­ كار با استفاده از تيغه بولدوزر يا جام لودر و نظاير آن ممنوع است.

ماده ۲۲۶: در هنگام برش، جدا كردن و جابجايي بلوك‌هاي سنگ، استقرار ماشين‌آلات و افراد در پايين دست بلوك سنگ ممنوع است.

ماده ۲۲۷: سنگ‌هاي استخراجي (كوپ‌ها) بايد به طور منظم و روي بزرگترين سطح مقطع قرار گيرند تا از سقوط آنها جلوگيري شود.

ماده ۲۲۸: در حفر ترانشه براي اكتشاف و نمونه‎برداري بايد تمهيدات لازم براي پيشگيري از ريزش ديواره صورت پذيرد. در ترانشه­ها و چاهك­هايي كه به عمق بيش از 5/ 1 متر هستند بايد براي بالا و پايين رفتن از نردبان استفاده شود.

ماده ۲۲۹: در ترانشه و چاهك‌هايي كه خطر انباشتگي گاز وجود دارد ورود و كار افراد بايد پس از تهويه و اطمينان از بي‌خطر بودن آن محل‌ها انجام شود.

ماده ۲۳۰: عمليات تسطيح و پاكسازي جبهه كار در هنگام كار دستگاه حفاري تنها با اجازه مسئول فني معدن مجاز است.

ماده ۲۳۱: دهانه‌هاي حفاري­ قائم و شيب­دار كه خطر سقوط افراد در آنها وجود دارد بايد به نحو ايمن مسدود شوند.

ماده ۲۳۲: در جبهه كارهاي معادن سطحي و زيرزميني، به ويژه پس از آتشباري، لازم است كليه قسمت‌هاي سست شده (لقي‌ها) در جبهه كار و ديواره‌ها و سقف‌ها با دقت لق‌گيري شده و يا به طور مطمئني از ريزش آنها جلوگيري بعمل آيد. ورود كارگران و شروع به كار آنان در محل بايد پس از لق‌گيري به طور مطمئن انجام شود.

ماده ۲۳۳: حفاري‌هاي متروكه و كارگاه‌هايي كه استخراج آنها تمام شده است بايد به نحوي مسدود شوند كه از ورود افراد به آنها جلوگيري شود و اختلالي در تهويه معدن بوجود نيايد.

ماده ۲۳۴: در مورد فضاي حفاري شده در عمليات استخراج زيرزميني بايد امكان ‎نشست‎ سطح زمين و احتمال خطرات را در بيرون و يا درون معدن پيش‎بيني كرده و با تدابيري نظير پر‎كردن محل استخراج و يا كنترل نشست سطح زمين و يا مانند آن از بروز خطر جلوگيري ‎كرد.

ماده ۲۳۵: شكست­ها و ريزش­هاي پله­ها و ديواره­ها در معادن سطحي بايد به طور مستمر بررسي و كنترل شوند.

فصل هفتم : نگهداري

ماده 236: شبكه­ هاي حفاري­هاي زيرزميني با توجه به پايداري سنگ‌ها و تغيير شكل آنها بايد به طوردايم ازنظركنترل جابه‌جايي طبقات در معدن و نگهداري سقف و ديواره­ها بررسي و در صورت لزوم به وسايل نگهداري مناسب تجهيز گردند.

ماده ۲۳۷: حفاري­هاي زيرزميني بايد منطبق بر طرح و مشخصات فني نگهداري كه به تأييد مسئول فني رسيده است، اجرا شوند.

ماده ۲۳۸: كليه‎ وسايل نگهداري نصب‎شده در معدن بايد داراي مقاومت و استحكام لازم باشند.

ماده ۲۳۹: درموقع نصب، تعويض و يا تعمير وسايل نگهداري بايد اقدامات احتياطي لازم براي جلوگيري از ريزش بعمل آيد.

ماده ۲۴۰: در نصب وسايل نگهداري رعايت اصول كلي ذيل الزامي است:
الف) وسيله نگهداري بعد از حفاري بايد بلافاصله پس از اتمام لق­گيري سينه كار نصب شود.
ب) بين وسيله نگهداري و سنگ­هاي اطراف بايد تماس به خوبي برقرار شود.
ج) از نظر تغييرشكل‌پذيري بين سنگ و نگهداري بايد هماهنگي وجود داشته باشد (وسيله نگهداري نه خيلي صلب و نه خيلي شكل پذير باشد).
د) از تخريب ناشي از هوازدگي سنگ­ها بايد جلوگيري شود.
هـ) از باز و بسته كردن و نصب مكرر وسايل نگهداري بايد اجتناب نمود.
و) سيستم نگهداري بايد با مقطع حفاري و تغيير شرايط توده سنگ قابل تطبيق باشد.
ز) سنگ­هاي اطراف وسيله نگهداري بايد هر چه كمتر دستكاري شوند.

ماده ۲۴۱: استفاده از سيستم نگه­داري موقت به عنوان سيستم نگه­داري دائم ممنوع است.

ماده ۲۴۲: اتصال چوب بست­ها بايد بطور صحيح انجام گيرد به طريقي كه در محل اتصال سرلا به ستون فاصله‌اي وجود نداشته باشد.

ماده ۲۴۳: در صورت سستي كف تونل يا كارگاه بايد نسبت به نصب تكيه‌گاه­هاي مناسب براي تمامي ستون­ها اقدام شود.

ماده ۲۴۴: در صورت ريزش سقف و ايجاد حفره، ابتدا بايد دراسرع وقت وسايل نگهداري موقت براي جلوگيري از ريزش بيشتر در آن محل نصب شود و سپس نسبت به نصب وسايل نگهداري دائمي اقدام گردد.

ماده ۲۴۵: سرپرست هر قسمت موظف است در هر نوبت كار حداقل يك بار سقف، ديوارها، راهروها و وسايل نگهداري جبهه كار قسمت مربوطه را كاملاً بازديد و در صورت مشاهده عيب و نقص فوراً نسبت به رفع آن اقدام نمايد. همچنين در پايان هر نوبت كاري قبل از حصول اطمينان از استحكام كارگاه نبايد محل كار را ترك كند.

ماده ۲۴۶: بازيابي وسايل نگهداري لازم است با استفاده از وسايل و تجهيزات مناسب مانند تيفور صورت پذيرد و كارگران در حين بازيابي بايد در محلي مطمئن مستقر شوند. اين كار بايد تحت نظارت مسئول ايمني يا مأمورين ايمني انجام شود.

ماده ۲۴۷: وسايل نگهداري چاه‌ها و همچنين كارگاه‌ها و حفرياتي كه به طور مداوم فعال نيستند بايد در فواصل زماني كه توسط مسئول ايمني معدن تعيين مي­شود مورد بازديد و كنترل قرار گيرند.

ماده ۲۴۸: ستون‌هاي چوبي نگهداري بايد از پوست و گره تميز شده و استفاده از چوب‌هاي با قطر كم، مقطع نامناسب و يا معيوب به عنوان ستون يا جزئي از آن ممنوع است.

ماده ۲۴۹: بخش­هاي آسيب‌ديده سيستم نگهداري بايد بلافاصله با رعايت اصول ايمني تعويض و يا تقويت شوند.

ماده ۲۵۰: برداشتن بيش از دو قاب چوبي و يا فلزي در هنگام تعويض وسايل نگهداري يا تعريض تونل­ها در يك زمان ممنوع است و قبل از برداشت هر قاب نگهداري بايد قاب‌هاي طرفين آن به اندازه كافي تقويت شوند.

ماده ۲۵۱: تعويض وسايل نگهداري در محل تقاطع حفاري‌ها بايد طبق مشخصات فني مربوطه كه به تأييد سرپرست معدن رسيده است انجام ‌شود.

ماده ۲۵۲: وسايل نگهداري بايد با قيود و بست­ها به نگهداري­هاي مجاور همبند و ثابت شوند.

ماده ۲۵۳: سيستم نگهداري در لايه­هاي شيب­دار بايد به گونه­اي نصب شود كه حداكثر قابليت نگهداري را با توجه به شيب لايه يا جابه‌جايي احتمالي دارا باشد.

ماده ۲۵۴: حداقل طول پيچ سنگ براي كنترل سقف نبايد از ۱ متر كمتر باشد.

ماده ۲۵۵: پيچ سنگ­هاي مكانيكي بايد حداكثر تا ۵۰ درصد نقطه تسليم يا ظرفيت تكيه‌گاهشان تحت كشش قرار گيرند.

ماده ۲۵۶: در نصب قاب­هاي كشويي رعايت نكات ذيل الزامي است:
الف) قطعات در هر اتصال بايد كاملاً موازي و در تماس با يكديگر باشند.
ب) در هر اتصال حداقل ۴۰ سانتيمتر از هر قطعه روي يكديگر قرار گيرند.
ج) وضعيت اتصال­ها بايد مرتباً بررسي و كنترل شوند.

ماده ۲۵۷: تمامي ستون­هاي يك قاب بايد در سطح عمود بر سقف نصب شوند.

ماده ۲۵۸: بين ستون­ها بعد از پايه­گذاري بايد لارده‌گذاري شود. طول لاردها بايد كمي بيـش از فاصله دو چـوب بست باشد و پشـت لارده‌ها بايـد با سنگ لاشه پر شوند.

ماده ۲۵۹: نگهداري­هاي قدرتي بايد در اسرع وقت بعد از ايجاد يك برش در ضخامت ماده معدني پيشروي كنند به نحوي كه فضاي استخراج شده، حداقل زمان بدون نگهداري باقي بماند.

ماده ۲۶۰: سيستم كاري در روش جبهه كار طولاني مكانيزه بايد به گونه­اي باشد كه احتمال درگيري افراد با ماشين‌آلات وجود نداشته باشد.

فصل هشتم : مواد منفجره و آتشباري

الف ) الزامات عمومي

ماده ۲۶۱: آتشبار بايد دوره آموزشي لازم را گذرانده و صلاحيت وي توسط سازمان‌هاي ذيصلاح تأييد شود.

ماده ۲۶۲: هر آتشبار بايد دفتر مخصوصي جهت ثبت مقدار مواد منفجره دريافتي و مصرفي داشته باشد. پس از اتمام هر دفتر، آتشبار بايد آن را به سرپرست معدن تحويل داده و حداقل تا شش‎ماه نگهداري شود.

ماده ۲۶۳: بكار بردن باروت در معادن زيرزميني ممنوع است.

ماده ۲۶۴: قراردادن ماده منفجره در مجاورت برف، يخ و آتش ممنوع است.

ماده ۲۶۵: بكار بردن مواد منفجره يخ زده يا فاسد ممنوع است.

ماده ۲۶۶: بكـار بردن فـتيله‌اي كه حتي يـك بار رطوبت به آن نفوذ كرده و يا تحت تأثير حرارت و برودت قرار گرفته و يا به نحو ديگري مشخصات فني خود را از دست داده باشد، ممنوع است.

ماده ۲۶۷: پيدا شدن يا مفقود شدن مواد منفجره و دستگاه آتش­كن در داخل يا خارج معدن بايد فوراً به سرپرست معدن گزارش شود.

ماده ۲۶۸: آتشباري فقط با خرجگذاري در چال مجاز بوده و استفاده از مواد منفجره در خارج از چال ممنوع است.

ماده ۲۶۹: قبل از استفاده از هر صندوق به منظور اطمينان از سالم بودن فتيله و همچنين آگاهي از سرعت اشتعال آن بايد از آن نمونه برداري و آزمايش شود.

ماده ۲۷۰: امحاء مواد منفجره فاسد بايد منحصراً توسط مسئولين ذيربط و با رعايت اصول ايمني مربوط به مخاطرات و آلودگي ناشي از عمليات امحاء انجام ‌شود.

ماده ۲۷۱: كليه مواد منفجره در معادن بايد بر اساس تاريخ و مطابق دستورالعمل كارخانه سازنده، نگهداري و مصرف شوند.

ب ) انبار مواد منفجره

ماده ۲۷۲: جايگاه موقت فتيله و چاشني بايد مجزا از جايگاه موقت ساير مواد منفجره بوده و فاصلة بين آنها كمتر از ۱۵ متر نباشد. اين جايگاه نبايد در جاهاي سرد و مرطوب، پر رفت و آمد و در معرض بروز آتش‌سوزي و انفجار باشد. در و قفل و بست اين جايگاه‌ها بايد كاملاً محكم بوده و بر روي در ورودي تابلوي اخباري با عبارت «مواد منفجره» با خط خوانا نصب شود.

ماده ۲۷۳: آن مقدار از مواد منفجره پيش‌بيني شده براي مصرف روزانه كه به مصرف نرسيده است يا مواد منفجره‌اي كه به علت نقص در عمليات انفجاري باقي مانده است بايد فقط در جايگاه موقت نگهداري شود.

ماده ۲۷۴: آتشبار نبايد با همراه داشتن مواد منفجره به جايگاه موقت چاشني و همچنين با همراه داشتن چاشني به جايگاه موقت مواد منفجره وارد شود.

ماده ۲۷۵: داخل انبار مواد منفجره و همچنين محوطه اطراف آن تا فاصله ۵۰ متري بايد از وجود كليه مواد سريع‌الاحتراق مانند مواد نفتي، تكه‌هاي پارچه، كاغذ، خار، بته و نظاير آن پاكيزه نگهداري شود.

ماده ۲۷۶: مقدار مواد منفجره ورودي و خروجي از انبار بايد با ذكر دقيق زمان در دفتر مخصوص ثبت شود.

ماده ۲۷۷: در انبار مواد منفجره بايد نكات ذيل رعايت شود:
الف) صندوق حاوي مواد منفجره طوري قرار داده ‎شود كه فشنگ‌ها به صورت قائم قرار نگيرد.
ب) صندوق مواد منفجره و چاشني در داخل انبار باز نشود.
ج) صندوق مواد منفجره و چاشني بايد به آرامي جابجا گردد و از پرتاب كردن و يا لغزاندن آن خودداري شود.
د) با كفش ميخ دار نبايد وارد انبار مواد منفجره و چاشني شد.
هـ) صندوق­هاي محتوي مواد منفجره و چاشني بايد طوري روي هم چيده شوند كه ارتفاع آنها از ۲ متر يا ۵ صندوق در هر رديف بيشتر نبوده و بين هر دو رديف فضاي كافي براي تهويه مناسب وجود داشته باشد. ضمناً حداقل فـاصله رديف صندوق‌ها با ديوار نبايد از ۳۰ سانتيمتر كمتر باشد. همچنين صندوق‌هاي زيرين بايد روي الوارهاي مناسب چيده ‎شوند.
و) انبار بايد مطابق آيين­نامه پيشگيري و مبارزه با آتش‌سوزي در كارگاه‌ها مصوب شوراي عا لي حفاظت فني به وسايل پيشگيري از آتش‌سوزي مناسب مجهز شود.

ماده ۲۷۸: در انبار مواد منفجره بايد به طرف بيرون باز شود.

ماده ۲۷۹: نشت كارتن‌هاي ديناميت بايد با آب داغ تميز شود.

ماده ۲۸۰: راهروهاي انبار مواد منفجره بايد با علايم اخباري شبرنگ مشخص شود.

ماده ۲۸۱: حمل و استفاده از كبريت، فندك‌ و هرگونه وسايل ايجادكننده شعله و همچنين وسايل الكترونيكي و برقي در انبار مواد منفجره ممنوع‌ است.

ماده ۲۸۲: در انـبارهاي مواد منفجره فقط بايد از چراغ ايمني براي روشنايي استفاده گردد و از بكار بردن هر نوع چراغ ديگر و سيم كشي برق خودداري شود.

ماده ۲۸۳: نصب دماسنج كه حداقل و حداكثر درجه حرارت را در داخل انبار نشان دهد، براي كنترل درجه حرارت ضروري مي‌باشد.

ماده ۲۸۴: درجه حرارت انبار مواد منفجره بايد بين ۱۰ تا ۳۰ درجه سانتيگراد باشد.

ماده ۲۸۵: انباردار مواد منفجره بايد داراي صلاحيت كافي بوده و صلاحيت وي به تأييد سازمان­هاي ذيصلاح رسيده باشد.

ماده ۲۸۶: ورود اشخاص غيرمجاز به انبار ممنوع است.

ماده ۲۸۷: آتشبار بايد مواد منفجره و چاشني پيش‌بيني شده مصرف روزانه را با تسليم رسيد فقط در مقابل در انبار دريافت نمايد. ورود وي و ساير افراد به استثناء متصدي انبار به انبارهاي مواد منفجره ممنوع است.

ماده ۲۸۸: باز كردن صندوق محتوي مواد منفجره بايد حداقل در فاصله ۵۰ متري از انبار و با وسايل مخصوص انجام شود.

ماده ۲۸۹: مواد منـفجره بايد بعد از اتمام عمليات چالزني براي خرج­گذاري به سر چال­هاي حفاري شده آورده شوند.

ماده ۲۹۰: حداقل محل چال زدن تا محل قرار گرفتن مواد منفجره نبايد كمتر از ۱۰۰ متر باشد.

ج ) حمل و نقل مواد منفجره

ماده ۲۹۱: حمل و نقل مواد منفجره به معدن بايد طبق آيين­نامه ارايه شده از سوي سازمان ذيصلاح انجام شود.

ماده ۲۹۲: حمل مواد منفجره به مقدار مورد احتياج بايد در كيسه برزنتي يا جعبه مخصوصي كه بدين منظور ساخته شده صورت گيرد. كيسه‌ها يا جعبه‌ها بايد داراي بست و قفل بوده و كليد آن در اختيار آتشبار باشد. حداكثر ظرفيت هر كيسه ۱۵ كيلوگرم و حداكثر ظـرفيت هر صندوق ۲۵ كيلوگرم است. حمل بيش از يك كيسه يا يك صندوق به وسيله يك نفر ممنوع است.

ماده ۲۹۳: مواد منفجره پودري يا مايع بايد توسط وسايل نقليه مخصوص حمل شود.

ماده ۲۹۴: قرار دادن چاشني همراه با ماده منفجره اصلي در يك كيسه يا يك صندوق يا يك وسيله نقليه ممنوع است.

ماده ۲۹۵: قراردادن لوازم و اشياء متفرقه درون كيسه برزنتي يا جعبه محتوي مواد منفجره ممنوع است.

ماده ۲۹۶: در صورت حمل مواد منفجره به وسيله لوكوموتيو در داخل معدن، قطار مربوطه بايد داراي واگن مخصوص بوده و روي آن علايم خطر نصب شود. رعايت نكات ذيل نيز در اين مورد الزامي است:
الف) حمل چاشني به وسيله واگن حامل مواد منفجره ممنوع است.
ب) به غير از راننده و آتشبار و كمك‎آتشبار، استفاده ساير افراد از قطار حمل‎ مواد منفجره ممنوع است.
ج) قطار حامل مواد منفجره بايد حداقل ۸۰ متر با قطارهاي نفربر فاصله مكاني داشته باشد.
د) هر گونه حمل و نقل در داخل معدن تا فاصله ۱۰۰ متري از واگن حاوي مواد منفجره ممنوع است.

ماده ۲۹۷: هنگام حمل مواد منفجره با وسايل حمل و نقل در چاه‌هاي معدني نبايد اشخاص ديگري غير از آتشبار و كمك او از وسايل حمل و نقل حامل مواد منفجره استفاده نمايند. متصدي بالابر چاه بايد قبلاً مأموران پذيرگاهي را كه محموله در آنجا تخليه مي‌شود، مطلع نمايد.

ماده ۲۹۸: حمل و نقل مواد منفجره در زمان رعد و برق ممنوع است.
د) عمليات آتشباري

ماده ۲۹۹: عمليات آتشباري در معدن بايد به وسيله آتشبار كه از طرف سرپرست معـدن به اين سمت گمارده شـده است انجام گيـرد و مسئوليت انجام عمليات آتشباري به عهده وي مي­باشد.

تبصره استفاده از يك نفر كمك آتشبار در معادن زغال و زيرزميني الزامي است.

ماده ۳۰۰: عمليات آتشباري بايد پس از اتمام عمليات حفاري و تخليه جبهه كار از كليه تجهيزات و مواد قابل اشتعال و دور كردن افراد غيرمجاز از محل انجام شود.

ماده ۳۰۱: حمل مواد منفجره به محلي كه كارگران هنوز مشغول چال‎زني هستند ممنوع است.

ماده ۳۰۲: عمليات آتشباري بايد به گونه­اي طراحي و اجرا شود كه از پرتاب سنگ به خارج از محدوده عملياتي پيشگيري شود.

ماده ۳۰۳: آتشبار نبايد غير از وسايلي كه سرپرست معدن اجازه استفاده از آن را داده است از وسايل ديگري براي انجام عمليات استفاده نمايد.

ماده ۳۰۴: آتشباري بايد طبق طرح مصوب مورد تأييد مسئول فني معدن شامل نقشه قرارگيري چال‌ها در جبهه كار، نوع مواد منفجره و چاشني، عمق، شيب و مقدار مواد منفجره و طريقة خرجگذاري هر چال، شماره تأخير چاشني‌ها يا ترتيب انفجار چال‌ها، طريقة بستن مدار و ساير مشخصات مورد نياز براي آتشباري با نظارت مسئول ايمني انجام گيرد.

ماده ۳۰۵: چاشني‌گذاري فشنگ‌ها بايد فقط در محل آتشباري بلافاصله قبل از خرجگذاري صورت گيرد.

ماده ۳۰۶: در نزديكي جبهه كار بايد محل مطمئني كه در معرض ريزش سنگ نباشد براي چاشني گذاري انتخاب شود.

ماده ۳۰۷: آتشبار مجاز است فقط تعداد چالي را كه مي‌تواند در يك مرحله منفجر نمايد و يا ماشين آتش­كن توانايي انفجار آن را دارد خرجگذاري نمايد.

ماده ۳۰۸: قبل از خرجگذاري و تا لحظه انفجار تا ۳۰ متري محل آتشباري، نبايد هواي فشرده آزادانه جريان داشته باشد.

ماده ۳۰۹: چنانچه دو جبهه كار به فاصله كمتر از ۱۰ متر از يكديگر قرار گرفته باشند، آتشباري هم زمان آن دو جبهه كار ممنوع است.

ماده ۳۱۰: آتشبار بايد قبل از خرجگذاري، چال را كاملاً تميز نمايد و از آماده بودن چال براي فشنگ گذاري مطمئن شود.

ماده ۳۱۱: سنبه مورد استفاده براي خرجگذاري بايد چوبي، مقاوم و كاملاً راست و صاف باشد. بكار بردن سنبه‌هاي فلزي ممنوع است.

ماده ۳۱۲: اتصال چاشني به فتيله اطمينان بايد منحصراً توسط انبردست مخصوص انجام‎گيرد.

ماده ۳۱۳: طـول فتيله اطمينان بايد به اندازه‌اي باشد كه آتـشبار بتواند پس از آتش كردن، خود را به محل امني برساند و در هر صورت طول اين فتيله نبايد از يك متر كمتر و مقداري از فتيله كه از چال بيرون مي‌ماند نبايد از ۲۰ سانتيمتر كمتر باشد.

ماده ۳۱۴: انفجار بيش از ۱۰ چال در يك نوبت آتشباري با فتيله اطمينان در معادن زيرزميني ممنوع است.

ماده ۳۱۵: گره زدن يا تا كردن فتيله اطمينان ممنوع است.

ماده ۳۱۶: آتشبار بايد طرف ديگر فتيله اطمينان را كه به چاشني متصل مي‌شود، به‎صورت عمودي و طرفي را كه براي آتش كردن در نظر گرفته مي‌شود به صورت مورب قطع كند.

ماده ۳۱۷: در آتشباري با چاشني بايد چاشني ابتدا در فشنگ ماده منفجره و سپس در داخل چال قرار داده شود. در هر حال بايد حداقل يك فشنگ فعال خرجگذاري شود.

ماده ۳۱۸: خالي كردن چال خرجگذاري شده به هر علت ممنوع است.

ماده ۳۱۹: فشنگ چاشني‌دار بايد به آرامي و بدون وارد كردن هر گونه فشار در داخل چال قرار داده شود.

ماده ۳۲۰: اتصال چاشني به فتيله بايد با رعايت فاصله لازم از فشنگ انجام شود و سپس چاشني در داخل فشنگ ماده منفجره قرار گيرد.

ماده ۳۲۱: در كليه چال‌هايي كه در يك نوبت آتشباري مي‌شوند بايد از يك نوع چاشني الكتريكي (ساخت يك كارخانه) استفاده شود.

ماده ۳۲۲: مدار انفجار قبل از اتصال كابل هدايت برق به دستگاه آتش­كن بايد توسط اهم‌متر وي‍ژه آتشباري آزمايش شود و سيم‌هاي اصلي هدايت برق پس از حصول اطمينان از صحت مدار به دستگاه آتش­كن متصل شوند.

ماده ۳۲۳: كنترل مدار آتشباري الكتريكي فقط بايد با اهم متر وي‍‍ژه آتشباري انجام شود.

ماده ۳۲۴: اتصال كابل هدايت برق به سيم چاشني‌ها و همچنين به دستگاه آتش­ كن منحصراً بايد توسط آتشبار و پس از اتمام خرجگذاري و آزمايش مدار و دور شدن كليه افراد از جبهه كار انجام گيرد.

ماده ۳۲۵: پس از خرجگذاري بايد چال‌ها را به طور معين و با موادي كه طبق طرح تعيين شده است مسدود نمود.

ماده ۳۲۶: زمان و محل عمليات آتشباري بايد با اطلاع مسئول فني معدن و مسئول ايمني باشد.

ماده ۳۲۷: سرپرست معدن مكلف است نسبت به شناسايي و مسدود نمودن حريم ناشي از آتشباري اقدام نمايد.

ماده ۳۲۸: كارفرما مكلف است آتشبار را به وسايل حفاظت فردي ضد الكتريسيته ساكن مجهز كند.

ماده ۳۲۹: آتشبار موظف است هنگام عمليات آتشباري، اقدامات ذيل را بعمل آورد:
الف) از برقراري تهويه در جبهه كارهاي زيرزميني اطمينان حاصل نمايد.
ب) دستگاه آتش­كن برقي را قبل از هر نوبت عمليات آتشباري آزمايش و نتيجه را در دفتر مخصوص ثبت نمايد.
ج) قبل از جابه‌جايي چاشني­ها يا مداربندي نسبت به تخليه الكتريسيته ساكن بدن خود اقدام نمايد.
د) قبل از آتشباري از ورود اشخاص به محل عمليات جلوگيري نمايد.
ه) ۱۵ دقيقه قبـل از شروع انفجار با كشيدن آژير منقطع كه بلندي صداي آن به گونه­اي است كه در تمام نقاط متأثر از آتشباري در معدن شنيده مي­شود شروع عمليات آتشباري را به سايرين اطلاع دهد و ۵ دقيقه قبل از شروع لحظه انفجار، آژير منقطع به آژير ممتد تبديل شود.
و) بعد از همه محل كار را ترك كند.

ماده ۳۳۰: در صورتي كه آتشبار جهت حفاظت از پناهگاه خاصي در آتشباري زيرزميني استفاده مي‌كند، فاصله پناهگاه تا محل آتشباري بايد حداقل ۸۰ متر باشد. در معادن زيرزميني در صورت نبودن پناهگاه فاصله آتشبار از محل آتشباري در تونل‌هاي مستقيم بايد حداقل ۲۰۰ متر باشد.

ماده ۳۳۱: آتشبار بايد پس از حصول اطمينان از انفجار كليه چال‌ها و سپري شدن مدت كافي (حداقل ۱۵ دقيقه) محل را بازديد و در صورتي كه خطري از نظر گازهاي سمي و مضر وجود نداشته باشد و كارگاه را ايمن تشخيص دهد اجازه ادامه كار را بدهد. ميزان گازهاي سمي ناشي از آتشباري نبايد از 008/ 0 درصد حجمي در هواي محل آتشباري بيشتر باشد.

ماده ۳۳۲: براي از بين ‎بردن خطر ناشي از چال آتش نشده بايد بر اساس دستورالعمل شركت سازنده مواد منفجره و يا رعايت مراتب ذيل عمل شود:
الف) در معادن زيرزميني كه از چال زن­ دستي يا جامبودريل براي حفاري استفاده مي­شود به ترتيب از نقطه‌اي به فاصله حداقل ۴۰ يا ۶۵ سانتيمتر از دهانه چال آتش نگرفته و به موازات آن، چال جديدي حفر و پس از خرجگذاري آن را آتش نمود. اين چال به هيج وجه نبايد وارد حريم­هاي مذكور شود.
ب) در معادن سطحي از نقطه‌اي به فاصله حداقل ۱۵۰ سانتيمتر از دهانه چال آتش نگرفته و به موازات آن، چال جديدي حفر و پس از خرجگذاري آن را آتش نمود. اين چال به هيج وجه نبايد وارد حريم ۱۵۰ سانتيمتري چال آتش نشده شود.
ج) بارگيري سنگ‌هاي حاصل از انفجار اخير بايد با حضور آتشبار انجام گيرد تا در صورتي كه فشنگ‌هاي منفجر نشده‌اي باقي مانده باشد به جايگاه موقت نگهداري مواد منفجره تحويل شود.
د) ورود سايرين به اين محدوده تا خاتمه كليه عمليات ممنوع است.

ماده ۳۳۳: چنانچه هنگام لق‌گيري و بارگيري به وجود چال منفجر نشده پي برده شود و يا احتمال چال منفجر نشده وجود داشته باشد بايد بلافاصله كار متوقف و كليه افراد محل را ترك نموده و مراتب به اطلاع سرپرست معدن رسانده شود.

ماده ۳۳۴: اقدامات لازم براي از بين‎بردن چال منفجر نشده، فقط با نظارت مستقيم آتشبار مجاز است.

ماده ۳۳۵: چنانچه آتشبار نتواند براي از بين بردن چال منفجر نشده اقدام كند، لازم است بلافاصله سرپرست معدن را در جريان امر قرار دهد.

ماده ۳۳۶: آتشبار نبايد چال‌هاي خرجگذاري شده را رها نموده و قبل از آتشباري آن‌ها به كار ديگري مشغول شود.

ماده ۳۳۷: كليه چال‌هاي خرجگذاري شده بايد در يك نوبت منفجر شوند.

ماده ۳۳۸: اگر يك يا چند فشنگ چاشني‌گذاري شده مورد استفاده قرار نگيرد، آتشبار موظف است بلافاصله و قبل از آتش كردن چال‌ها، چاشني اين فشنگ‌ها را خارج كرده و آنها را به جايگاه موقت نگهداري مواد منفجره منتقل نمايد.

ماده ۳۳۹: چاشني گذاري در چال‌ها در شرايطي كه احتمال رعد و برق وجود دارد ممنوع است.

ماده ۳۴۰: در زمان اتصال چاشني‌ها به همديگر تا شعاع ۳۰ متري از محل، حمل و استفاده از وسايل الكترونيكي و كليه وسايل پخش امواج الكترومغناطيسي مثل گوشي تلفن همراه و بيسيم ممنوع است.

ماده ۳۴۱: براي منفجر كردن مواد منفجره به روش الكتريكي نبايد از سيم‌هاي بدون روپوش استفاده كرد. استفاده از برق شبكه معدن براي انفجار چاشني ممنوع است.

ماده ۳۴۲: شبكه الكتريكي انفجار بايد دو خطه باشد و در محل اتصال، سيم­ها محكم به يكديگر متصل شوند.

ماده ۳۴۳: سيم­هاي مدار انفجار تحت هيچ شرايطي نبايد با سيم­هاي شبكه برق معدن تماس پيداكنند.

ماده ۳۴۴: با همبندكردن اجزاء و اتصالات سيستم هواي فشرده و پيش‌بيني سيستم اتصال به زمين بايد از خطر تجمع الكتريسيته ساكن در زمان خرج‌گذاري نيترات آمونيوم با هواي فشرده پيشگيري كرد.

ح ) مقررات ويژه آتشباري در معادن زغال سنگ

ماده ۳۴۵: در معادن داراي گاز زغال يا گرد زغال فقط بايد از مواد منفجره مجاز (ضدگاز زغال) براي آتشباري در جبهه كارهاي زغالدار استفاده شود.

ماده ۳۴۶: قبل از خـرجگذاري آتشبار بايد هواي اطراف جبهه كار را تا شعاع ۳۰ متري آزمايش نمايد تا در صورتي كه ميزان گاز زغال از يك درصد تجاوز كند از خرجگذاري خودداري نموده و مراتب را به سرپرست معدن اطلاع دهد.

ماده ۳۴۷: در معادن داراي گاز زغال يا گرد زغال منحصراً بايد از دستگاه‌هاي آتش­كن مخصوص اين معادن استفاده شود.

ماده ۳۴۸: در محلي كه آتشباري انجام مي‌شود بايد وسايل اطفاي حريق مناسب موجود باشد.

ماده ۳۴۹: استفاده از هواي فشرده براي تميز كردن چال‌هاي آتشباري ممنوع است.

ماده ۳۵۰: اطراف محل آتشباري بايد با اسپري آب، مرطوب و با پودرسنگ پوشيده شده باشد تا از انفجار گرد زغال جلوگيري شود.

ماده ۳۵۱: استفاده از فتيله­هاي معمولي و انفجاري در معادني كه در آنها گاز زغال يا گرد زغال وجود دارد، ممنوع است و آتشباري بايد فقط با چاشني الكتريكي ايمن و سيم­هاي روپوش­دار صورت گيرد.

ماده ۳۵۲: آتشباري در مواردي كه ميزان گاز زغال در محل انفجار بيش از يك درصد باشد يا خطر سرايت انفجار به محل‌هاي متروكه، حفاري­ها و شكستگي‌هاي گازدار وجود دارد ممنوع است.

ماده ۳۵۳: چال‌ها بايد پس از خرجگذاري با مواد غير قابل اشتعال و غيرسيليسي مسدود شوند.

فصل نهم : تهويه معدن

الف ) الزامات عمومي

ماده ۳۵۴: تمام قسمت‌هاي دروني معدن، غير از قسمت‌هايي كه مسدود گرديده، بايد به وسيله گردش منظم هواي سالم تهويه شود، به طوري كه جريان هوا محسوس باشد. هواي معدن بايد از نظر گرما و رطوبت قابل تحمل بوده و همواره مقدار گرد و غبار و گازهاي مضر آن كمتر يا برابر حد مجاز باشد.

ماده ۳۵۵: كار كردن در محل‌هايي كه هواي آن كمتر از 19٪ اكسيژن داشته و يا تشعشع مواد راديواكتيو آن از ۳۰۰  ميكروكوري در ليتر تجاوز نمايد و يا ميزان گازهاي مضر بيش از حد مجاز باشد، ممنوع است.

ماده ۳۵۶: ميزان گازهاي مضر در هواي معدن نبايد از مقادير حدود تماس شغلي عوامل بيماري­زا تجاوز كند.

ماده ۳۵۷: سرپرست معدن يا مسئول ايمني بايد مسئولين اندازه‌گيري،‌ فواصل زماني اندازه‌گيري و دستگاه‌هاي مناسب براي اندازه‌گيري مشخصات هواي معدن را تعيين نموده و ترتيبي اتخاذ نمايد تا مشخصات هواي معدن با درج تاريخ و ساعت در دفتر مخصوص تهويه ثبت شود. اين دفتر تا شش ماه پس از پر شدن نيز بايد نگهداري شود. مشخصات هواي معدن، علاوه بر ثبت در دفتر مخصوص تهويه بايد روي تابلوهايي كه به اين منظور اختصاص داده شده و در محل ورودي معدن و پذيرگاه‌هاي طبقات و يا محل‌هاي اندازه‌گيري نصب مي‌گردد، ثبت شود.

ماده ۳۵۸: دستگاه‌هاي گازسنج و اندازه‌گيري مشخصات هوا بايد به طور متناوب طبق دستورالعمل كارخانه سازنده يا دستورالعملي كه به تأييد مسئول ايمني يا مسئول فني معدن رسيده است توسط افراد آموزش ديده مورد بازديد و كنترل قرار گيرد.

ب )‌ عمليات تهويه

ماده ۳۵۹: مشخصات هوا در هر معدن زيرزميني بايد با برقراري جريان تهويه مناسب در قسمت‌هاي مختلف در شرايط مجاز نگهداري شود.

ماده ۳۶۰: معادن زيرزميني بايد داراي نقشه­هاي تهويه (كه به تأييد مسئول فني و مسئول ايمني معدن رسيده است) باشند. محاسبات و نقشه­هاي تهويه بايد حداقل هر شش ماه يك بار و همچنين هنگام تغيير در شبكه حفاري‌هاي معدن تجديد شوند. در نقشه­هاي تهويه لازم است شبكه تهويه معدن، مشخصات مسيرهاي تهويه، مشخصات بادبزن‌هاي اصلي و فرعي، جهت‌هاي جريان هوا، مقدار هوا، مقاومت و افت فشار هر شاخه و كل معدن، محل‌هاي درهاي تهويه و ساير خصوصيات تهويه نشان داده شود. نسخه‎هايي از نقشة تهويه و همچنين نقشة رفع سوانح بايد نزد سرپرست معدن، مسئول فني، مسئول ايمني، مسئول نجات، مسئول تهويه و ساير مسئولين مربوطه موجود بوده و بعلاوه در دفتر معدن نيز نصب شده باشد.

ماده ۳۶۱: راهروهاي مخصوص گردش هوا بايد مرتباً بازديد شده و هميشه تميز و بدون مانع بوده و در صورت ريزش فوراً تعمير شود.

ماده ۳۶۲: در مواقعي كه تهويه معدن زيرزميني به روش طبيعي انجام مي‌شود بايد ترتيبي اتخاذ شود تا در تمامي فصول، از اخلال در تهويه مؤثر معدن جلوگيري شود.

ماده ۳۶۳: در مواردي كه تهويه طبيعي كافي نباشد بايد از وسايل تهويه مصنوعي استفاده شود. گردش هوايي كه توسط اين وسايل ايجاد مي‌شود تا آنجا كه ممكن است بايد با گردش طبيعي هوا مطابقت داشته باشد.

ماده ۳۶۴: بادبزن‌هاي اصلي تهويه بايد در محفظة غيرقابل اشتعال نصب و با راهرو مخصوص غيرقابل اشتعال به بادبزن به چاه يا تونل اصلي تهويه متصل شوند. دهانه چاه يا تونل اصلي بايد با هوابندهاي مؤثر مسدود شده و در مواقع لزوم تعويض جهت جريان هوا امكان‌پذير باشد.

ماده ۳۶۵: بادبزن­هاي اصلي تهويه معدن بايد داراي امكانات ذيل باشد:
الف) بادبزن يدكي براي پشتيباني مواقعي كه بادبزن اصلي از كار مي­افتد.
ب) منبع جايگزين براي تأمين نيروي مورد نياز بادبزن.
ج) نشانگر خودكار فشار تهويه.
د) مجهز به وسيله‌اي باشد كه توقف بادبزن‎ را اعلام نمايد.

ماده ۳۶۶: ديواري كه براي نصب در تهويه ساخته مي‌شود بايد از اطراف در داخل سنگ‌هاي تونل فرو رفته و كاملاً محكم و نفوذناپذير باشد. محل عبور افراد بايد از محل عبور وسايل نقليه مجزا گردد. بلندترين نقطه وسيله نقليه تا بالاي چارچوب در بايد حداقل ۵۰ سانتيمتر و از پهلوها حداقل ۲۵ سانتيمتر فاصله داشته باشد.

ماده ۳۶۷: استفاده از پرده تهويه به جاي در تهويه ممنوع است.

ماده ۳۶۸: حداقل ۲ در براي راهروهايي كه به نصب در تهويه نياز دارند و ۲ يا ۳ در براي راهروهاي پر عبور و مرور بايد نصب شود. فاصله نصب درهاي متوالي از يكديگر در راهروهاي باربري بايد از طول يك قطار بزرگتر و در ساير راهروها حداقل ۵ متر باشد. به هنگام عبور و مرور همواره بايد حداقل يكي از درهاي متوالي بسته باشند.

ماده ۳۶۹: چنانچه راهروهاي ورودي و خروجي اصلي تهويه نزديك به هم باشند ديوارها و درهاي بين آن دو بايد طوري ساخته شوند كه در مواقع انفجار يا آتش‌سوزي به آساني خراب نشوند.

ماده ۳۷۰: درزگيري و كيپ‌ كردن در محل تقاطع راه‌هوايي اصلي و راه هوايي خروجي هوا بايد به شكلي صورت پذيرد كه به آساني حتي در مواقعي نظير انفجار و آتش‌سوزي خراب نشود.

ماده ۳۷۱: راه‌هاي متروكه بايد به ترتيبي مسدود شوند كه كارگران نتوانند از آنها عبور نمايند و در عين حال خللي در تهويه بوجود نياورند.

ماده ۳۷۲: هنگامي كه در جريان تهويه عادي قسمتي از معدن، خللي حاصل شود كار در آن قسمـت بايد تا برقراري مجدد تهويه تعطيل گردد. شروع مجدد كار مشروط به اجازه سرپرست معدن است.

ماده ۳۷۳: هرگونه تغيير درسيستم تهويه معدن فقط با ‎دستور سرپرست معدن مجاز است.

ماده ۳۷۴: تعميرات و تغيير كلي در تهويه اصلي معدن بايد هنگامي صورت گيرد كه كليه كاركنان معدن به استثناي افرادي كه انجام تعميرات به عهده آنها است از درون معدن خارج شده باشند.

ماده ۳۷۵: رساندن جريان هواي تازه به جبهه كارها از مسيري كه در آن ريزش يا تخريب اتفاق افتاده ممنوع است.

ماده ۳۷۶: حداقل سرعت مجاز هوا 25/ 0 متر بر ثانيه است و حداكثر سرعت مجاز در قسمت‌هاي مختلف معدن به شرح زير مي‌باشد:

۱ چاه تهويه (بدون تجهيزات) سرعت دلخواه
۲ كانال تهويه و چاه تهويه بزرگ (با تجهيزات) ۱۵ متر بر ثانيه
۳ چاه باربري ۱۰ متر بر ثانيه
۴ حفاري­هاي اصلي، چاه نفر رو و تونل ميان بر و چاه مورب ۸ متر بر ثانيه
۵ براي حفاري­هاي معدني در امتداد لايه زغال سنگ و يا سنگ ۶ متر بر ثانيه
۶ كارگاه استخراج ۴ متربر ثانيه

ماده ۳۷۷: حداكثر هواي مورد نياز براي هر جبهه كار و براي كل معدن در محاسبات تهويه همواره بر اساس نوبت‎كاري كه حداكثر تعداد كارگران در آن مشغول به كار هستند بايد محاسبه ‌شود. ميزان هواي مورد نياز براي هر فرد در محاسبات حداقل بايد ۶ مترمكعب در دقيقه فرض شود.

ماده ۳۷۸: نصب تور سيمي در مقابل پروانه بادبزن الزامي است و بكار انداختن بادبزن بدون حفاظ ممنوع است.

ماده ۳۷۹: بادبزن‌هاي موضعي بايد به طريقي نصب شوند كه هواي تازه را به جبهه كار برسانند. ظرفيت هوادهي بادبزن محلي نبايد از ۷۰ درصد هوايي كه از طريق تهويه عمومي معدن به محل نصب آن مي‌رسد، بيشتر باشد. هرگاه چند بادبزن محلي به صورت موازي در يك محل نصب شده باشند، جمع هوادهي مجموع بادبزن‌ها بايد حداكثر ۷۰ درصد مقدار هوايي باشد كه از طريق تهويه عمومي به محل نصب بادبزن‌ها مي‌رسد.

ماده ۳۸۰: حداكثر فاصله دهانه لوله تهويه تا جبهه كار بايد در معادن فاقد گاز ۱۲ متر و در معادن گازدار ۸ متر باشد.

ماده ۳۸۱: ايستگاه‌هاي اندازه‌گيري مقدار هوا بايد در مناطق اصلي ورودي و خروجي هوا و در قسمت‌هايي كه مسير آن مستقيم و كيفيت نگهداري آن مناسب است ايجاد شود . همچنين بايد تابلوهايي شامل اطلاعات: (تاريخ و ساعت اندازه­گيري، سطح مقطع عرضي گذر هوا، مقدار واقعي و محاسبه‌اي هوا و سرعت جريان هوا) در آن مناطق نصب شود.

ج ) مقررات ويژه تهويه معادن زغال سنگ (معادن گازدار و گرد زغالدار)

ماده ۳۸۲: در تمامي معادن زغال سنگ علاوه بر لازم‌الاجرابودن كليه مقررات تهويه؛ اجراي مقررات ويژه تهويه معادن زغال سنگ ضروري است.

ماده ۳۸۳: حد مجاز گاز زغال در قسمت‌هاي مختلف معدن بايد به شرح ذيل باشد:
الف) در مسير هواي برگشتي از هر جبهه كار كمتر از ۱ درصد.
ب) در مسير هواي خروجي از شبكه معدن كمتر از 75/ 0 درصد.
ج) در مسير هواي تازه براي تهويه هر جبهه كار كمتر از 5/ 0 درصد.
د) در محل‌هاي تعميراتي، متروكه و ريزشي و در مدت كوتاه كمتر از ۲ درصد.
ه) ميزان گاز زغال در هيچ زمان و هيچ قسمتي از معدن نبايد بيش از5/ 2 درصد باشد.

ماده ۳۸۴: نصب سيستم مانيتورينگ هواي معدن و سنجش خودكار گاز زغال در لايه­هاي زغال سنگ طبقه سه و چهار الزامي است.

ماده ۳۸۵: حسگرهاي تشخيص گاز زغال بايد در نزديكي سينه كارها و در تاج تونل­ها و هر چه نزديكتر به سقف نصب شوند.

ماده ۳۸۶: مسئولين پيشروي و استخراج در همه معادن زغال سنگ بايد مجهز به دستگاه گازسنج باشند و ميزان گاز زغال را در شروع و پايان نوبت كاري اندازه­گيري نموده و به سرپرست معدن گزارش نمايند.

ماده ۳۸۷: دستگاه­هاي استخراج مكانيزه زغال سنگ بايد مجهز به حسگرهاي تشخيص گاز زغال بطور پيوسته باشند و در صورت افزايش گاز زغال، بيش از ۲۵/۱ درصد آن را به طور خودكار خاموش كنند.

ماده ۳۸۸: استفاده از هواي فشرده به منظور تهويه در مناطقي كه گاز زغال با غلظت بالاي ۲ درصد وجود دارد ممنوع است.

ماده ۳۸۹: بادبزن­‌هاي تهويه به هيچ عنوان در فاصلة بين نوبت­هاي كاري يا زمان تعطيلات نبايد خاموش شوند و تنها در زمان تعميرات، تعويض و يا وصل قطعات كانال تهويه و با دستور كتبي مسئول فني معدن و با پيش­بيني تمهيدات ديگري براي تهويه، مي­توانند خاموش شوند.

ماده ۳۹۰: كانال‌هاي تهويه بايد از استحكام كافي براي جلوگيري از تاخوردگي و خم شدن بيش ‌از حد برخوردار باشند و با بست‌هاي مناسب به سقف نصب شوند.

ماده ۳۹۱: تهويه به روش طبيعي در معادن زغال سنگ، معادن گازدار و معادن گرد زغال­دار ممنوع است.

ماده ۳۹۲: مسئولان اندازه‌گيري گاز موظف هستند قبل از شروع هر نوبت كاري در محل كار حاضر شده و كارگاه‌ها و محل‌هاي مشكوك را بازديد نموده و درصد گاز زغال را به وسيله دستگاه گازسنج اندازه‌گيري نمايند.

ماده ۳۹۳: محل‌ها و فواصل زماني اندازه‌گيري توسط سرپرست معدن تعيين مي‌شود. در هر حال حداقل تعداد دفعات اندازه‌گيري گاز در محل‌هاي فاقد گازسنج خودكار ثابت بايد به قرار ذيل باشد:
الف) هواي برگشتي از هر جبهه كار فعال، در معادن طبقه ۱ و ۲ دوبار در هر نوبت كاري و در معادن طبقه ۳ و ۴ و معادن خطرناك از نظر پرتاب ناگهاني، سه بار در هر نوبت كاري.
ب) هواي برگشتي از هر جبهه كار غيرفعال، جايگاه ماشين‌آلات (مثل وينچ و غيره) و هواي خروجي معدن يك بار در روز.

ماده ۳۹۴: علاوه بر اندازه‌گيري‌هاي منظم جاري، تمام كاركنان نظارت فني (مسئولين ايمني، مهندسين و تكنسين‌ها) بايد ضمن تجهيز به وسايل گازسنجي و گذراندن دوره آموزشي مربوطه، موظف هستند تا هنگام بازديد از جبهه كارها، درصد گاز را اندازه‎گيري نمايند.

ماده ۳۹۵: درصد گاز تا فاصله حداقل ۲۰ متري دستگاه‌هاي الكتريكي بايد بعد از هر توقف بادبزن و پس از رفع اشكال در امر تهويه و عادي شدن آن اندازه‌گيري شود و در صورت مجاز بودن مجدداً راه‌اندازي شوند.

ماده ۳۹۶: اگر درصد گاز در محلي بيش از حد مجاز باشد بايد بلافاصله جريان برق قطع، كار تعطيل و كارگران را از محل خارج كرد. شروع مجدد كار پس از انجام تهويه كافي و رسيدن درصد گاز به حد مجاز امكان­پذير است.

ماده ۳۹۷: انجام هر نوع عملي كه ايجاد جرقه يا شعله نمايد در معادن داراي گاز زغال يا گرد زغال ممنوع است و كليه تجهيزات و دستگاه‌ها بايد ضد جرقه باشند.

ماده ۳۹۸: قسمت‌هايي كه بهره‌برداري آنها به پايان رسيده يا موقتاً تعطيل شده و يا مورد استفاده قرار نمي‌گيرند بايد مانند ساير قسمت‌ها به خوبي تهويه شوند و يا به وسيله مصالح مناسب به طور نفوذ ناپذير كاملاً مسدود گردند.

ماده ۳۹۹: در معادن گازدار چنانچه رساندن درصد گاز به حد مجاز با دستگاه‌هاي تهويه دشوار باشد بايد قبل از استخراج، عمل گاززدايي (دگازاژ) از لايه مورد نظر و لايه‌هاي مجاور بعمل آيد.

ماده ۴۰۰: در مناطقي كه خطر مواجه با حفره­هاي گاز يا انفجار سنگ وجود دارد بايد با حفر چال­هاي بلند در جهت پيشروي از وجود حفره­هاي احتمالي آگاه شد و اقدامات ايمني براي بر طرف كردن خطر تصاعد آني و انفجار سنگ انجام گيرد.

ماده ۴۰۱: در معادني كه احتمال خودسوزي دارند بايد حداقل يك بار در هر نوبت كاري درصد دي اكسيد كربن در جبهه كارها اندازه‌گيري شوند.

ماده ۴۰۲: زغال سنگ‌هايي كه هنگام استخراج گرد توليد مي‌نمايند، بايد به اندازه كافي با آب مرطوب شوند و هنگام استخراج و در محل‌هاي بارگيري به واگن نيز بايد به آنها آب پاشيده شود.

ماده ۴۰۳: در جبهه كارها و مناطقي كه در آنها خطر انفجار گرد زغال وجود دارد بايد به طور مرتب گرد زغال موجود روي سقف و زمين و ديوارها و وسايل نگهداري را جمع‌آوري و خارج نمود و به منظور پيشگيري از بروز انفجار بايد همواره مقدار مواد سوختني در گرد و خاك انباشته را با پاشيدن آهك يا خاك نرم و پودر سنگ يا مواد ديگر در حد كمتر از ۳۰ درصد حجمي نگه داشت.

ماده ۴۰۴: در معادني كه در آنها خاك ­پاشي براي خنثي­سازي گرد زغال معمول است بايد نام محل و تاريخ خاك ‎پاشي و نمونه‎برداري از مخلوط خاك و گرد زغال موجود در محل و همچنين نتايج آزمايش‌هاي مربوط به قابليت اشتعال نمونه گرفته شده، در دفتر مخصوصي ثبت شود.

ماده ۴۰۵: چنانچه ميزان مواد سوختي در نمونه گرفته شده از ۳۰ درصد حجمي تجاوز نمايد بايد بلافاصله با خاك ­پاشي مجدد درصد آن پايين آورده شود.

فصل دهم : روشنايي

ماده ۴۰۶: حداقل روشنايي عمومي در معادن زيرزميني برحسب نوع منطقه به شرح جدول ذيل است.

منطقه حداقل روشنايي(لوكس)
محدوده كف چاه ۶۰
اطراف چاه ۳۰
تعميرگاه زيرزميني ۵۰
راهروهاي حمل و نقل ۱۰
كارگاه استخراج ۱۵
نقاط بارگيري ۲۰
محدوده ماشين‌آلات ۲۵
راهروهاي عبور افراد ۳۰
جبهه كارهاي پيشروي­ ۲۰

ماده ۴۰۷: ورود افراد به معادن زيرزميني بدون چراغ انفرادي ممنوع است.

ماده ۴۰۸: لامپ­هاي روشنايي فردي بايد حداقل شدت روشنايي ۱۵۰ لوكس را در فاصله ۲/۱ متري در مدت ده ساعت تأمين كنند.

ماده ۴۰۹: در معادن زغال سنگ بايد منحصراً از چراغ باطري­دار ايمني استفاده شود.

ماده ۴۱۰: چراغ‌هاي انفرادي در زمان تحويل به كارگران بايد كاملاً سالم و آماده به كار باشند.

ماده ۴۱۱: ساختمان چراغ بايد طوري باشد كه فقط در چراغخانه بتوان با وسايل مخصوص آن را باز و بسته كرد.

ماده ۴۱۲: استفاده از چراغ كاربيتي يا چراغ اطمينان شعله­اي در معادن زيرزميني ممنوع است.

ماده ۴۱۳: ساختمان چراغخانه نبايد از مصالح قابل اشتعال ساخته شده باشد و بايد خوب تهويه شود و به گونه­اي طراحي شود تا كاركنان در مواقع خطر بتوانند محل كار را فوراً ترك نمايند.

ماده ۴۱۴: استفاده از بخاري و شعله آزاد و همچنين استعمال دخانيات در چراغخانه ممنوع است.

ماده ۴۱۵: چراغخانه بايد به وسايل آتش نشاني از قبيل كپسول‌هاي اطفاء حريق مناسب و جعبه‌هاي مخصوص ماسه و غيره مجهز باشد.

ماده ۴۱۶: تعداد چراغ‌هاي سالم انفرادي در هر چراغخانه بايد ده درصد بيشتر از تعداد كارگران زيرزميني باشد.

ماده ۴۱۷: مسئول ايمني معدن موظف است حداقل يك بار در ماه، تمام چراغ‌هاي انفرادي را بازديد و دقيقاً كنترل نمايد.

ماده ۴۱۸: كارهاي اكتشافي و كار در معادن سطحي در هواي تاريك و مه آلود بدون تأمين روشنايي مناسب ممنوع است.

ماده ۴۱۹: گريدر زني نزديك لبه‌ها و كنار ديواره‌هاي بلند در صورت عدم تأمين روشنايي كافي ممنوع است.

ماده ۴۲۰: در معادن سطحي كه در نوبت­هاي كار عصر و شب نيز فعال بوده و عمليات معدنكاري در هواي تاريك انجام مي­شود روشنايي كافي محوطه كاري بايد تأمين شود.

فصل يازدهم : تأسيسات برق

ماده 421: اجراي آيين­نامه­ هاي حفاظتي «تأسيسات الكتريكي در كارگاه‌ها» و «سيستم اتصال به زمين (ارتينگ)» مصوبات شوراي عالي حفاظت فني در كليه معادن الزامي بوده و به علاوه در معادني كه خطر وقوع انفجار گازهاي معدني و گرد زغال وجود دارد مقررات ويژه اين آيين­نامه نيز لازم‌الاجرا است.

ماده ۴۲۲: در صورت استفاده از دو رشته ريل راه‌آهن براي برگشت جريان برق بايد در دو انتها و نيز به فاصله ۶۰ متر يك اتصال الكتريكي بين دو رشته بر قرار شود.

تبصره – اختلاف ولتاژ برق بين ريل و زمين نبايد از 15 ولت تجاوز كند.

ماده ۴۲۳: كابل‌ها بايد دور از لوله‌هاي آب و هواي فشرده و گاز در محل خشك قرار گيرند. ضمناً كابل‌هاي زيرزميني بايد داراي روپوش سربي و بدون درز باشند.

ماده ۴۲۴: قرار دادن و يا نزديك كردن اشياء (حتي اشياء شخصي نظير: انگشتر، ساعت مچي و غيره) به سيم‌هاي برق به علت خطر اتصالي يا جرقه ممنوع است.

ماده ۴۲۵: شبكه‌هاي مخابراتي يا شبكه‌هاي مخصوص علامت دادن بايد با شبكه برق فاصله كافي داشته باشند.

ماده ۴۲۶: هر يك از پذيرگاه‌هاي داخل معدن بايد به وسيله تلفن و يا وسايل ارتباطي ديگر به مركز نيرو يا پست مركزي ترانسفورماتور خارج معدن در ارتباط باشد.

ماده ۴۲۷: تمام قسمت‌‌هاي شبكه موقت برق بايد در آخر هر نوبت كار به طور مطمئن از مدار خارج شوند.

ماده ۴۲۸: كليه تعميرات روي كابل‌ها بايد در خارج از معدن انجام گيرد.

ماده ۴۲۹: در چاه‌ها و تونل­هاي خروج هوا و محل‌هاي مرطوب بايد از كابل زره­دار مخصوص كه روپوش نسوز و مقاوم در برابر خوردگي دارد با رعايت پيوستگي كامل از نظر الكتريكي، اتصال مطمئن به سيستم اتصال به زمين و اتصال مطمئن در دو انتها به تجهيزات استفاده شود.

ماده ۴۳۰: شبكه مخصوص علايم برقي بايد با جريان برق با ولتاژ كمتر از ۲۵ ولت كار كند.

ماده ۴۳۱: در معادن داراي گاز زغال و يا گرد زغال فقط تأسيسات ذيل را مي‌توان به طور ثابت برقرار كرد:
الف) كابل‌هاي زره­دار در راه‌هايي كه داراي وسيله نگهداري مطمئن و سالم بوده و جريان كافي هوا برقرار و ميزان گاز زغال در آنها از يك درصد تجاوز نكند.
ب) سيم‌هاي ساده روپوش­داري كه در لوله‌هاي فلزي با عايق داخلي قرار داشته باشد مشروط بر آن كه هواي كافي و منظم در اطراف لوله در جريان بوده وميزان گاز زغال در آنها از يك درصد تجاوز نكند.
ج) دستگاه‌ها و موتورهايي كه در مقابل گاز زغال بي‌خطر تشخيص داده شده، مشروط بر اين كه در محل استقرار آنها هوا به طور منظم عبور كرده و ميزان گاز زغال در آنها از يك درصد تجاوز نكند.

ماده ۴۳۲: هواي معدن بايد طوري جريان داشته باشد كه تمام تأسيسات برق به خوبي تهويه گردد.

ماده ۴۳۳: متصديان مربوط بايد دستگاه‌هاي ضد انفجار برقي را حداقل روزي يكبار بازديد و بررسي كنند و هر هفته يك بار نيز متخصص برق آنها را بازديد و درصورت لزوم تعمير نمايد.

ماده ۴۳۴: متصدي برق بايد قبل از روشن نمودن تأسيسات برقي اطمينان حاصل نمايد كه ميزان گاز از حد مجاز پايين­تر است.

ماده ۴۳۵: سرپرست معدن بايد نقشه كامل و دقيق از تأسيسات برق را هميشه در معدن نگهداري نمايد.

ماده ۴۳۶: جريان برق بايد در جاهايي كه آتش‌سوزي رخ مي‌دهد فوراً قطع شود.

ماده ۴۳۷: كابل­هاي برق بايد از صدمات فيزيكي ناشي از سقوط سنگ، عبور و مرور، گيركردن زير ماشين و نظاير آن حفاظت شوند.

ماده ۴۳۸: كابل­هاي تغذيه ماشين‌آلات برقي متحرك مانند شاول­هاي الكتريكي بايد بوسيله پل­هاي مناسب براي عبور وسايل نقليه از صدمات ناشي از رفت و آمد ماشين‌آلات در معدن مصون باشند.

ماده ۴۳۹: از لوله­هاي انتقال آب و هواي فشرده، شيلنگ­هاي با پوشش فلزي نبايد به عنوان وسيله اتصال به زمين استفاده كرد.

فصل دوازدهم : آتش‌سوزي و انفجار

الف ) الزامات عمومي

ماده ۴۴۰: تمام معادن بايد به وسايل اعلام و اطفاي حريق مناسب منطبق بر آيين‌نامه پيشگيري و مبارزه با آتش‌سوزي در كارگاه­ها مصوب شوراي عالي حفاظت فني تجهيز شده، نگهداري و آزمايش شوند.

ماده ۴۴۱: برج چاه، ديوار ساختمان­هاي اطراف آن، ديواره چاه­ها و دهانه ارتباطي آنها و كليه تأسيسات زيرزميني از قبيل: موتورخانه­ها، انبارها، تعميرگاه­ها و پمپ­خانه­ها بايد از مصالح و مواد غيرسوختني ساخته شوند.

ماده ۴۴۲: هر فردي كه متوجه آتش‌سوزي شود بايد سريعاً مراتب را به مسئولين مربوطه اطلاع دهد و اقدامات اوليه براي مهار و پيشگيري از گسترش حريق را صورت دهد.

ماده ۴۴۳: در معادن زيرزميني بايد ماسك تنفسي (رسپيراتور) مناسب و چراغ ايمني به تعداد كافي براي گروه آتش نشاني آماده باشد. استفاده از تجهيزات ايمني و وسايل حفاظت فردي مناسب بر اساس آيين­نامه‌هاي مربوطه مصوب شوراي عالي حفاظت فني الزامي است.

ماده ۴۴۴: اگر به منظور اطفاي حريق تمام يا قسمتي از معدن را با آب پر كرده باشند بايد آزمايش‌هاي لازم از جهت وجود گاز سولفور هيدروژن بعمل آيد و در صورت وجود اين گاز بايد اقدامات لازم انجام گيرد. تخليه آب و شروع مجدد كار بايد با حضور مسئول مربوطه انجام پذيرد.

ماده ۴۴۵: نگهداري و حمل مايعات و گازها ي با نقطه اشتعال پايين در معادن زيرزميني منوط به رعايت مشخصات شركت سازنده و برگه اطلاعات ايمني مواد (M.S.D.S) است.

ب ) مقررات ويژه زغال سنگ

ماده ۴۴۶: بازديدهاي مخصوص از نظر پيشگيري از آتش‌سوزي يا گرم شدن زغال سنگ بايد قبل از هر نوبت كاري انجام گيرد.

ماده ۴۴۷: در صورتي كه از ديوار سدكننده براي مجزا كردن قسمت در حال سوختن در معادن زيرزميني استفاده شود اين ديوار بايد روزانه از لحاظ نفوذ ناپذير بودن هوا و درجه حرارت آن و همچنين هواي پشت سد، بازرسي و نتايج بازرسي‌ها در دفتر ثبت و هر وضع غيرعادي فوراً به سرپرست معدن اطلاع داده شود.

ماده ۴۴۸: خراب كردن ديوار سدكننده آتش منوط به اطمينان از سالم بودن هواي پشت آن است. هنگام خراب كردن ديوار بايد يك گروه نجات مجهز به دستگاه‌هاي تنفسي در نزديكي محل مستقر و آماده باشد.

ماده ۴۴۹: در معادن زغال سنگ استفاده از آتش بند براي پيشگيري از گسترش انفجار گرد زغال الزامي است. محل نصب آتش بندها بايد در طرح معدن مشخص شوند.

ماده ۴۵۰: نرم و خشك بودن خاك و پودرسنگ در آتش بندهاي خاكي و پر بودن آب در ظرف‌ها در آتش بندهاي آبي بايد به طور هفتگي كنترل شود و در صورت سفت شدن يا به حالت خميري در آمدن پودرسنگ، بايد تعويض شوند. آخرين تاريخ تعويض خاك در آتش‌بندهاي خاكي بايد در دفتر مخصوص تهويه ثبت شود.

فصل سيزدهم : كمك‌هاي اوليه و نجات

ماده ۴۵۱: معادن سطحي با بيش از ۱۰۰ نفر، معادن زيرزميني غير زغال سنگ با بيش از ۷۰ نفر و معادن زيرزميني زغال سنگ با بيش از ۵۰ نفر كارگر در هر نوبت كاري بايد از امكانات و نفرات موظف در تشكيلات امداد و نجات برخوردار باشند.

تبصره – در معادن با تعداد نفرات كمتر در هر نوبت كاري بايد از پرسنل غير موظف معدن كه آموزش­هاي لازم براي عمليات امداد و نجات در مواقع بحران را طي نموده‌اند، استفاده ­مي‌شود.

ماده ۴۵۲: گروه امداد و نجات با نظر مسئول ايمني و بر حسب ضرورت بايد مجهز به دستگاه­هاي تنفس انفرادي، دستگاه گازسنج مناسب، برانكارد و نظاير آن باشند اين دستگاه­ها بايد مرتباً و در فواصل زماني مناسب بازديد و آزمايش شده و هميشه براي استفاده آماده باشند.

ماده ۴۵۳: افراد گروه نجات بايد هر سال دو بار مورد معاينه پزشكي قرار گيرند تا در صورتي كه واجد شرايط نباشند از گروه خارج شده و افراد ديگر به جاي آنها انتخاب گردند.

ماده ۴۵۴: در شبكه زيرزميني معادن بايد ايستگاه­هاي كمك­هاي اوليه مناسب، تجهيزات امداد و نجات و نيازهاي ضروري تعبيه شود.

ماده ۴۵۵: تنظيم و طراحي برنامه مقابله با سوانح در تمام معادن الزامي است و بايد متناسب با هر معدن توسط سرپرست معدن تهيه و تمرين شود.

ماده ۴۵۶: به استناد مواد ۹۱ و ۹۵ قانون كار جمهوري اسلامي ايران، مسئوليت رعايت مقررات اين آيين­نامه بر عهده كارفرماي كارگاه بوده و در صورت وقوع هر گونه حادثه به دليل عدم توجه كارفرما به الزامات قانوني، مكلف به جبران خسارات وارده مي­باشد.

اين‎آيين‎نامه مشتمل بر ۱۳ فصل و۴۵۶ ماده و ۱۱ تبصره درجلسه ‎مورخ 20/ 09/ 1391 شوراي عالي حفاظت ‎فني تدوين و درتاريخ 3/ 11/ 1391 به تصويب وزير تعاون، كار و رفاه ‎اجتماعي رسيده است و ۱۵ روز پس از درج در روزنامه رسمي قابل اجرا مي­باشد.
اين آيين­نامه جايگزين آيين­نامه ايمني در معادن، مورخ 25/ 11/ 1379  شوراي عالي حفاظت فني مي­گردد.

وزير تعاون، كار و رفاه اجتماعي ـ عبدالرضا شيخ‌الاسلامي