قانون الحاق دولت جمهوري اسلاميايران به كنوانسيون بينالمللي نايروبي درباره انتقال لاشه كشتيها مصوب 1389,02,28با اصلاحات و الحاقات بعدي
ماده واحده ـ به دولت جمهوري اسلامي ايران اجازه داده ميشود به كنوانسيون بينالمللي نايروبي درباره انتقال لاشه كشتيها، مصوب 2007 ميلادي (برابر با 1386 هجري شمسي) به شرح پيوست ملحق گردد و با توجه به بند (4) ماده (15) با انتخاب روش داوري موضوع جزء (پ) بند(1) ماده (287) كنوانسيون سازمان ملل متحد در باره حقوق درياها، مصوب 1982 ميلادي (برابر با 1361 هجري شمسي) اسناد الحاق را نزد امين اسناد توديع نمايد.
تبصره 1 ـ وزارت راه و شهرسازي (سازمان بنادر و دريانوردي) مسؤول اجراء كنوانسيون ميباشد و تغيير مجري برعهده دولت است.
تبصره 2ـ ارجاع به داوري موضوع ماده واحده توسط دولت جمهوري اسلاميايران منوط به رعايت قوانين و مقررات مربوط است.
تبصره 3ـ رعايت اصل هفتاد و هفتم (77) قانون اساسي جمهوري اسلاميايران براي هرگونه بازنگري يا اصلاح كنوانسيون در اجراء ماده(14) آن، الزامي است.
بسم الله الرحمن الرحيم
كنوانسيون بينالمللي نايروبي درباره انتقال لاشه كشتيها
مصوب 2007ميلادي (برابر با 1386 هجريشمسي)
مقدمه
دولت هاي عضو اين كنوانسيون؛
با آگاهي از اين واقعيت كه لاشه كشتيها، در صورت عدم انتقال ممكن است سبب ايجاد خطري براي دريانوردي يا محيط زيست دريايي شوند؛
با اعتقاد به نياز به تصويب رويهها و قواعد بين المللي يكسان جهت حصول اطمينان از انتقال فوري و مؤثر لاشه كشتيها و پرداخت غرامت براي هزينههاي مترتب بر آن؛
با توجه به اين كه بسياري از لاشه كشتيها ممكن است در قلمرو دولتها از جمله درياي سرزميني واقع شده باشند؛
با تصديق منافعي كه از يكنواختي نظامهاي حقوقي حاكم بر مسؤوليت و پاسخگويي (مالي) براي انتقال لاشه كشتيهاي موجد خطر حاصل ميشود؛
با در نظر داشتن اهميت كنوانسيون سازمان ملل متحد درباره حقوق درياها، مصوب 10 دسامبر 1982 ميلادي(برابر با 19/9/1361هجري شمسي) در خليج منتگو و حقوق بين المللي عرفي درياها و نياز بعدي جهت اجراء اين كنوانسيون طبق مفاد مزبور؛ به شرح زير توافق نموده اند:
ماده 1ـ تعاريف
از نظر اين كنوانسيون:
1ـ « منطقه كنوانسيون» يعني منطقه انحصاري اقتصادي يك دولت عضو، كه طبق حقوق بينالملل تعيين شده است يا اگر دولت عضوي چنين منطقهاي را تعيين نكرده است يك منطقه فراتر يا مجاور درياي سرزميني آن دولت كه توسط دولت مزبور طبق حقوق بين الملل تعيين شده و بيش از 200 مايل دريايي از خطوط مبدائي كه از آنها عرض درياي سرزميني آن اندازه گيري ميشود، امتداد نمييابد.
2ـ «كشتي» يعني شناور درياپيما از هر نوع كه باشد و شامل قايقهاي پرنده، هوا ناوها، زير درياييها، ناوهاي شناور و سكوهاي شناور، به استثناء زماني كه سكوهاي مزبور در موقعيتي قرار دارند كه به امر اكتشاف، استخراج يا استحصال منابع معدني بستر دريا مشغول هستند، ميشود.
3ـ « سانحه دريايي» يعني تصادم كشتيها، به گل نشستن يا حادثه ديگر دريانوردي، يا اتفاق ديگري در كشتي، يا خارج از آن، كه منجر به خسارت عمده يا تهديد قريبالوقوع بروز خسارت عمده به كشتي يا محموله آن ميشود.
4ـ « لاشه كشتي» در پي يك سانحه دريايي، يعني:
الف ) كشتي مغروق يا به گل نشسته؛ يا
ب ) هر بخشي از كشتي مغروق يا به گل نشسته از جمله هر شيئي كه در كشتي مزبور وجود دارد يا وجود داشته است؛ يا
پ) هر شيئي كه در دريا از كشتي جدا شده است و به گل نشسته، غرق شده يا در دريا در حركت است؛ يا
ت ) كشتي كه در آستانه غرق شدن يا به گل نشستن است يا عرفاً انتظار به گل نشستن يا غرق شدن آن ميرود چنانچه اقدامات مؤثر براي كمك به كشتي يا هر گونه اموال در معرض خطر، قبلاً اتخاذ نشده باشد.
5 ـ « خطر» يعني هر وضعيت يا تهديدي كه:
الف ) خطر يا مانعي براي دريانوردي ايجاد ميكند؛ يا
ب ) عرفاً انتظار ميرود كه سبب بروز پيامدهاي وسيع زيانبار براي محيط زيست دريايي، يا خسارت به خط ساحلي يا منافع مربوط يك يا چند دولت شود.
6 ـ «منافع مربوط» يعني منافع دولت ساحلي كه به طور مستقيم به وسيله لاشه كشتي تحت تأثير يا مورد تهديد قرار ميگيرد، مانند:
الف ) فعاليتهاي دريايي در ساحل، بندر و دهانه رود، از جمله فعاليتهاي ماهيگيري كه شيوه اصلي امرار معاش اشخاص مربوط را تشكيل ميدهد؛
ب ) جاذبههاي گردشگري و ساير منافع اقتصادي منطقه مربوط؛
پ ) سلامت جمعيت ساحلي و رفاه منطقه مربوط از جمله محافظت از منابع زنده دريايي و حيات وحش، و
ت ) زير ساخت فرا ساحلي و زيرآبي.
7ـ « انتقال» يعني هر شكل پيشگيري، كاهش يا حذف خطر ناشي از لاشه كشتي. « انتقال»، « انتقال يافته» و « در حال انتقال» بر اين اساس تفسير ميشوند.
8 ـ « مالك ثبت شده» يعني شخص يا اشخاص ثبت شده به عنوان مالك كشتي، يا در صورت فقدان ثبت، شخص يا اشخاصي كه در زمان سانحه دريايي مالك كشتي ميباشند. با اين حال در مورد كشتي تحت مالكيت دولت و مورد بهرهبرداري توسط شركتي كه در آن دولت به عنوان بهرهبردار كشتي مزبور ثبت شده، « مالك ثبت شده» به چنين شركتي اطلاق خواهد شد.
9ـ « بهره بردار كشتي» يعني مالك كشتي يا هر سازمان ياشخص ديگري مانند مدير، يا مستأجر كشتي لخت، كه مسؤوليت بهرهبرداري از كشتي را از طرف مالك كشتي بر عهده گرفته است و با فرض چنـين مسؤوليتي، موافقت نموده تا همه وظايف و مسؤوليت هاي مقرر بهموجب مجموعه مقررات بينالمللي مديريت ايمني آن طور كه اصلاح شده را بر عهده گيرد.
10ـ « دولت تحت تأثير» يعني دولتي كه لاشه كشتي درمنطقه كنوانسيون آن دولت واقع شده است.
11ـ « دولت ثبت كشتي» در ارتباط با كشتي ثبت شده، يعني دولت ثبت كشتي و در رابطه با كشتي ثبت نشده، يعني دولتي كه كشتي محق به برافراشتن پرچم آن است.
12ـ « سازمان» يعني سازمان بين المللي دريانوردي.
13ـ « دبير كل» يعني دبير كل سازمان.
ماده 2ـ اهداف و اصول كلي
1ـ يك دولت عضو ميتواند اقداماتي را طبق اين كنوانسيون در رابطه با انتقال لاشه كشتي كه در منطقه كنوانسيون موجب خطر ميشود، اتخاذ نمايد.
2ـ اقـدامات اتخاذ شده توسط دولت تحـت تأثير طبق بند (1) بايد متناسب با خطر باشد.
3ـ چنين اقداماتي نبايد فراتر از مواردي باشد كه به طور متعارف براي انتقال لاشه كشتي كه خطري را ايجاد ميكند، ضروري است، و بايد به محض انتقال لاشه كشتي متوقف شود. اقدامات مزبور نبايد به نحو غير ضروري به حقوق و منافع ساير دولتها از جمله دولت ثبت كشتي و هر شخص مرتبط اعم از حقيقي يا حقوقي خدشه وارد كند.
4ـ اعمال اين كنوانسيون در منطقه كنوانسيون، يك دولت عضو را محق به ادعا يا اعمال حاكميت يا حقوق حاكميتي بر هر بخش از درياي آزاد نمينمايد.
5 ـ چنانچه تأثيرات سانحه دريايي كه منجر به ايجاد لاشه كشتي ميشود، دولتي غير از دولت تحت تأثير را شامل شود، دولتهاي عضو بايد براي همكاري تلاش نمايند.
ماده 3ـ دامنه شمول
1ـ اين كنوانسيون، جز در صورتي كه به نحو ديگري در اين كنوانسيون مقرر شده باشد، در مورد لاشه كشتي ها در منطقه كنوانسيون اعمال خواهد شد.
2ـ يك دولت عضو ميتواند اعمال اين كنوانسيون را به لاشه كشتيهاي واقع در قلمرو خود، از جمله درياي سرزميني، با رعايت بند(4) ماده (4) اين كنوانسيون تعميم دهد. از اين رو، در اين صورت، دولت عضو بايد دبير كل را در زمان اعلام رضايت خود به التزام به اين كنوانسيون، يا هر زمان بعد از آن، آگاه كند. چنانچه دولت عضوي اطلاعيهاي را در مـورد اعمال اين كنوانسيـون به لاشه كشتيهاي واقع در قلمرو خود از جمله درياي سرزميني صادر كرده باشد، اين امر هيچ لطمه اي به حقوق و تعهدات آن دولت براي اتخاذ اقداماتي در رابطه با لاشه كشتيهاي واقع در قلمرو آن از جمله درياي سرزميني به غير از جانمايي، علامتگذاري و انتقال آنها طبق اين كنوانسيون، وارد نميسازد. مفاد مواد (10)، (11) و (12) اين كنوانسيون در مورد هر اقدامي كه به اين نحو اتخاذ شده باشد، به جز موارد مذكور در مواد (7)، (8) و (9) اين كنوانسيون اعمال نخواهد شد.
3ـ چنانچه دولت عضوي، اطلاعيه اي را به موجب بند (2) ماده (3) اين كنوانسيون صادر كرده باشد، منطقه كنوانسيون دولت تحت تأثير شامل قلمرو از جمله درياي سرزميني آن دولت عضو خواهد بود.
4ـ اطلاعيه صادره به موجب بند(2) ماده (3) اين كنوانسيون، اگر قبل از لازمالاجراء شدن اين كنوانسيون براي آن دولت عضو صادر شده باشد به محض لازمالاجراء شدن، براي آن دولت عضو نافذ خواهد شد. اگر اطلاعيه بعد از لازم الاجراء شدن اين كنوانسيون براي آن دولـت عضو صادر شـده باشد، شش ماه پـس از دريافت آن توسـط دبير كل نافذ خواهد شد.
5 ـ دولت عضوي كه اطلاعيه را به موجب بند (2) ماده (3) اين كنوانسيون صادر كرده است ميتواند از طريق ارسال اطلاعيه انصراف، خطاب به دبير كل، در هر زماني از آن صرف نظر نمايد. اطلاعيه انصراف مزبور شش ماه پس از دريافت آن توسط دبير كل نافذ خواهد شد، مگر اين كه اطلاعيه تاريخ مؤخري را تعيين كرده باشد.
ماده 4ـ موارد عدم شمول
1ـ اين كنوانسيون در مورد اقدامات اتخاذ شده به موجب كنوانسيون بينالمللي مربوط به مداخله در درياي آزاد در مواقع سوانح آلودگي نفتي، مصوب 1969ميلادي (برابر با 1348 هجري شمسي)آنطور كه اصلاح شده يا پروتكل مربوط به مداخله در درياي آزاد در مواقع آلودگي توسط مواد غيرنفتي، مصوب 1973 ميلادي (برابر با 1352 هجريشمسي) آنطور كه اصلاح شده، اعمال نخواهد شد.
2ـ اين كنوانسيون در مورد هيچ كشتي جنگي يا كشتي ديگر تحت مالكيت يا بهرهبرداري يك دولت كه در زمان استفاده تنها براي مقاصد غير بازرگاني دولت مورد استفاده قرار مي گيرد، اعمال نخواهد شد مگر اين كه آن دولت به نحو ديگري تصميم بگيرد.
3ـ چنانچه دولت عضوي تصميم به اعمال اين كنوانسيون در مورد كشتيهاي جنگي خود يا ساير كشتيهاي مذكور در بند (2) ماده (3) اين كنوانسيون بگيرد، بايد دبيركل را از اين امر با تصريح شرايط چنين اعمالي آگاه نمايد.
4ـ الف ) چنانچه دولت عضوي به موجب بند(2) ماده (3) اين كنوانسيون، اطلاعيهاي را صادر كرده، باشد، مفاد زيرين اين كنوانسيون در قلمرو آن از جمله درياي سرزميني اعمال نخواهد شد:
(1) بند (4) ماده (2) اين كنوانسيون
(2) بند هاي (1)، (5)، (7)، (8)، (9) و (10) ماده (9) اين كنوانسيون
(3) ماده (15) اين كنوانسيون
ب ) بند (4) ماده (9) اين كنوانسيون، تا حدي كه در مورد قلمرو از جمله درياي سرزميني يك دولت عضو اعمال ميشود بايد به شرح زير قرائت شود:
با رعايت قانون ملي دولت تحت تأثير، مالك ثبت شده ميتواند از طرف مالك با هر نجاتدهنده يا شخص ديگري براي انتقال لاشه كشتي كه مشخص شده خطري را ايجاد ميكند، قرارداد منعقد نمايد. قبل از شروع چنين انتقالي، دولت تحت تأثير ميتواند فقط تا حد ضروري براي حصول اطمينان از اين كه انتقال به روشي انجام ميشود كه طبق ملاحظات ايمني و حفاظت از محيط زيست دريايي است، شرايطي را براي چنين انتقالي وضع نمايد.
ماده 5 ـ گزارشدهي در مورد لاشه كشتيها
1ـ يك دولت عضو بايد فرمانده و بهره بردار كشتي را كه پرچم آن را برافراشته است ملزم نمايد كه وقتي آن كشتي دچار سانحه دريايي منجر به ايجاد لاشه كشتي ميشود، بدون تأخير مراتب را به دولت تحت تأثير گزارش دهد. تا حدي كه تعهد گزارشدهي به موجب اين ماده، اعم از اين كه توسط فرمانده يا بهرهبردار كشتي ايفاء شده باشد، سايرين ملزم به گزارش دهي نيستند.
2ـ چنين گزارشهايي بايد حاوي نام و محل اصلي كسب و كار مالك ثبت شده و كليه اطلاعات ضروري مرتبط براي دولت تحت تأثير، براي تعيين اين باشد كه آيا لاشه كشتي خطري را طبق ماده (6) به همراه دارد، از جمله:
الف ) محل استقرار دقيق لاشه كشتي؛
ب ) نوع، اندازه و ساختار لاشه كشتي؛
پ ) ماهيت خسارت وارده به لاشه كشتي و شرايط لاشه كشتي؛
ت ) چيستي و مقدار محموله، بهويژه هرگونه مواد خطرناك و سمي؛ و
ث ) مقدار و نوع نفت، از جمله نفت سوخت و روغن روانكننده در كشتي.
ماده 6 ـ تعيين خطر
به هنگام تعيين اين كه آيا لاشه كشتي خطري ايجاد ميكند، معيارهاي زير بايد توسط دولت تحت تأثير در نظر گرفته شود :
الف ) نوع، اندازه و ساختار لاشه كشتي؛
ب ) عمق آب در منطقه؛
پ ) ميزان جزر و مد و جريانات آب در منطقه؛
ت ) مناطق دريايي فوق العاده حساس شناسايي شده و در صورت اقتضاء تعيين شده طبق دستورالعملهاي مصوب سازمان، يا در مواردي كه اقدامات اجباري خاص به موجب بند(6) ماده(211) كنوانسيون سازمان ملل متحد درباره حقوق درياها، مصوب 1982 ميلادي (برابر با1361) هجري شمسي تصويب شده است، منطقهاي كه به وضوح منطقه انحصاري اقتصادي تعريف شده است؛
ث ) نزديك بودن مسيرهاي كشتيراني يا خطوط رفت و آمد ايجاد شده؛
ج ) تراكم و تواتر رفت و آمد كشتيها؛
چ ) نوع رفت و آمد؛
ح ) چيستي و مقدار محموله لاشه كشتي، مقدار و انواع نفت (مانند نفت سوخت و روغن روانكننده) موجود در لاشه كشتي و به ويژه خسارت احتمالي در صورت رها شدن محموله يا سوخت در محيط زيست دريايي؛
خ ) در معرض آسيب بودن تسهيلات بندري؛
د ) شرايط هواشناختي و آب نگاشتي غالب؛
ذ ) پستي و بلنديهاي زيرآبي در منطقه؛
ر ) ارتفاع لاشه كشتي در زير يا بالاي سطح آب در پايينترين حد جزر و مد نجومي؛
ز ) نيم رخهاي صوتي و مغناطيسي لاشه كشتي؛
ژ ) نزديك بودن تأسيسات فراساحلي، خطوط لوله، كابلهاي مخابراتي و سازههاي مشابه؛ و
س ) هرگونه شرايط ديگري كه ممكن است انتقال لاشه كشتي را ايجاب كند.
ماده 7 ـ تعيين محل لاشه كشتيها
1ـ دولت تحت تأثير بايد به محض آگاهي از وجود يك لاشه كشتي، تمام روشهاي عملي از جمله مساعي جميله دولتها و سازمانها را به كار گيرد تا به عنوان يك امر اضطراري دريانوردان و دولتهاي مرتبط را از ماهيت و محل لاشه كشتي آگاه نمايد.
2ـ اگر دولت تحت تأثير دليلي براي اعتقاد به اين داشته باشد كه لاشه كشتي داراي خطر است ، بايد اطمينان حاصل نمايد كه كليه تمهيدات عملي براي تعيين محل دقيق لاشه كشتي اتخاذ شده است.
ماده 8 ـ علامتگذاري لاشه كشتيها
1ـ اگر دولت تحت تأثير تشخيص دهد كه لاشه كشتي خطري را ايجاد ميكند، آن دولت بايد اطمينان حاصل نمايد كه كليه تمهيدات متعارف براي علامتگذاري لاشه كشتي مزبور صورت پذيرفته است.
2ـ در علامتگذاري لاشه كشتي، بايد كليه تمهيدات عملي اتخاذ شود تا اطمينان حاصل گردد كه علامتگذاريها طبق نظام پذيرفته شده بينالمللي براي بويه گذاري مورد استفاده در منطقهاي كه لاشه كشتي در آن واقع شده، صورت ميپذيرد.
3ـ دولت تحت تأثير بايد مختصات علامتگذاري لاشه كشتي را با استفاده از كليه روش هاي مقتضي، از جمله انتشارات دريايي مناسب، منتشر نمايد.
ماده 9 ـ اقداماتي جهت تسهيل انتقال لاشه كشتيها
1ـ اگر دولت تحت تأثير تشخيص دهد كه لاشه كشتي خطري را ايجاد ميكند، آن دولت بايد بدون درنگ:
الف ) به دولت ثبت كشتي و مالك ثبت شده اطلاع دهد؛ و
ب ) با دولت ثبت كشتي و ساير دولتهاي تحت تأثير از لاشه كشتي درمورد اقداماتي كه بايد در رابطه با لاشه كشتي اتخاذ شود، مشورت نمايد.
2ـ مالك ثبت شده بايد لاشه كشتي را كه مشخص شده ايجاد خطر مينمايد، انتقال دهد.
3ـ وقتي تشخيص داده شده باشد كه لاشه كشتي ايجاد خطر ميكند، مالك ثبت شده يا طرف ذينفع ديگر بايد دليل و مدرك بيمه يا تضمين مالي ديگر را به نحو مقرر در ماده (12) اين كنوانسيون به مقام صالح دولت تحتتأثير ارايه نمايد.
4ـ مالك ثبت شده ميتواند جهت انتقال لاشه كشتي كه مشخص شده خطري ايجاد مينمايد از طرف مالك با هر نجات دهنده يا شخص ديگر، قرارداد منعقد نمايد. قبل از شروع چنين انتقالي، دولت تحت تأثير ميتواند فقط تا حد ضروري براي حصول اطمينان از اين كه انتقال به روشي انجام ميگيرد كه طبق ملاحظات ايمني و حفاظت از محيط زيست دريايي است، شرايطي را براي چنين انتقالي وضع نمايد.
5 ـ چنانچه انتقال موضوع بندهاي (2) و (4) ماده (9) اين كنوانسيون آغاز شده باشد، دولت تحت تأثير ميتواند فقط تا حد ضروري براي حصول اطمينان از اين كه انتقال به طور مؤثر به روشي انجام ميگيرد كه طبق ملاحظات ايمني و حفاظت از محيط زيست دريايي است، در عمليات انتقال مداخله كند.
6 ـ دولت تحت تأثير بايد:
الف ) مهلت متعارفي كه طي آن مالك ثبت شده بايد لاشه كشتي را با در نظر داشتن ماهيت خطر مشخص شده طبق ماده (6)اين كنوانسيون انتقال دهد، وضع نمايد؛
ب ) مالك ثبت شده را به طور كتبي از مهلتي كه آن دولت در نظر گرفته است، آگاه كند و مشخص نمايد كه اگر مالك ثبت شده لاشه كشتي را در مهلت مزبور، انتقال ندهد، دولت مزبور ميتواند مبادرت به انتقال لاشه كشتي به هزينه مالك ثبت شده بنمايد؛ و
پ ) به مالك ثبت شده به طور كتبي اطلاع دهد كه قصد دارد در شرايطي كه خطر به طور مشخص تشديد ميشود، بيدرنگ مداخله نمايد.
7ـ اگر مالك ثبت شده لاشه كشتي را ظرف مهلت مقرر طبق جزء (الف) بند (6) ماده (9) اين كنوانسيون انتقال ندهد، يا نتوان با مالك ثبت شده تماس داشت، دولت تحت تأثير ميتواند لاشه كشتي را از طريق عمليترين و سريعترين روش هاي ممكن سازگار با ملاحظات ايمني و حفاظت از محيط زيست دريايي انتقال دهد.
8 ـ در شرايطي كه اقدام فوري لازم باشد و بر اين اساس دولت تحت تأثير، دولت ثبت كشتي و مالك ثبت شده را از اين موضوع آگاه كرده باشد، دولت تحت تأثير ميتواند لاشه كشتي را از طريق عمليترين و سريعترين روش هاي ممكن سازگار با ملاحظات ايمني و حفاظت از محيط زيست دريايي انتقال دهد.
9ـ دولتهاي عضو بايد اقدامات مناسبي را به موجب قانون ملي خود براي حصول اطمينان از رعايت بندهاي (2) و (3) ماده (9) اين كنوانسيون توسط مالكان ثبتشده خود اتخاذ كنند.
10ـ دولتهاي عضو، در صورت درخواست، موافقت خود را به دولت تحت تأثير جهت اقدام به موجب بند هاي (4) تا (8) ماده (9) اين كنوانسيون اعلام خواهند نمود.
11ـ اطلاعات موضوع اين ماده بايد توسط دولت تحت تأثير به مالك ثبت شدهاي كه در گزارشهاي موضوع بند (2) ماده (5) اين كنوانسيون مشخصشده است، ارائه شود.
ماده 10 ـ مسؤوليت مالك
1ـ با رعايت ماده (11) اين كنوانسيون، مالك ثبت شده مسؤول هزينههاي جانمايي، علامتگذاري و انتقال لاشه كشتي به ترتيب به موجب مواد (7)، (8) و (9) اين كنوانسيون ميباشد، مگر اين كه مالك ثبتشده ثابت كند كه سانحه دريايي كه موجب ايجاد لاشه كشتي شده است:
الف ) ناشي از جنگ، عمليات خصمانه، جنگ داخلي، شورش يا پديدهاي طبيعي با ويژگي استثنائي، اجتناب ناپذير و غيرقابل دفع بوده است؛
ب ) تماماً ناشي از فعل يا ترك فعل شخص ثالث با قصد ايجاد خسارت بوده است؛ يا
پ ) تماماً ناشي از غفلت يا فعل زيانبار ديگر هر دولت يا مرجع ديگر مسؤول نگهداري چراغ ها يا ساير وسايل كمك ناوبري در اجراء آن وظيفه بوده است.
2ـ هيچ چيز در اين كنوانسيون بر حق مالك ثبتشده براي تحديد مسؤوليت به موجب هر نظام ملي يا بينالمللي قابل اعمال، مانند كنوانسيون تحديد مسؤوليت دعاوي دريايي، مصوب 1976ميلادي (برابر با 1355 هجري شمسي) آنطوركه اصلاح شده، تأثير نميگذارد.
3ـ هيچ دعوايي براي هزينه هاي موضوع بند(1) ماده (11) اين كنوانسيون نميتواند عليه مالك ثبت شده مگر طبق مفاد اين كنوانسيون اقامه شود. اين امر هيچ خدشهاي به حقوق و تعهدات دولت عضوي كه اطلاعيهاي را به موجب بند (2) ماده (3) اين كنوانسيون در رابطه با لاشه كشتيهاي واقع در قلمرو خود از جمله درياي سرزميني، صادر كرده است به جز در مورد جانمايي، علامتگذاري و انتقال طبق اين كنوانسيون، وارد نميسازد.
4ـ هيچ چيز در اين ماده، خدشهاي به هر حقي جهت رجوع به اشخاص ثالث وارد نميكند.
ماده 11ـ استثنائات مسؤوليت
1ـ مالك ثبت شده براي هزينه هاي موضوع بند(1) ماده (10) اين كنوانسيون، اگر و تا ميزاني كه مسؤوليت چنين هزينههايي معارض با موارد زير باشد به موجب اين كنوانسيون مسؤول نخواهد بود:
الف ) كنوانسيون بين المللي مسؤوليت مدني براي خسارت آلودگي نفتي، مصوب 1969 ميلادي (برابر با 1348 هجري شمسي) آن طور كه اصلاح شده.
ب ) كنوانسيون بين المللي مسؤوليت و پرداخت غرامت در مورد خسارت ناشي از حمل مواد سمّي و خطرناك از طريق دريا، مصوب 1996 ميلادي (برابر با 1375 هجري شمسي) آن طور كه اصلاح شده.
پ ) كنوانسيون مسؤوليت شخص ثالث در زمينه انرژي هستهاي، مصوب 1960 ميلادي (برابر با 1339 هجري شمسي) آن طور كه اصلاح شده يا كنوانسيون وين درباره مسؤوليت مدني براي خسارت هستهاي، مصوب1963 ميلادي (برابر با 1342 هجريشمسي) آن طور كه اصلاح شده يا قانون ملي حاكم يا ممنوع كننده تحديد مسؤوليت براي خسارت هسته اي، يا
ت ) كنوانسيون بين المللي درباره مسؤوليت مدني ناشي از خسارت آلودگي نفت سوخت كشتي، مصوب 2001 ميلادي (برابر با 1380 هجري شمسي) آن طور كه اصلاح شده، مشروط بر اين كه كنوانسيون مربوط قابل اعمال و لازمالاجراء باشد.
2ـ تا حدي كه اقدامات اتخاذ شده به موجب اين كنوانسيون به موجب قانون ملي يا يك كنوانسيون بين المللي قابل اعمال، عمليات نجات تلقي شود، قانون يا كنوانسيون مزبور در مورد درخواستهاي پاداش يا غرامت قابل پرداخت به نجاتدهندگان در موارد خارج از قواعد اين كنوانسيون، اعمال ميشود.
ماده 12ـ بيمه اجباري يا تضمين مالي ديگر
1ـ مالك ثبت شده كشتي با ظرفيت ناخالص سيصد تن و بالاتر كه پرچم يك دولت عضو را برميافرازد ملزم است كه بيمه يا تضمينمالي ديگري مانند ضمانتنامه يك بانك يا مؤسسه مشابه را براي پوشش مسؤوليت به موجب اين كنوانسيون به ميزاني معادل حدود مسؤوليت به موجب نظام ملي يا بينالمللي حاكم اما در همه موارد نه بيش از ميزان محاسبه شده طبق جزء (ب) بند (1) ماده (6) كنوانسيون تحديد مسؤوليت دعاوي دريايي، مصوب 1976 ميلادي (برابر با 1355 هجري شمسي) آن طور كه اصلاح شده به همراه داشته باشد.
2ـ پس از اين كه مقام صالح دولت ثبت كشتي احراز نمايد كه الزامات بند (1) ماده (12) اين كنوانسيون رعايت شده است گواهينامهاي حاكي از آن كه بيمه يا تضمين مالي ديگر طبق مفاد اين كنوانسيون داراي اعتبار است براي هر كشتي با ظرفيت ناخالص سيصدتن و بالاتر صادر خواهد شد. در مورد يك كشتي ثبت شده در دولت عضو گواهينامه مزبور بايد توسط مقام صالح دولت ثبت كشتي صادر يا تصديق شود، در مورد كشتي كه در دولت عضو ثبت نشده، گواهينامه مزبور ميتواند توسط مقام صالح هر دولت عضوي، صادر يا تصديق شود. اين گواهينامه بيمه اجباري بايد به شكل نمونه مندرج در پيوست اين كنوانسيون و حاوي موارد زير باشد:
الف ) نام كشتي، شماره يا حروف مشخص و بندر ثبت؛
ب ) ظرفيت ناخالص كشتي؛
پ ) نام و محل اصلي كسب و كار مالك ثبت شده؛
ت ) شماره شناسايي سازمان بينالمللي دريانوردي براي كشتي؛
ث ) نوع و مدت تضمين؛
ج ) نام و محل اصلي كسب و كار بيمه گر يا شخص ديگر ارائه كننده تضمين و در صورت اقتضاء محل كسب و كاري كه بيمه يا تضمين در آنجا ايجاد شده است؛ و
چ ) مدت اعتبار گواهينامه، كه نبايد طولاني تر از مدت اعتبار بيمه يا تضمين ديگر باشد.
3ـ الف ) دولت عضو ميتواند به يك مؤسسه يا سازمان به رسميت شناخته شده توسط خود اجازه دهد تا گواهينامه موضوع بند(2) ماده (12) اين كنوانسيون را صادر نمايد. مؤسسه يا سازمان مزبور، آن دولت را از صدور هر گواهينامه آگاه خواهد نمود. در تمام موارد، دولت عضو بايد كامل بودن و صحت گواهينامهاي را كه بدين شكل صادر شده است كاملاً تضمين نمايد و متعهد گردد كه از اتخاذ ترتيبات لازم براي تحقق اين تعهد، اطمينان حاصل نمايد.
ب ) دولت عضو بايد موارد زير را به دبير كل اعلام نمايد:
(1) مسؤوليتها و شرايط خاص اختيار تفويض شده به مؤسسه يا سازمان به رسميت شناخته شده توسط آن؛
(2) رفع اثر از چنين تفويض اختياري، و
(3) تاريخي كه از آن اختيار مزبور يا رفع اثر از چنين تفويض اختياري نافذ ميگردد.
اختيار تفويض شده تا سه ماه قبل از تاريخي كه در آن، اطلاعيه اي به اين منظور به دبير كل داده شده است، نافذ نخواهد شد.
پ ) مؤسسه يا سازماني كه طبق اين بند مجاز به صدور گواهينامه است بايد حداقل مجاز شده باشد كه اگر شرايطي كه به موجب آنها گواهينامهها صادر شدهاست، حفظ نشود، از اين گواهينامهها رفع اثر كند. در تمام موارد، مؤسسه يا سازمان بايد چنين رفع اثرهايي را به دولتي كه از طرف آن، گواهينامه را صادر كرده است، گزارش نمايد.
4ـ گواهـينامه بايد به زبان يا زبانهاي رسمي دولت صادر كننده باشد. اگر زبان به كار رفته، انگليسي، فرانسوي يا اسپانيايي نباشد، متن بايد شامل ترجمه به يكي از اين زبانها باشد و در مواردي كه دولت، چنين تصميمي بگيرد، زبان (زبانهاي) رسمي دولت مزبور ميتواند حذف شود.
5 ـ گواهينامه بايد در كشتي وجود داشته باشد و يك نسخه به مقامهايي كه سوابق ثبت كشتي را نگهداري ميكنند، يا اگر كشتي در يك دولت عضو ثبت نشده باشد ، به مقامهاي صادر كننده يا تأييد كننده گواهينامه، تسليم شود.
6 ـ اگر امكان از بين رفتن بيمه يا تضمين مالي ديگر به عللي غير از انقضاء مهلت اعتبار بيمه يا تضمين مشخصشده در گواهينامه به موجب بند(2) ماده (12) اين كنوانسيون، قبل از سپري شدن سه ماه از تاريخي كه در آن، اعلاميه انقضاء آن به مقامهاي مذكور در بند(5) ماده (12) اين كنوانسيون داده شده وجود داشته باشد، بيمه يا تضمين مالي ديگر، الزامات اين ماده را تأمين نخواهد كرد، مگر اين كه گواهينامه به اين مقامها تسليم يا گواهينامه جديدي ظرف مدت مذكور صادر شده باشد. مفاد اخيرالذكر بايد به طور مشابه، در مورد هر اصلاحيهاي در بيمه يا تضميني كه الزامات اين ماده را پوشش نميدهد، اعمال شود.
7ـ دولت ثبت كشتي با رعايت مفاد اين ماده و در نظر گرفتن دستورالعملهاي مصوب سازمان در مورد مسؤوليت مالي مالكان ثبت شده، شرايط صدور و اعتبار گواهينامه را تعيين خواهد كرد.
8 ـ هيچ چيز در اين كنوانسيون نبايد به عنوان عامل بازدارنده يك دولت عضو از اعتماد به اطلاعات بهدست آمده از ساير دولتها يا سازمانها يا ساير سازمانهاي بين المللي در رابطه با اعتبار مالي موجود ارائه كنندگان بيمه يا تضمين مالي ديگر از نظر اين كنوانسيون تفسير شود. در چنين مواردي، دولت عضوي كه به چنين اطلاعاتي اعتماد كرده از مسؤوليت خود به عنوان دولت صادركننده گواهينامهاي كه در ماده (2) اين كنوانسيون مقرر شده، مبرا نخواهد شد.
9ـ گواهينامههايي كه به موجب تفويض اختيار دولت عضو صادر و تأييد شده است بايد توسط ساير دولتهاي عضو براي مقاصد اين كنوانسيون پذيرفته شود و بايد توسط ساير دولتهاي عضو داراي همان اعتباري تلقي شود كه گواهينامه هايي كه خود آنها صادر يا تأييد كردهاند از آن برخوردار است ، حتي اگر گواهينامه صادره يا تأييد شده مربوط به كشتي باشد كه توسط يك دولت عضو ثبت نشده باشد. يك دولت عضو اگر اعتقاد داشته باشد كه بيمه گر يا تضمين كننده مذكور در گواهينامه از نظر مالي قادر به تأمين تعهدات مقرر در اين كنوانسيون نيست ميتواند در هر زماني درخواست مشاوره با دولت صادركننده يا تأييد كننده گواهينامه را بنمايد.
10ـ هر دعوايي براي هزينههاي به وجود آمده به موجب اين كنوانسيون ميتواند به طور مستقيم عليه بيمه گر يا شخص ديگر ارائه كننده تضمين مالي براي مسؤوليت مالك ثبت شده اقامه شود. در چنين موردي خوانده ميتواند به دفاعيه هايي كه مالك ثبت شده محق بوده است كه به آنها استناد كند (غير از ورشكستگي يا انحلال مالك ثبت شده) از جمله تحديد مسؤوليت به موجب هر رژيم ملي يا بين المللي قابل اعمال، استناد كند. به علاوه، حتي اگر مالك ثبت شده محق به تحديد مسؤوليت نباشد، خوانده ميتواند مسؤوليت را به ميزاني برابر با ميزان بيمه يا تضمين مالي ديگري محدود كند كه طبق بند (1) ماده (12) اين كنوانسيون لازم است نگهداري شود. افزون بر آن خوانده ميتواند به اين دفاع استناد كند كه سانحه دريايي ناشي از سوء رفتار عمدي مالك ثبت شده بوده است، اما خوانده نبايد به دفاع ديگري استناد كند كه خوانده احياناً محق بوده در جريان دادرسي كه توسط مالك ثبت شده عليه خوانده اقامه شده، به آن استناد كند. درهرصورت خوانده حق خواهد داشت كه مالك ثبت شده را به جريان دادرسي فراخواند.
11ـ يك دولت عضو نبايد به كشتي تحت پرچم خود كه اين ماده در مورد آن اعمال ميشود، اجازه دهد كه در هيچ زماني مورد بهره برداري قرار گيرد مگر اين كه گواهينامهاي به موجب بند (2) يا (14) ماده (12) اين كنوانسيون صادر شده باشد.
12ـ هر دولت عضو با رعايت مفاد اين ماده، بايد به موجب قانون ملي خود، اطمينان حاصل نمايد كه بيمه يا تضمين ديگر به ميزاني كه در بند (1) فوق مقرر شده است، در مورد هر كشتي با ظرفيت ناخالص سيصد تن يا بيشتر ـ هركجا كه ثبت شده باشد ـ در زمان ورود يا ترك بندر واقع در قلمرو آن يا در زمان ورود يا ترك تسهيلات فراساحلي واقع در درياي سرزميني آن ، وجود دارد.
13ـ صرف نظر از مقررات بند (5) ماده (12) اين كنوانسيون، دولت عضو ميتواند به دبير كل اعلام نمايد كه براي مقاصد بند (12) ماده (12)اين كنوانسيون،كشتيها ملزم به همراه داشتن يا ارائه گواهينامه مقرر در بند (2) ماده (12) اين كنوانسيون در زمان ورود يا ترك بندري در قلمرو آن يا رسيدن يا ترك تسهيلات فراساحلي واقع در آبهاي سرزميني آن نيستند، مشروط بر اين كه دولت عضوي كه گواهينامه مقرر به موجب بند (2) ماده (12) اين كنوانسيون را صادر ميكند به دبيركل اعلام كرده باشد كه سوابق را به شكل الكترونيكي، قابل دسترس براي كليه دولتهاي عضو، مؤيد وجود گواهينامه و قادركننده دولتهاي عضو به ايفاء وظايفشان به موجب بند (12) ماده (12) اين كنوانسيون، نگهداري ميكند.
14ـ اگر بيمه يا تضمين مالي ديگر در مورد كشتي كه متعلق به يك دولت عضو است، نگهداري نشود مفاد اين ماده درخصوص كشتي مزبور قابل اعمال نخواهد بود، اما كشتي مزبور بايد گواهينامه صادره توسط مقام صلاحيتدار دولت ثبت كشتي را كه حاكي از تعلق كشتي به آن دولت است و اين كه مسؤوليت كشتي به ميزان مذكور در بند(1) ماده (12) اين كنوانسيون تحت پوشش قرار گرفته است، به همراه داشته باشد. گواهينامه مزبور تا سر حد امكان بايد با نمونه مذكور در بند(2) ماده (12) اين كنوانسيون هماهنگ باشد.
ماده 13 ـ مرور زمان
حقوق مربوط به وصول هزينهها به موجب اين كنوانسيون، جز در صورتي كه دعوايي تحت شرايط مقرر، ظرف سه سال از تاريخ تعيين خطر طبق اين كنوانسيون اقامه شود، از بين خواهد رفت. با اين حال، در هيچ موردي يك دعوا پس از ششسال از تاريخ سانحه دريايي منجر به ايجاد لاشه كشتي، نميتواند اقامه شود. چنانچه سانحه دريايي مركب از تعدادي از وقايع است، دوره ششساله از تاريخ نخستين واقعه شروع ميشود.
ماده 14 ـ مقررات اصلاح
1ـ سازمان بنا به درخواست حداقل يك سوم دولتهاي عضو، فراهمايي (كنفرانسي) را با هدف بازنگري يا اصلاح اين كنوانسيون برگزار خواهد نمود.
2ـ هر اعلام رضايتي در مورد التزام به اين كنوانسيون كه پس از تاريخ لازمالاجراء شدن اصلاحيه اين كنوانسيون ابراز شود، اعلام رضايت نسبت به اين كنوانسيون به شكل اصلاح شده، تلقي خواهد شد.
ماده 15 ـ حل و فصل اختلافات
1ـ چنانچه اختلافي بين دو يا چند دولت عضو در مورد تفسير يا اعمال اين كنوانسيون بروز كند، آنها در وهله اول بايد تلاش كنند كه اختلاف خود را از طريق مذاكره، تحقيق، ميانجيگري، مصالحه، داوري، حل و فصل قضائي، توسل به ترتيبات يا مؤسسات منطقهاي يا ساير روش هاي مسالمتآميز به انتخاب خود حل و فصل كنند .
2ـ اگر ظرف مدت زمان متعارفي كه بيش از دوازدهماه پس از تاريخي نخواهد بود كه دولت عضوي به دولت عضو ديگر اعلام نموده كه اختلافي بين آنها وجود دارد، حل و فصل ممكن نباشد، مقررات مربوط به حل و فصل اختلافات مقرر در بخش (15) كنوانسيون سازمان ملل متحد درباره حقوق درياها، مصوب1982ميلادي (برابر با 1361 هجريشمسي)، با اعمال تغييرات لازم، اعمال ميشود، خواه دولتهاي طرفاختلاف، عضو كنوانسيون سازمان ملل متحد درباره حقوق درياها، مصوب1982 ميلادي (برابر با 1361هجريشمسي) نيز باشند يا نباشند.
3ـ هر روشي كه توسط يك دولت عضو اين كنوانسيون و كنوانسيون سازمان ملل متحد درباره حقوق درياها، مصوب 1982 ميلادي (برابر با 1361 هجري شمسي) به موجب ماده (287) كنوانسيون اخير انتخاب شود، در مورد حل و فصل اختلافات به موجب اين ماده اعمال خواهد شد، مگر اين كه دولت عضو مزبور به هنگام تنفيذ، پذيرش، تصويب يا الحاق به اين كنوانسيون يا هر زماني پس از آن، روش ديگري را طبق ماده (287) به منظور حل و فصل اختلافات ناشي از اين كنوانسيون، انتخاب كند.
4ـ دولت عضو اين كنوانسيون كه عضو كنوانسيون سازمان ملل متحد درباره حقوق درياها، مصوب 1982 ميلادي (برابر با 1361هجريشمسي) نيست، به هنگام تنفيذ، پذيرش، تصويب يا الحاق به اين كنوانسيون يا هر زماني پس از آن، مختار خواهد بود كه از طريق اعلاميه كتبي، يك يا چند روش مذكور در بند 1ماده (287) كنوانسيون سازمان ملل متحد درباره حقوق درياها، مصوب1982 ميلادي (برابر با 1361 هجري شمسي) را به منظور حل و فصل اختلافات به موجب اين ماده انتخاب كند. ماده (287) در مورد اعلاميه مزبور و نيز هر اختلافي كه چنين دولتي، طرف آن است و تحت پوشش يك اعلاميه لازمالاجراء قرار نميگيرد، اعمال خواهد شد. به منظور مصالحه و داوري طبق پيوست هاي (5) و (7) كنوانسيون سازمان ملل متحد درباره حقوق درياها، مصوب 1982 ميلادي (برابر با 1361 هجري شمسي)، دولت مزبور محق خواهد بود كه سازشدهندگان و داوران خود راجهت ذكر در فهرستهاي موضوع ماده (2) پيوست (5) و ماده (2) پيوست (7) جهت حل و فصل اختلافات ناشي از اين كنوانسيون معرفي نمايد.
5 ـ اعلاميه تدوين شده طبق بندهاي (3) و (4) ماده (15) اين كنوانسيون بايد به دبير كل تسليم شود كه او نيز نسخه هايي از آن را به دولتهاي عضو ارسال خواهد نمود.
ماده 16ـ ارتباط با ساير كنوانسيون ها و موافقتنامههاي بينالمللي
هيچچيز در اين كنوانسيون خدشهاي به حقوق و تعهدات هيچ دولتي به موجب كنوانسيون سازمان ملل متحد درباره حقوق درياها، مصوب 1982 ميلادي (برابر با 1361 هجري شمسي) و حقوق بين المللي عرفي درياها وارد نميكند.
ماده 17 ـ امضاء، تنفيذ، پذيرش، تصويب و الحاق
اين كنوانسيون در مقر سازمان از تاريخ 19 نوامبر 2007 ميلادي تا 18 نوامبر 2008 ميلادي (برابر با 28/8/1386 هجري شمسي تا 27/8/1388 هجري شمسي) جهت امضاء مفتوح خواهد بود و پس از آن براي الحاق مفتوح باقي خواهد ماند.
الف ) دولتها ميتوانند رضايت خود را براي التزام به اين كنوانسيون به روشهاي زير ابراز دارند:
1- امضاء بدون شرط تنفيذ، پذيرش يا تصويب؛ يا
2- امضاء به شرط تنفيذ، پذيرش يا تصويب كه متعاقب آن تنفيذ، پذيرش يا تصويب صورت گيرد، يا
3 – الحاق.
ب ) تنفيذ، پذيرش، تصويب يا الحاق به وسيله سپردن سندي به همين منظور نزد دبير كل، صورت خواهد گرفت.
ماده 18ـ لازم الاجراء شدن
1ـ اين كنوانسيون دوازدهماه پس از تاريخي لازم الاجراء خواهد شد كه در آن ده دولت، آن را بدون شرط تنفيذ، پذيرش يا تصويب، امضاء كرده باشند يا سند تنفيذ، پذيرش، تصويب يا الحاق را نزد دبير كل سپرده باشند.
2ـ براي هر دولتي كه پس از تحقق شرايط مندرج بند (1) ماده (17) اين كنوانسيون براي لازمالاجراء شدن، اين كنوانسيون را مورد تنفيذ، پذيرش، تصويب يا الحاق قرار دهد، اين كنوانسيون سهماه پس از تاريخ سپردن سند مربوط توسط دولت مزبور اما نه قبل از اين كه اين كنوانسيون طبق بند(1) ماده (17) اين كنوانسيون لازمالاجراء شده باشد، لازمالاجراء خواهد شد.
ماده 19 ـ فسخ
1ـ هردولت عضوي ميتواند عضويت خود را در اين كنوانسيون در هرزمان پس از انقضاء يك سال از تاريخي كه در آن، اين كنوانسيون براي آن دولت لازم الاجراء ميشود، فسخ نمايد.
2ـ فسخ عضويت با سپردن سندي به آن منظور نزد دبير كل صورت خواهد گرفت.
3ـ فسخ عضويت پس از گذشت يك سال، يا مدت طولانيتري كه ممكن است در سند فسخ عضويت مشخص شده باشد، از تاريخ دريافت آن توسط دبير كل نافذ خواهد شد.
ماده 20ـ امين اسناد
1ـ اين كنوانسيون نزد دبير كل سپرده خواهد شد.
2ـ دبير كل بايد:
الف ) موارد زير را به اطلاع تمام دولتهايي كه اين كنوانسيون را امضاء نمودهاند يا به آن ملحق شده اند برساند:
(1) هر امضاء جديد يا سپردن سند تنفيذ، پذيرش، تصويب يا الحاق با ذكر تاريخ آن؛
(2) تاريخ لازم الاجراء شدن اين كنوانسيون؛
(3) سپردن هر سند فسخ عضويت در اين كنوانسيون به همراه تاريخ سپردن آن سند و تاريخي كه در آن، فسخ عضويت نافذ ميشود؛ و
(4) ساير اعلاميهها و اطلاعيههايي كه بر اساس اين كنوانسيون دريافت ميگردد؛ و
ب ) نسخه هاي برابر با اصل اين كنوانسيون را به كليه دولتهايي كه اين كنوانسيون را امضاء نمودهاند يا به آن ملحق شدهاند ارسال نمايد.
3ـ به محض لازم الاجراء شدن اين كنوانسيون يك نسخه برابر با اصل آن توسط دبير كل به دبير كل سازمان ملل متحد به منظور ثبت و انتشار آن طبق ماده (102) منشور ملل متحد ارسال خواهد شد.
ماده 21 ـ زبانها
اين كنوانسيون در يك نسخه اصلي واحد به زبانهاي عربي، چيني، انگليسي، فرانسوي، روسي و اسپانيايي تنظيم شده است كه هر يك از متون داراي اعتبار يكسان هستند.
در تأييد مراتب فوق امضاء كنندگان زير كه از طرف دولتهاي متبوع خود بدين منظور داراي اختيار كامل ميباشند، اين كنوانسيون را امضاء كردند.
اين كنوانسيون در شهر نايروبي در روز هجدهم ماه مي سال دو هزار و هفت ميلادي (برابر با بيست و هشتم ارديبهشت يكهزار و سيصد و هشتاد و شش هجري شمسي) تصويب شد.
پيوست
گواهينامه بيمه يا تضمينمالي ديگر در مورد مسؤوليت انتقال لاشه كشتيها
صادر شده طبق مفاد ماده (12) كنوانسيون بين المللي نايروبي درباره انتقال لاشه كشتي ها مصوب 2007 ميلادي (برابر با 1386 هجري شمسي)
نام كشتي | ظرفيت ناخالص | شماره يا حروف مشخص | شماره شناسايي سازمان بينالمللي دريا نوردي كشتي | بندر ثبت | نام و نشاني كامل محل اصلي كسب و كارمالك ثبت شده |
بدين وسيله گواهي ميشود كه براي كشتي فوق يك بيمه نامه يا تضمينمالي ديگر معتبر وجود دارد كه الزامات ماده (12) كنوانسيون بين المللي نايروبي درباره انتقال لاشه كشتي ها، مصوب 2007 ميلادي (برابر با 1386 هجري شمسي) را تأمين مينمايد.
نوع تضمين: ………………………………
مدت تضمين: ………………………….
نام و نشاني بيمه گر(ها) و/يا تضمين كننده (ها)
نام: ……………………………………………………………………………………………………………………………………….
نشاني: ………………………………………………………………………………………………………………………………….
………………………………………………………………………………………………………………………………………………
اين گواهينامه تا تاريخ …………………………………. داراي اعتباراست.
صادر شده يا تصديق شده توسط دولت…………………………..(عنوان كامل دولت) يا متن زير بايد هنگاميمورد استفاده قرار گيرد كه يك دولت عضو، خود را از بند(3) ماده (12) بهرهمند ميگرداند:
اين گواهينامه با تجويز دولت ……………………… (عنوان كامل دولت) توسط ………………… (نام مؤسسه يا سازمان) در …………… در ……………………………………. صادر گرديده است.
(مكان) (تاريخ)………………………………….. (امضاء و عنوان مقام مسؤول صادركننده يا تصديق كننده)
نكات توضيحي:
1) در صورت تمايل، عنوان دولت ميتواند شامل اشاره به مقام دولتي صالح دولت محل صدور گواهينامه نيز باشد.
2) چنانچه كل ميزان تضمين از بيش از يك منبع تأمين شده باشد، ميزان هر يك از منابع بايد مشخص شود.
3) اگر تضمين در شكلهاي گوناگون ارائه شود، اين شكلها بايد برشمرده شود.
4) قلم اطلاعاتي «مدت تضمين» بايد تاريخي كه تضمين مزبور از آن تاريخ نافذ ميشود را تصريح نمايد.
5) قلم اطلاعاتي « نشاني» بيمهگر(ها) و يا تضمينكننده (ها) بايد بيانگر محل اصلي كسب و كار بيمهگر (ها) و يا تضمينكننده (ها) باشد. در صورت اقتضاء بايد محل ايجاد كسب و كار بيمه يا تضمين ديگر، قيد گردد.
فوق مشتمل بر ماده واحده منضم به متن كنوانسيون، شامل مقدمه و بيست و يك ماده و يك پيوست درجلسه علني روز سه شنبه مورخ بيست و هشتم ارديبهشتماه يكهزار و سيصد و هشتاد و نه مجلس شوراي اسلامي تصويب و در تاريخ 12/3/1389 به تأييد شوراي نگهبان رسيد.
مجلس شوراي اسلامي – علي لاريجاني